خاطره سردار سلیمانی از فرمانده جوان لشکر فاطمیون

صبح که برگشتیم از حسین بادپا پرسیدم این سید ابراهیم کیه که با این صدای بلند و مردونه صحبت می‌کرد؟! سید را نشان داد، گفت: این! یک جوان تو دل برویی بود‌...
کد خبر: ۸۵۸۷۸۹۹
|
۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۱
به گزارش"خبرگزاری بسیج از استان کرمان" شهید مصطفی صدرزاده معروف به "سید ابراهیم" فرمانده گردان عمار لشگر فاطمیون بود که در جریان درگیری با نیروهای تکفیری وهابی در روز تاسوعای حسینی حلب سوریه به شهادت رسید. دانشجوی رشته ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی سال 92 برای دفاع از حرم عمه‌ی سادات عازم سوریه می شود و پس از مدتی به لشگر فاطمیون می پیوندد.

پیکر این شهید مدافع حرم جمعه 8 آبان ماه در کهنز شهرستان شهریار تشییع و در قطعه شهدای بهشت رضوان به خاک سپرده شد. از وی پسری 6 ماهه به نام محمدعلی و دختری 7 ساله به نام فاطمه به یادگار مانده است.

سردار قاسم سلیمانی در جمع رزمندگان لشگر فاطمیون و در خط مقدم جبهه مقاومت سوریه خاطره‌ای از شهید مصطفی صدرزاده (سید ابراهیم) را روایت کرد:

درایام فاطمیه سال قبل بود که شهید حسین بادپا اینجا آمد. در دیرالعدس دیدم که یک صدای خیلی برجسته و مردانه تهرانی از پشت بی‌سیم می‌آید. حسین بادپا پشت بی‌سیم با سید ابراهیم داشت صحبت می‌کرد، نمی‌شناختمش! پرسیدم این جوان تهرانی از کجا در تیپ فاطمیون جا گرفته؟!

صبح که برگشتیم از حسین بادپا پرسیدم که این سید ابراهیم کیه که با این صدای بلند و مردونه صحبت می‌کرد‌؟! سید را نشان داد گفت : این‌!

یک جوان باریک و نحیف‌! گفتم من فکر می‌کردم یک آدم با هیکل بزرگ الان باید باشد با آن صدای کلفت و بلند!

یک جوان تو دل برویی بود‌، آدم لذت می‌برد نگاهش کند؛ من واقعا عاشقش بودم. آن وقت این جوان چون ما راهش نمی‌دادیم بیاید اینجا رفته بود مشهد در قالب فاطمیون به اسم افغانستانی خودش را ثبت نام کرده بود تا به اینجا برسد‌، زرنگ به این می گویند!

به ما و امثال ما که اینجا آمده‌ایم، زرنگ نمی‌گوید. به آن‌ها که دنبال مال جمع کردن و... هستند [زرنگ] نمی‌گویند! زرنگ و با ذکاوت کسی است که اینطور کار را بدست می‌آورد و بالاترین بهره را از آن می‌گیرد و به نحو احسن از فرصت استفاده می‌کند.

چرا این کار را کرد؟ چون قیمت داشت. إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ، خدا کسی را که در راهش جهاد می‌کند دوست دارد. اگر کسی را خدا دوست داشته باشد محبتش، عشقش، عاطفه‌اش و همه چیزش را در دل‌ها پراکنده می‌کند.

امثال سید ابراهیم در خیابان‌ها خیلی زیاد هستند، اما آن چیزی که سید ابراهیم را عزیز کرد و به این نقطه رساند همین راه بود.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار