به گزارش خبرگزاری بسیج؛ یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه صنایع دانشگاه یزد که سایت دانشگاه امام جواد وی را دانشیار معرفی نموده است بیش از 20 سال سابقه کار آکادمیک دارد که بیشتر آن به کارهای مدیریتی (1384 – 1380) و اجرایی و کمتر به امر آموزشی و پژوهشی مشغول است.
نامبرده کمتر صاحب مقاله مستقلی است و از وی کتابی منتشر نشده است. بااین حال متأسفانه در اکثر مجامع خود را صاحب نظر و صاحب رأی برای ارائه نظر میداند. وی که از اعضای تیم دکتر ت. معروف و رییس هیئت اعزامی برای برکناری رییس دانشگاه کاشان بود قرار بود در محضر رییس جمهور به عنوان نماینده دانشگاهیان یزد سخنرانی کند که به دلیل تأخیر در شروع برنامه موفق به ارائه نشد. با این حال متن سخنرانی وی که در اختیار رسانهها قرار گرفته اینطور آغاز میشود:
ضمن خیر مقدم و ابراز خوشحالی از حضور جنابعالی در شهر یزد، جایگاه دانشمندانی چون شهید احمدی روشن، شهید دکتر رهنمون، دکتر داوری اردکانی و دکتر محمد رضا عارف.
باید به ایشان یادآور شد در یزد کنونی دانشگاه یزدی وجود دارد که نخبگان جهانی و تأثیرگذارانی در حوزه نشر علم و دانش گمنامانه و در اوج بیمهری مشغول تلاشند. آیا جا نداشت به جای نام بردن از دکتر عارف از پروفسور افلاطونیان، پروفسور کلانتر، پروفسور برخورداری، پروفسور دواز ، پروفسور مظلوم ، پروفسور زارع ، پروفسور کرباسی و ..... نام میبرد. کافی است خبرنگارانی به این بزرگان مراجعه و درد دلهای آنها را در دوران تدبیر و امید بشنوند.
در زمانه تبلیغات بی در و پیکر رسانهای، ناگهان این فرد به عنوان نماینده دانشگاهیان انتخاب و جامعه نخبه دانشگاهی را به هیچ می انگارند. ایشان بی انصافی را تا بدانجا پیش میبرد که از نام دو شهید بزرگوار استفاده ابزاری نموده و مینماید.
سئوال این است دهها بار مادر و پدر شهید احمدی روشن در یزد و حتی دانشگاه یزد حضور یافته اند آیا حتی یکبار هم شده ایشان آنها را دیده اید و یا آنها را ملاقات کردهاند. ایشان از خانواده محترم شهید رهنمون چه میداند.
آیا میداند ایشان متاهل بود ، فرزندی داشت و .... آقای دکتر عارف اگرچه دانشمند بنامی است اما وی بهرههای علم خود را در امریکا ، تهران و اصفهان تقدیم نموده و پایگاه علم و دانش یزد از محضر وی فیضی نگرفته است. وی از ابتدای برگشت از آمریکا به اصفهان آمد و بلافاصله بعد از چند سالی به تهران منتقل شد. اخیرا در یک حرکت سیاسی وی را به عنوان استاد دانشگاه همکار معرفی کردند که این سمت جز اسم و رسم چیز دیگری عاید دانشگاه نشد اگرچه هزینه های فراوانی برای تجلیل از این انسان شایسته روی دست دانشگاه گذارده شد.
در ادامه این متن آمده است: آزادی آکادمیک برای دانشگاهها این فرصت را فراهم میکند که دانشگاهیان در پژوهش و ارائه یافتههای خود هیچ محدودیتی را قائل نباشند و اظهار نظرهایشان به دور از گرایشات سلیقهای، سیاسی و جناحی باشد.
اگر این حرف درست باشد باید این عضو هیئت علمی دانشگاه یزد خرده گرفت در طی 3 سالی که در سمت نماینده فرهنگی ایران در یونسکو و در خارج از کشور بودید چقدر از این آزادی برای تبیین فرهنگ انقلاب اسلامی استفاده نمودید. آیا جنابعالی جرات برملا کردن جنایات اسرائیل را داشتید اگرجواب مثبت است مصداقهای آن را ارائه کنید.
