عباس ویجویی شاعر و مداح اهل بیت است که از شش سالگی برای حضرت حسین(علیه السلام) نوحه خوانده است. آنموقع انقدر کوچک بوده که او را طاقچه گذاشتهاند تا همه قد و قامت پسربچه مداح را ببینند. حالا بین قدیمیهای هیئت با همین خاطره او را میشناسند: «این همان است که روی طاقچه میخواند». همان ابتدا "پیرغلام" خطابش کردیم، فوری گفت که هنوز جوان است!
عباس ویجویی با تخلص دلجو شعر میگوید. علاوه بر شعر و مداحی، در مقتلشناسی هم توفیقاتی داشته است. او همه سرمایه علمیاش را از حوزه علمیه و از همنشینی با علما میداند. دلجو حرفهای مهمی درباره ستاره شدن در دستگاه امام حسین(علیه السلام) میگوید و معتقد است که ورود به این راه حتما باید همراه استاد باشد.
شاید امروز این جایگاه به درستی تعریف نشده باشد و این نفسانیت درست وسط میدان است. فلان مداح جمعیت آنچنانی دارد و کارهایی در هیئت انجام میدهد که با سبک اصیل هیئتداری در تعارض است.
اینکه ما از ابزارهای هنری استفاده کنیم اشکالی ندارد. اینکه جمعیت ما به اندازه استادیوم آزادی باشد اشکالی ندارد، بلکه افتخار است. به اشخاص نگاه نکنید، به محتوا بنگرید.
جمعیت آنچنانی و فیلمبرداری خاص مجالس اشکالی ندارد اما باید برای محتوا کار کنیم.
به جای نقد، تضعیف و تخریب کردن این نکته مثبت را دریافت کنیم که عدهای دوست دارند با صدای گرم ذاکری حال معنوی پیدا کنند؛ هیچ جای این امر اشکال ندارد. فیلمبرداری آنچنانی هم اشکال ندارد. حرف ما این است که اگر قرار است جمعیت عظیمی جمع شود باید برای محتوا کار کنیم تا اگر جوانان جمع شدند برای محتوای واقعی سینه بزنند. اگر گریه کردند برای محتوای واقعی گریه کنند.
ما باید نقد محتوا کنیم. اصلا گرایش به این ندارم که ذاکرین اهل بیت را نقد کنیم. مهم این است که خودم را به اندازه جمعیت تامین کنم؛ من وظیفه داشتم علمایی را بخواهم و بگویم چنین جمعیتی، چنین موقعیتی، چنین ابزارهایی در اختیار دارم، من باید چه کنم که کار محتوایی باشد؟ این کار صحیحی است. خواهشم این است در جو سخنان افرادی که چنین حرفهایی میگویند، قرار نگیرید.
ما با جمعیت زیاد که مسئلهای نداریم. همه زیر بیرق امام حسین(ع) هستند و این خوب است. بحث بر سر همین محتوا است و اینکه آیا محتوای لازم تامین میشود؟
مسئول محتوا ذاکر است. من باید خود را تأمین کنم که شایستگی این فضا را داشته باشم. باید کمک کنیم افرادی که در سطح این امکانات عمل نکردند، پیش روند چون این آسیب نیست و باید کمک کنیم. همانطور که من را برای صحبت خواستید، میتوانید افرادی که موقعیتهایی دارند را برای صحبت بخواهید و از آنها بپرسید که مطالب شما در شان جمعیت چند هزار نفریتان هست یا نه؟
کوزهای که میتواند چهل پیاله را پر کند اگر ببیند دویست پیاله دورش جمع شدند باید خود کوزه اعلام کند من چهل پیاله بیشتر نمیتوانم پر کنم. یک مثال واضحی است. پس باید کوزههای دیگر را کنار خود بگذارم تا کمکم کنند یا کوزه بزرگتر بیاورند که پیالهها را پر کند؛ مشکل ما پرکردن عواطف، ظرفیتهای عاشقانه عزاداران اباعبدالله است.
