به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران به نقل از مازنداصناف، سیدعلی هاشمینسب مهندس عمران و کارآفرین جوان مازندرانی متولد 12
فروردین 1371 از خطه
سرسبز سوادکوه است. این جوان باهمت که در سال 91 کار خود را از یک اتاق کوچک منزل
شخصی پدرش آغاز کرد، هم اکنون یکی از بزرگترین توزیعکنندگان جعبههای مقوایی،
پاکت پول و جعبههای فانتزی در کشور است.
برای آشنایی بیشتر با این جوان کارآفرین که با همت و پشتکار گام در
عرصه تولید و اقتصاد مقاومتی نهاده است، گفتوگویی را با وی انجام دادیم که در
ادامه میخوانید.
آقای هاشمینسب شما چگونه وارد این حرفه شدهاید؟
بنده در شهریور 90 وارد دانشگاه در رشته مهندسی عمران شدم و برای
رسیدن به استقلال مالی و تأمین هزینههای دانشگاه تصمیم به یافتن کار شدم. در این
راه بعد از تجربه کار در فروشگاه پوشاک و رسیدن به این نکته که این کار آینده شغلی
و درآمد کافی ندارد، مجدداً بهدنبال حرفه جدیدی بودم که یک روز بهطور اتفاقی یک
برگه تبلیغاتی آموزش ساخت جعبههای فانتزی به دستم رسید.
از آنجا که به کارهای فانتزی علاقه داشتم وارد این کلاسها شدم اما
متاسفانه بعد از مدت کوتاهی این کلاسها در نیمه راه تعطیل شد و ناچار به ترک
ادامه آموزش شدم. اما از آنجا که به این کار علاقه داشتم، دنبال این کار را گرفتم
و در اتاق شخصیام با همان سرمایه بسیار اندک شروع کردم به ساخت جعبه و پس از آن
هم با دوچرخه در شهر بازاریابی می کردم.
رفتهرفته از فروش 12 هزار
تومانی، بعد فروش تنها 27 هزار تومانی جعبهها انگیزهام برای ادامه کار بیشتر و
بیشتر شد و آرزویم این بود که فروشگاههای معتبری مثل شهر کتاب ساری از من خرید
کنند.
باورتان نمیشود 2 سال اول کارم، اتاقم محل کارم بود؛ انبارم انبار
منزل پدریام و جنسهای تولیدی را هم در موتورخانه نگهداری میکردم تا اینکه موفق
شدم خانهای را در ساری اجاره کنم که الان یک کارگاه تولیدی است که بیش از 50 نفر
در آن اشتغال بهکار دارند.
لطفاً برای ما بفرمایید چگونه از یک اتاق کوچک به یک توزیعکننده کشوری
رسیدید؟
من فکر کردم و دیدم که باید در وهله اول برای تهیه مواد اولیه با
کیفیت و ارزانقیمت واسطهها را حذف کنم و پس از آن باید تولید مناسب و قدرت فروش
بالایی در بازار داشته باشم و پس از گذراندن این دو گام، گام آخر و نهایی یعنی
قیمت مناسب در بازار را برای جنسم تعیین کنم تا با کیفیت خوب و قیمت مناسب حرفی
برای گفتن در بازار داشته باشم.
برای رسیدن به این عوامل، مواد اولیه با کیفیت و بدون واسطه را تهیه
کردم و پس از آن تعداد سازندهها را نیز افزایش دادم البته توکل به خدا را همیشه
سرلوحه کارم قرار دادم.
باید بگویم خیلیها کارشان را از صفر شروع میکنند اما من این کار را
از منفی صفر شروع کردم چون این کار کار تازهای بود و مشورت گرفتن از کسی غیرممکن
بود، البته فروش این کالا از آنجا که در سبد خرید مردم نیست هم بسیار سخت بود.