نمی خواهد شما کاسه داغتر از آش شوید خود آنها بسیاری از موارد را خط قرمز اعلام کردند مگر مورد هولوکاست خط قرمز نیست. آیا در فرانسه میتوان از حجاب گفت و ...که شما از آزادی آکادمیک سخن میگویید. در کجای دنیای نشاط سیاسی بسان دانشگاههای ایران دیده میشود. در این باب سخن زیاد است که ...
این متن با این سخن ادامه یافته است:
در سالهای گذشته اتفاقاتی برای دانشگاهها افتاد که لازم است بازنگری کلی در این ارتباط به عمل آید.
۱- رشد کمی و بیرویه دانشگاهها باعث مشکلاتی شده که ضرورت دارد وزارت علوم توجه جدی در این خصوص و به ویژه در مورد دانشگاههای غیردولتی و پیام نور داشته باشد. البته این به معنی این نیست که توجه لازم به گسترش دانشگاههای غیر دولتی نشود. .......بنابراین دولت میتواند با تمهیداتی بخشی از این تصدیگری را به بخش خصوصی واگذار کند، مشروط به درس گرفتن از تجربیات گذشته و اقدام به یک برنامهریزی دقیق.
بسیار جای تاسف است که نامبرده یزد را بخوبی نمیشناسد و نمیداند استان یزد از گذشته دارای ارزش افزوده تربیت انسانی و پرورش شخصیت ها و مشاهیر بزرگ بوده و و پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، استان یزد نیز جایگاه خود را در عرصه آموزشی و علمی کشور بازیافته است.
توسعه صنعت و کشاورزی بدلیل کویری بودن منطقه جای تامل دارد اما گسترش دانشگاهها و قبول قطب تربیت نیروی انسانی کشور در این استان میتواند از لحاظ اقتصادی اجتماعی و سیاسی برای مردمان نجیب دیار دارالعباده ارزش افزوده تلقی شود.
جالب است در حالی که جایگاه استان از نظر آموزش عالی با بیش از 90هزار دانشجو در سالهای گذشته به عنوان کریدور علمی و ارائه خدمات برتر که همان آموزش عالی است شناخته شد.ه است و در در حال حاضر بیش از 50 واحد دانشگاهی در استان فعال میباشد چگونه کوس کاهش دانشجو میزنید که این واحدها با داشتن دانشجو زنده اند.
امروز روح شهید صدوقی ناظر فعالیت دانشگاه یزد، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی(ره)، دانشگاه جامع پیام نور استان که 11 مرکز را تحت پوشش دارد.، واحدهای تابعه دانشگاه آزاد اسلامی جمعا 11 واحد، دانشگاه جامع علمی کاربردی استان که 13 مرکز آموزش علمی کاربردی را تحت پوشش دارد، واحدهای آموزش عالی وابسته به دستگاه های اجرایی جمعا 2 واحد، آموزشکده کشاورزی، مراکز آموزش عالی علوم قرآنی و دینی جمعا 2 واحد، موسسات آموزش عالی وابسته به جهاد دانشگاهی جمعا 3 واحد، مراکز تربیت معلم جمعا 2 واحد که به دانشگاههای فنی تبدیل وضعیت داده اند میباشد.
ایشان با چه جراتی این همه تلاش را برای شاید توسعه یک واحد غیرانتفاعی امام جواد (ع) به مضحکه گرفته و بدون کارشناسی بر دهان خود کلامی را جاری میکند که تصحیح ان مدتها زمان از مدیران استان به خود اختصاص خواهد داد.
نگاهی به این رشد نشان از رشد همزمان کیفی دانشگاههای دولتی و جذب تعداد زیادی از فارغ التحصیلان جوان و رشد خوب رسیدگی به تجهیزات دانشگاهها و .... در دوره قبل از ریاست اقای دکتر روحانی بوده است.
آمار منتشرشده در پاسخ رییس سابق دانشگاه یزد به نامه سیاسی شما در سایت یزدی نیوز سند خوبی برای رد سیاهنمایی جنابعالی است . اما سئوال این است چرا باید رشد کمی در دانشگاههای غیردولتی که عملا بار آن روی دانشگاههای دولتی است صورت گیرد و این کار به عنوان کار درست جلوه داده شود.