در زمانی هستیم که دنیای کفر به ما تهاجم میکند و همه دنبال این هستند که اجتماعات بزرگ ما را تضعیف کنند. تضعیف ما هم از شخصیتهایی است که دور ما جمع شدند. اصلا عقیده ندارم افرادی که یاحسین میگویند و عدهای به دور آنها جمع شدند را تضعیف کنیم؛ اینها را باید تامین کرد.
بحث تضعیف این افراد نیست اما انحراف از اصول را نمیشود نادیده گرفت.
به خدا قسم کسانی که یاحسین(ع) میگویند مغرض نیستند. مداحی عاشق است و شاعرش ندانسته شعری گفته است. او دشمن نیست؛ دوست دارد برای امام حسین (ع) گریه کند و مجلس بگرداند ولی کار را بلد نیست. ما باید کار را آموزش دهیم، باید هزینه کنیم تا او آموزش ببینند.
امروز نیاز ما این است که مداحان از لحاظ اخلاق، وجهه،شعر، علم و... تأمین شوند. نباید کاری کرد جوانانی که به دور یک شخص جمع شدند با نقدهای ما پراکنده شوند.
ما شخصیت را نقد نمیکنیم بلکه رفتار را نقد میکنیم.
همان رفتار را درست کنیم. حرف ما همین است و اگر رفتار من اشکال دارد کریمانه اصلاحش کنید.
همیشه این رفتار قابل اصلاح نیست. میگویید اعتقادی به تضعیف افرادی که «یاحسین(ع)» میگویند ندارید اما این معیار دقیقی نیست. امروز همین «یاحسین(ع)» را کسی که اتفاقا لباس روحانیت پوشیده از لندن مطرح میکند.
گاهی افرادی برای سواستفاده وارد این میدان میشوند، این فرق میکند با افرادی که با جهالت این کار را میکنند. میگوییم جهل جاهل را درست کنیم اما عدهای مغرض هستند و با غرضورزی کار میکنند، این دیگر خطر است.
صحبت ما سر مداحانی است که شعر را غلط میخوانند. اما نکتهای که شما گفتید بسیار متفاوت است. افرادی با غرضورزی وارد این تشکیلات شدند و قصد دارند انحرافاتی را وارد کنند. به نظر من کمیته دقیقی باید این افراد را کنترل کند و اگر به این نتیجه رسید که به قصد آسیب زدن وارد شدند، در ابتدا کریمانه صحبت کند و اگر دید قابل اصلاح نیستند آنها را متوقف و تنبیه کنند. کسی حق ندارد از عواطفی که بواسطه امام حسین(ع) ایجاد شده سوء استفاده کند و دلهای مردم رو بسمت انحرافات ببرد. من تا اینجا فکر میکردم منظور شما از سوالاتی که مطرح شد، جمعهای جوانی است که حالا با شعرهای ضعیف و حرفهای نادقیق مجلسداری میکنند، درست است که میدانیم این کارها عالمانه نیست اما خب نباید تضعیف شوند.
نقطه هدف افرادی که مغرضانه عمل میکنند مجالسی است که جاهلانه عمل میکنند؛ اگر حاج عباس آقای دلجو راس مجلسی باشد هیچ فرد مغرضی طمعِ ورود به این مجلس را نمیکند. دقیقا مجالسی که بدون غرض، کار جاهلانه میکنند مورد هدف افراد مغرض قرار میگیرد. اتفاقا این جریان، جریانِ پولداری است و خیلی راحت کارش را پیش میبرد.
اینجا کمیته نظارت میخواهد.
کسی را نداریم. کدام کمیته نظارت؟
سازمان تبلیغات اسلامی ناظر بر همه است.
اگر کسی به مجلس فلان مداح بیاید و بگوید که میخواهد برای فردا ده هزار نفر را اطعام کند، به او نه میگوید؟
اگر کسی وارد باشد نه میگوید. شخصی به مجلس ما آمده بود من شجاعانه پرسیدم کیست و از کجا آمده است؟ گفت نذر دارم، گفتم برو مسجد نذر خود را ادا کن که مسجد از هیئت بالاتر است.