چطور توانستید تعداد سازنده جعبهها و محصولات تولیدیتان را افزایش
دهید؟
بنده تقریباً از دو سال گذشته تاکنون به علاقهمندان این حرفه بهطور
رایگان آموزش میدهم و کالاهای تولیدی آنها را نیز میخرم و از آنجا که سفارشات
کار برای من زیاد است فرصت شغلی نیز برای سازندگان فراهم است، هرچند روزهای سخت
فراوانی را پشتسر گذاشتم اما از همان اتاق کوچک 3 در 4 هماکنون به پخش کالاها در
سراسر کشور رسیدهام که خدا را شکر میکنم.
در حال حاضر عمدهترین و یا بزرگترین دغدغه و مشکل شما چیست؟
در حال حاضر بزرگترین مشکل من رفتن به خدمت سربازی است چرا که با
رفتن من به خدمت سربازی بدون شک به اعتبار، جایگاه و آینده کاری من لطمه وارد
خواهد شد و رقیبانم در کشور بهراحتی گوی سبقت را از من خواهد ربود. من امیدوارم
که مسئولان در اینباره لطفی در حقم بکنند تا حاصل این همه تلاش و زحمت و همچنین
وضعیت شغلی بیش از 50 نفر در این کارگاه از دست نرود.
توصیه شما به جوانان جویای کار چیست؟
متاسفانه خیلی از همسن و سالهای من دوست دارند حتماً پشت میز
بنشینند و از شروع یک کار تازه واهمه دارند؛ اما توصیه من به آنان این است که
پایان هر چیزی خوب است و اگر بد شد، بدانند که آن پایانش نیست و باید با توکل بر
خدا و اخلاق در کار، با پشتکار صبوری و تحمل کنند تا به هدفشان برسند.
توصیه شما به مسئولان و مدیران کشورمان برای حمایت از کارآفرینان چیست؟
واقعا میشد که مسئولان در طول این راه پر فراز و نشیب کمکم کنند تا
من این مسیر را زودتر طی کنم. البته منظور من از حمایت، برخلاف تصور خیلیها، تنها
حمایت مالی نیست بلکه گاه حتی یک صحبت مسئول، یک توصیه و یا یک دلگرمی و حتی تشویق
کلامی او، انگیزهای میشود برای شروع یک کار، که کارآفرین را به سمت هدفش سوق میدهد.
لطفاً اگر خواستهای از مسئولان دارید، عنوان کنید.
اگر مسئولان بتوانند تسهیلاتی به من بدهند بسیاری از کارها را میتوانم
انجام دهم و در بحث اشتغالزایی نیز بسیاری از فرصتها را میتوانم ایجاد کنم، در
حال حاضر نیز با توجه به تاکید رهبر انقلاب بر اقتصاد مقاومتی و حمایت تولید
داخلی، باید عنوان کنم که تولیدات ما و تمام مواد اولیه ما تماماً ایرانی است و با
فعالیت کارگاههایی مثل کارگاه ما در داخل کشور واردات کالاهایی نظیر جعبه سکه،
کالاهاف پاکت پول و ... بسیار کاهش یافته است.
در پایان اگر حرف ناگفتهای باقی مانده، بیان کنید.
روزی بود که منتظر فروش تکجعبههایی بودم که میساختم تا با پولش
بتوانم مقوا بخرم و جعبههای بیشتری بسازم. روزی بود که آرزو داشتم به فروشگاههای
معتبری چون شهر کتاب جنس بفروشم اما امروز با افتخار اعلام میکنم که جعبه ای نیست
که کسی با هر سایزی سفارش دهد و من نتوانم آن را تولید کنم و همچنین امروز من به
تمام فروشگاههای معتبر نظیر تمام فروشگاههای شهر کتاب کشور، فروشگاه برج میلاد،
نیاوران، الف و ... جنس میدهم و در آیندهای نزدیک هم نوید تولید دفتر، دفترچه و
دستمال کاغذی قابل رقابت در بازار را به شما خواهم داد.
حرف آخر...
جوانان عزیز با توکل به خدا و پشتکار و صبوری میشود از منفی صفر هم
به بلندترین قلهها رسید.