جواب را باید در ریاست آقای آنجناب در سمت رییس دانشگاه امام جواد جسنجو کرد. وقتی منافع اقتضا کند همه چیز صحیح است. آیا استفاده عاریتی از اساتید دانشگاه یزد برای چرخاندن دانشگاه امام جواد واگذاری تصدی گری به بخش خصوصسی است و ... اگر جنابعالی قصد خیر داشتید ریاست را رها میکردید به آموزش و خدمت در دانشگاه یزد که از آن حقوق میگیرید میپرداختید و به آقای رییس جمهور پیشنهاد میکردید تعداد زیادی از فارغ التحصیلانی که درس آنها تمام شده است و قبلا به عنوان بورسیه دانشگاه ها پذیرفته شده اند مورد بی مهری قرار نمیدادید و از این منظر کیفیت را بهبود می بخشیدید. در دانشگاه یزد نمونه هایی از آن وجود دارد کافی است با خانم ... بورسیه شیمی دانشگاه یزد و ظلمی که به وی روا رفته به عنوان یک مصداق مراجعه که از این نمونه ها فراوان است.
آیا بهتر نبود فرد دیگری که شایستگی نماینده دانشگاهیان را داشت انتخاب میشد تا دغدغه دانشگاهیان را که گسترش دورههاي تحصیلات تکمیلی و قرار گرفتن یزد به عنوان یکی ا ز قطبهاي اصلی علم و پژوهش کشور میباشد مطرح میکرد. آیا بهتر نبود بحث ايجاد مراکز رشد و فناوري به عنوان یکی دیگر از خواسته های دانشگاهیان مطرح میشد موضوعی که در قانون برنامه نیز بر آن تصريح شده است..
در ادامه قرار بود ایشان خطاب به روحانی این را بیان کند که: جنابعالی به عنوان رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی و نسب به محدودیتهایی که بعضا از طرف نهادهایی خارج از دانشگاه بهعمل میآید و احیانا استقلال دانشگاهها را خدشهدار میکنند حمایت لازم را بهعمل آورید.
استقلال مالی و آموزشی به جد سالهاست که در جمهوری اسلامی شاهدیم. استقلال و خودمختاری دانشگاهی در ایران که با تصویب بند الف ماده 49 قانون برنامه چهارم آغاز شده، هیات های امنا به خوبی در مصدر آمریت دانشگاهها نقش ایفا میکنند. این نماینده دانشگاهیان یزد بهتر بود درد دل خود را به وضوح بیان میکرد تا ایشان بتوانند در سایه استقلال دروغی دانشگاه آن را به باشگاه سیاسی تبدیل کنند. مگر نه این است که حسابهای دانشگاه براساس دستورالعمل هیات های امنا حسابرسی میشود و از ذیحسابی خبری نیست آیا این استقلال نیست.
در حوزه آموزش و پژوهش کجا دست بسته است. برخی منتقدان بحث استقلال مراکز آموزش عالی را با تفکر سیاسی خاص و با هدف برنامه ریزی برای خروج از حاکمیت مطرح میسازنند، باید دانست استقلال دانشگاه در زمینه های مختلف به معنای سرپیچی از حاکمیت نیست بلکه به این معناست که دانشگاه از تاخت و تاز مداخله جویان سیاسی که با تغییر هر دولت و سیاست های آن در دانشگاه و محیط های آموزشی تغییر اساسی می دهند، دور شود، خوشبختانه امروز این امر محقق شده است. اگر به سیستم پذیرش متمرکز دانشگاه ها نقد دارید مردم نجیب کشور برای داشتن عدالت آموزشی پذیرفته اند که این کار به صورت متمرکز انجام شود و منافی استقلال هم نیست.