شما که وضعیتتان مشخص است. اما اگر این مورد به مداحِ هیئتی پیشنهاد شود که بقول شما مجلسش جاهلانه اداره میشود، قطعا نه نمیگوید. همان شخص بعد از اطعام میآید و میگوید: «20هزار تا نشریه هم برای آقا اباعبدالله چاپ کردیم. بیا اینها را هم در هیئتت توزیع کن». ظاهر نشریه را هم که نگاه میکنی به اباعبدالله میخورد اما باطنش همان چیزیست که از لندن آمده.
برگشتیم به اینکه باید مراقب بالای سر اینها باشد. باید ناظر باشد.
سخنرانانی که من دعوت میکنم از طریق سازمان تبلیغات است یا اگر کسی معرفی شده باشد فورا زنگ میزنم و فرد معرفی شده را شناسایی میکنم تا ببینم قابلیت دارد وقت مردم را بگیرد یانه؟ چرا نباید دیگران این کار را انجام دهند؟ اگر نمیتوانند پس حق ندارند هیئت بگردانند، صلاحیت ندارند. اگر فکرشان کار نمیکند که تا این اندازه یک اجتماع هیئتی را مدیریت کنند پس صلاحیت ندارند و حق ندارند مدیر یک هیئت باشند. اگر بلد هستند و نمیکنند این غرضورزی است.
اگر بالای هر مداحی بزرگی را ببینیم مشکلی نیست و هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر شما بگویید آقای دلجو فلان شاگرد شما اشتباه کرده است، من آن شاگرد را میخواهم و با او صحبت میکنم.
این غرضورزی است که یک مداح تحت پوشش بزرگی نباشدو بگوید: «با هیچ کس مشورت نمیکنم»
ما باید کمیته نظارتی تشکیل دهیم و بگوییم کدام مداح تحت نظر چه کسی باشد. اگر دیدید مداحی تحت پوشش بزرگی نرفت غرض وجود دارد. اگر قرار است من هیئت و جمعیتی را مدیریت کنم باید ببینید از کجا ارتزاق میشوم؟ اگر کسی بگوید من با هیچ کسی مشورت نمیکنم نشان از غرضورزی دارد. او مگر مرجع تقلید است که اینطور میگوید؟ با این دیدگاه هرکسی هم که باشد آسیب میزند.
باید کسی بالای سر افراد باشد که تشخیص دهد درست حرکت میکنند یا خیر؟ اگر کسی حکیمِ مرشد نداشته باشد، هلاک میشود. من افتخار میکنم که با آیتالله جوادی آملی مشورت میکنم؛ اگر بخواهم روضهای بخوانم میگویم برای این زحمت کشیدم و وقت علما را گرفتهام، این ارزش دارد و مردم هم ارزش میگذارند. کسانی که از دایره ولایتمداری خارج هستند، ولایت غیر ولایت فقیه را ولایت میدانند، مشکل پیدا خواهند کرد. این مهمترین چیز است. باید اصل ولایت فقیه را در احکام بپذیریم همچنان که پیامبر حضرت امیر (ع) را معرفی کردند و گفتند علیِ دیگری نتراشید. پیامبر میتوانستند در غیاب امیرالمؤمنین این نکته را اذعان کنند اما دست علی را بلند کردند و گفتنداین علی است، پیرو این علی باشید. پیامبر این کار را کردند تا همتا و هم اسم علی نتراشند.
در اعتقادات، ولی فقیه حکم همان علی را دارد. باید او را شناخت تا هر کسی در هر شأن و مقامی خود را "علی" معرفی کرد به او بگوییم آن علی که پیغمبر به ما معرفی کرد تو نیستی. ستون و محور ولایی ما ولی فقیه است. پیرو هر مرجع و عالمی هستند باید زیر پرچم ولایت فقیه نفس بزنند؛ اگر از این دایره خارج شوند و سینه بزنند ایجاد تفرقه میکنند، اگر این دایره بیرون روند فساد خواهد شد. دشمن به دنبال کسانی است که دایره وحدت را شکستند و از دایره ولایت خارج شدند تا به اعتقادات و ارزشهای ما حمله کنند.
