به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از فارس ـ محمدصادق کوشکی (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران): «زیارت عاشورا» منسوب به امام محمد باقر (به عنوان یکی از شاهدان ماجرای عاشورا) نخستین دستورالعمل جدی و رسمی به شیعه است که توصیه شده اگر شیعه میخواهد عاشورا را گرامی بدارد، در خواندن زیارت عاشورا مداومت داشته باشد، بنابراین زیارت عاشورا مهمترین سند و مانیفست و مرامنامه شیعه برای مشخص کردن زاویه دید به عاشورا است.
در همه کتابها و دایرة المعارفهای دنیا تعریف عاشورا اینگونه نوشته شده که نوه پیامبر مسلمانان در این روز کشته شده و شیعیان این روز را عزاداری و سوگواری میکنند.
بر اساس حدیث امام صادق (ع) هر روزی عاشورا و هر سرزمینی میتواند کربلا باشد، بنابراین شیعیان اعتقاد دارند که زندگیشان را براساس این مرامنامه تنظیم کنند.
ابتدای زیارت معرفی از امام حسین (ع) به عنوان رهبر شیعیان و ادای احترامی از ایشان صورت میگیرد و سپس به لحاظ اجتماعی و فکری و کسانی که زمینهچینی برای کشتن ایشان کردند، موضعگیری رسمی نسبت به بنی امیه و قاتلین امام انجام میشود.
گروه اول کسانی که مورد لعن قرار گرفتند چند هزار نفری بودند که در صحرای کربلا امام را به شهادت رساندند و گروه دوم کسانی بودند که فضاسازی این جنایت را انجام دادند، بنابراین این سرخطی برای فهم این مطلب است کسی که بنیانگذار تخلف است، کسی که تخلف را مرتکب شده و کسی که فضاسازی برای این جنایت کرده، همه مجرم هستند. این نکته یک زنگ هشدار برای شیعیان است تا دوست و دشمن خود را بشناسند و جایگاه اهل بیت (ع) را دریابند.
نکته دیگر سؤال میشود که برای قاتلین امام حسین طلب مرگ میکنیم؟ این طلب مرگ کردنها بر اساس زیارت عاشورا منسوب به امام باقر (ع) به عنوان بنیانگذار تفکر فقهی و کلامی شیعه است. امروز عدهای در سوریه پیدا شدند که نام گردانهای خود را یزید بن معاویه گذاشتهاند، با این نگاه نمیتوانیم نسبت به جنایتکاران تاریخ بیتفاوت باشیم چرا که نسل یزیدیان و معاویه و آل آنها ادامه دارد.
امروز عدهای در سوریه پیدا شدند که نام گردانهای خود را «یزید بن معاویه» گذاشتهاند
مرز دوستی و دشمنی شیعه کجاست؟ در یک جامعه شیعه
کسانی که با نگاه اهل بیت (ع) موافق هستند، دوستان و کسانی که با این نگاه مشکل دارند، دشمنان آن حساب میشوند بنابراین جنگ و صلح یک شیعه را مانیفست اهل بیت (ع) تعیین میکند و اگر در دنیا تنها یک نفر شیعه باشد کار خدا لنگ نمیماند به همین خاطر تصور نکنیم دین خدا لنگ میشود اگر ما راهمان را عوض کنیم.
بنابراین این مسئولیت شیعه بودن من است که بگویم مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل چرا که میدانم بمبهایی که امروز بر سر مردم یمن ریخته میشود تنها کار آل سعود نیست بلکه سلاحهای آمریکا و اسرائیل است، ما باید در این تسویه حساب تاریخی شرکت کنیم، اسفبار است که هیچ کشوری در برابر ظلمهایی که امروز علیه مردم یمن میشود، سخنی نمیگوید!
با این حال باید بدانیم که هر کسی لیاقت گفتن مرگ بر آمریکا را ندارد باید بفهمیم تا مرگ بر آمریکا و مرگ بر همه ظالمان تاریخ بگوییم، باید از خدا بخواهیم که این فهم را روزیمان کند، همانطور که در زیارت عاشورا میخواهیم، بچههای انصارالله در صنعا سال گذشته به قدرت رسیدند و همین سال نیز بزرگترین عید غدیر را با دو و نیم میلیون نفر در حالیکه هنوز اوضاعشان بهم ریخته بود، برگزار کردند کاری که ما هنوز انجام ندادهایم!
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» اینکه از خداوند بخواهیم زندگی و مرگ ما را با آل پیامبر (ص) قرار دهد نشان میدهد که ما همیشه در جنگ با ظالمان هستیم هیچ یک از معصومین ما زندگی خوب، خوش و بدون دغدغهای نداشتند همه با ظالمان تاریخ در جنگ بودند و یک شب راحت نخوابیدند بنابراین در نحوه زندگی خود تجدید نظر کنیم باید بدانیم که خط تاریخی ظالمان ادامه دارد و باید در برابر این حرکت بایستیم، معاویه و یزید تا ابد ادامه خواهند داشت تنها اسامیشان تفاوت کرده است.
معاویه و یزید تا ابد ادامه خواهند داشت، تنها اسامیشان تفاوت کرده است
نکته دیگر این است که شیعه ماندن مرام سختی است برای اینکه ثابت کنیم با چه کسی دشمن و با چه کسی دوست هستیم باید جایگاه خود و اهل بیت (ع) را مشخص کنیم، اگر جگر شیر نداریم، سفر عشق نرویم چرا که اگر تنها حرف بزنیم این ادعای سنگین برایمان آبرو ریزی به همراه میآورد، یک عده درب منزل امام رضا (ع) آمدند و گفتند ما شیعه هستیم، امام فرمود نگویید شیعه بگویید دوست دارید، شیعه باشید!
اگر میخواهیم در مرام امام حسین (ع) و سایر اهل بیت (ع) باشیم یک قدم با مسلک ایشان فاصله داریم در همین دنیا با دشمنان ایشان تسویه حساب کنیم امام هم مراقب ما خواهد بود و از زائرانش پذیرایی میکند.
یکی از دوستان تعریف میکرد که سفر اربعین پارسال هشتاد کیلومتر پیادهروی میکند و دردل به امام حسین (ع) میگوید که من میدانم شما خودتان یک موکبی در این صحرا دارید بنابراین از دست هیچکس هیچ غذایی نمیگیرم الّا خود شما، باید در موکبتان از من پذیرایی کنید. همان ظهر این دوستمان خود را در یکی از کاخهای باقیمانده در بغداد میبیند که میزی برایش چیده شده و فردا صبحش هم سفری اختصاصی او را به سامرا میبرند، درحالیکه سامرا در آن زمان بسته بوده و هیچ کس در حرم نبوده الا مسئول حرم که او را برای بازدید گنبد و بارگاه بالای حرم میبرد و این دوستمان هم همان زمان متوجه حرفی که روز قبل با امام زده بود، میشود و در دل میگوید که آقا من تسلیمم! بنابراین امام حسین (ع) برای کسی که قدمی برایش بردارد قدمهای بزرگتری بر میدارد.