سال هاست که پذیرش دانشجو در مقطع دکترای دانشگاه ها با مشکلات زیادی روبه رو بوده است به طوری که بسیاری معتقدند، ورود به این مقطع برای بسیاری از نخبگان علمی هم به رویایی دست نیافتنی تبدیل شده است. چرا که با استقلال عمل کاملی که برای دانشگاه ها در گزینش دانشجویان دکتری اعطا شده است، در عمل هر دانشگاهی، دانشجویان دکتری اش را از بین دانشجویان مقطع قبل خود برمی گزیند و بالتبع بسیاری از داوطلبان، با وجود دارا بودن شایستگی های علمی، صرفا به دلیل این که در دانشگاهی تحصیل کرده اند که دوره دکتری ندارد، از ورود به دکتری بازمی مانند. نقش سلایق شخصی اساتید در گزینش دانشجوی دکتری تا حدی جدی است. لذا این نیز نمیتواند ناقض استقلال دانشگاه ها باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه یزد به صورت شفاف بیان کند منظور از نهادهای خارج از دانشگاه کدامند چرا شفاف صحبت نمیکنید و ....آیا این نیز بخشی از سیاهنمایی های شعارگونه نیست. شاید بهتر باشد ایشان پیشنهاد میدادند برای حفظ استقلال دانشگاهها باید انتخاب روسای دانشگاه ها را غیرسیاسی کرد و در عین حال با در نظر گرفتن دیدگاه های ذینفعان مختلف از اساتید تا حاکمیت ، مردم را از مشکلات یک دانشگاه غیر مستقل جناحی سیاست زده نجات داد تا دانشگاه بتواند در عین استقلال مسئولیت اجتماعی خود را ایفا کند.
در ادامه متن میآید: توجه به توسعه همکاریهای علمی بینالمللی بخصوص در شرایط پس از برجام و استفاده از دانشمندان و ظرفیت سرمایههای انسانی ایرانیان خارج از کشور نیز از جمله مواردی است نیازمند همکاری جدی وزارتخانههای خارجه، علوم و اطلاعات و ایجاد تسهیلات لازم است.
هیچکس منکر این مورد نیست. در همه دولتها این نکته مورد تاکید و توجه بوده است. آنچه موجب نگرانی است رفت و امدهای بدون بازده و هزینه تراشی های بی مورد. چیزی که در دوران ریاست شما و کمی قبل از آن به وفور در کارنامه روسا دیده میشود. در یکی از نقدهای یزد رسا با اشاره به نشریه مهر و مرور آن بیان شده است که :
در تاریخ 19/11/77 تعداد 41 نفر از اساتید دانشگاه ورشو به یزد سفر کردند.
در 1379 (2000) تفاهم نامه همکاری دانشگاه اتریش (university of agricultural sciences Vienna Austria) امضا شد و قرار شد استاد مبادله شود دوره دکتری راه اندازی شود از منابع علمی آنجا استفاده شود و ....
در 2001 تفاهم نامه همکاری با دانشگاه بریتش کلمبیا منعقد میشود.
در برههی (سالهای 83-84) آقای دکتر ص را مامور رفتن به استرالیا برای مذاکره برای برگزاری دوره های مشترک میکنند.
در سال 83 افرادی از دانشگاه در سمینار همکاری های ایران و بریتانیا برای باصطلاح برقراری مراوده با برخی دانشگاههای انگلستان شرکت میکنند.
تفاهم نامه با موسسه خاکشناسی روسیه اسفند 83
در 83 (2004) تفاهمنامه همکاری با دانشگاه هنر گرنویل فرانسه منعقد شد (School of Architecture of Grenoble)
براستی ایا کسی تاکنون ثمرات مراوادت دانشگاه یزد را به فهرست گزارش کرده است. هیچ مقام دولتی در سی و اندی سال عمر انقلاب با همکاری بین المللی مخالفت نداشته انچه زمینه تذکرات بوده است رفت و امدهای افسار گسیخته که هم اکنون تعداد ان زیاد شده است میباشد. برای مثال سفر هیئت آمریکایی اخیر که برای جاسوسی و نفوذ با پوشش دانشگاهی به کشور آمد اخیرا مورد کند و کاو رسانه هاست. در این سفر به جای بررسی مسائل علمی نماینده هیات میپرسد: «فکر نمیکنید انقلاب ایران به پایان عمر خود رسیده است. آیا هماهنگی با جاسوسان بین المللی مراوده علم است.
این جمله نیز در ادامه می آید که: "..... دانشگاهها به شدت نیازمند افزایش اعتبارات و نوسازی و بازسازی تجهیزات خود هستند.