به عنوان یک ذاکر یک جایگاه اجتماعی دارید. این جایگاه را در چه مواردی خرج کردید؟
یعنی از موقعیت خودم استفاده شخصی کنم؟
نه صرفا استفاده شخصی. از منظر خوب ماجرا نگاه کنید. مثلا اینکه بالای منبر بگویید فلان دختری جهیزیه میخواهد و کمک کنید.
نه؛ ما خیریه داریم. اگر کسی از مردم و مؤمنین گرفتار شود و به من مراجعه کند، ابتدا تحقیق میکنم تا مطمئن شوم حقش است و سواستفاده نیست، سپس اعلام میکنم که "ایها المؤمنین! کسی گرفتار است، کمک کنید"؛ به ندرت چنین پیش میآید چون من به خیریه ها معرفی میکنم. خیریهها ظوابط دارند و طبق تحقیقات کمک میکنند؛ اگر مشکل کسی حاد باشد معرفی میکنم. روش من این است، شاید درست نباشد. دنبال لابی خرج کردن برای کسی نیستم چون فردا میگویند بنگاه برای خودش باز کرده و به بهانه امام حسین قصد بزرگ کردن خودش را دارد.
چرا گفته شده خمس سادات را به امام بدهید؟ چون فقرا از دست آنها بگیرند و منتی بر سر آنها نباشد که تعظیم و تکریم جلوی کسی نکنند. اگر قرار است کمکی به مردم شود که بزرگیِ من در آن است پس دیگر خدایی در آن نیست؛ باید کاری کرد که خدا و علما را بزرگ کرد. برای همین معرفی میکنم؛ میگذارم با دست عالم کمک را دریافت کنند تا مدیون مسجد و نماز شوند.
اینکه از این جایگاه در مسائل سیاسی استفاده شود تا چه اندازه به جا است؟
ما از فرمایشات رهبری کاملا دریافت میکنیم کجا باید وارد شویم و کجا نباید وارد شویم. رهبری محور سیاسی مداحان را مشخص کردند؛ آن هم امربهمعروف و نهی از منکر است که آموزش و شرایط دارد. یک مداح باید امربهمعروف و نهی از منکر را در قالب شعر و روضه بیاموزد؛ وصیتنامه اباعبدالله سیاسی است که برای اصلاح امت جدش قیام کرده و میخواهد ظلم را از بین ببرد.
چارچوب سیاسی عزاداری امام حسین وصیتنامه ایشان است. رهبری هم بر امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک وظیفه تأکید دارند. مداحان سهم بیشتری در قالبهای هنری دارند. دیگران هم زبانی و با روشهای دیگر که در اختیار دارند باید انجام دهند.
زمانهایی که لازم است، سازمان بسیج همایش میگذارد و ما را جمع میکند، همانند سال هشتاد و هشت. رهبری خط ما را مشخص کردند؛ ما باید خط خود را از سازمان بسیج، هیأت رزمندگان، علمای ولایی و... بگیریم.
مداح هیچ توجیهی ندارد که بگوید: «من نمیدانم». مداح میداند سازمان بسیج و هیأت رزمندگانی وجود دارد. زنگ میزند و کسب تکلیف میکند که باید فریاد زد یا سکوت کرد؟ حمایت کند یا انتقاد کند؟ نکته این است که ارتباط ذاکرین با مجموعهها و ارگانهای انقلابی مربوط به مداحی نباید قطع شود. هیچ مداحی خود را نباید از دایره سازمان تبلیغات اسلامی، بسیج و هیأت رزمندگان خارج کند. پس خط سیاسی ما توسط این سه ارگان مشخص میشود. هرجا گفته شد فریاد بزنید فریاد میزنیم. از خود نباید تصمیمگیری کنیم، نباید در این زمینه سلیقه خود را خرج کرد. هر چیزی که از سوی این سازمانها بیان میشود وظیفه است و باید اجرا شود؛ من فکر میکنم تکلیف در این زمینه مشخص است و هر کسی کوتاهی کند جاهل مقصر است و خودش نخواسته است.
انتهای پیام/