شاید تنها دغدغه درست بیان شده در محضر ریاست جمهور همین مورد باشد
این نماینده دانشگاهیان یزد مجددا به سیاهنمایی روی میآورد:
متاسفانه فضای سنگین حاکم بر دانشگاهها علیرغم اقدامات عملی فراوانی که در دولت دهم انجام شده، جای کار بسیار دارد. نمونه آن تجربه انتخابات اخیر بود که آن شور و تحرکی که انتظار بود، در دانشگاهها دیده نمیشد و عملا ارتباطات و کانالهای مجازی بودند که موقعیت بسیار خوبی را برای همگان و از جمله دانشگاهیان فراهم کرد که تقریباً بدون ترس از آزادی پس از بیان در آنها حضور یابند و نقشآفرینی کنند.
توسعه آموزش عالی از نظر کمی و کیفی در استان یزد زبانزد عام و خاص است. تبدیل مرکز آموزش عالی جهاد به دانشگاه علم و فرهنگ، صدور مجوز بسیاری از رشته های دانشگاه امام جواد، تبدیل دانشگاه علوم پزشکی به تیپ 1 و تحولات عظیم در دانشگاه یزد از نظر جذب هیات علمی و تجهیز آزمایشگاهها و ... بر هیچکس پوشیده نیست. در زمینه فرهنگی بر خلاف تبلیغات مسموم موجود از جناح شما مصداقها نشان میدهد بیشترین آزادی مربوط به این دوره است. نگاهی به سایت های خبری این بیان دروغ که در قیل از دولت تدبیر و امید در دانشگاهها آ فضای سنگین بر دانشگاهها حاکم بوده و در این دولت بهتر شده و جای کار بیشتری دارد فقط یک ادعا برای بحث های سیاسی جناح حاکم است. کافی است در گوگل به جستجوی مجلات ساختارشکن چاپ شده فقط در دانشگاه یزد پرداخته شود تا به عنوان شاهد افکار عمومی ببینند در تارنمای نشریات اصلاح طلب دانشگاه یزد توسط کمتر از 10 نفر دهها نشریه منتشر شده و خود به این دروغ بزرگ واقف شوید.
در این زمینه حرف و حدیث زیاد است که ....
در ادامه میآید:
مساله سونامی دانشآموختگان دانشگاهی به بازار کار است. درصد بالایی از دانشآموختگان دانشگاهی در مقاطع مختلف بیکارند و تا حدودی ناامید به آینده کاری خود هستند. خانوادهها و ازجمله دانشگاهیان از دولت تدبیر و امید انتظار دارند تمهیدات لازم و عاجل در این خصوص بهعمل آورد. جناب آقای رئیس جمهور: اینجانب ضمن احترام به تصمیم جنابعالی و مجلس محترم و احترام ویژه به وزیر فرهیخته و معزز علوم، تحقیقات و فناوری به استحضار میرساند وزارت علوم مسائل و مشکلاتی را تجربه میکند که نیازمند افرادی است که از مسائل آموزش عالی در سطح کشور و جهان، روندها و رویدادهای آن بهویژه در سالهای اخیر آگاه باشند و بتوانند با عزمی راسخ و با پشتوانه شخص جنابعالی در جهت بالندگی نظام علمی کشور بکوشند.
اگرچه مشکل درست است و جای کار دارد باید ریشه یابی کرد چه کسی زمینه اشتغال فارغ التحصیلان را کور کرده است و برای آنها برنامه ندارد. متولی کار افراد وزارت کار و امور اجتماعی است که در طول دولت تدبیر و امید کاری را پیش نبرده است. باید از آن جناب به عنوان متخصص سیاهنایی پرسید اشتغال مورد سئوال در قسمت اول جمله چه ربطی به نتیجه گیری شما در آخر جمله دارد. اگر شما به دنبال افرادی مانند دکتر ت. هستید که مراد این درخواست است ایشان ان اشتغال محدودی که از بورسیه ها در دست وی بود هوا کرد و حداقل 2000 نفری از نخبگان کشور را به بلاتکلیفی کشاند و ....
ثانیا چرا خود و دوستانتان زمینه اشتغال بسیاری را کور کرده اید برای مثال شما میتوانستید یک شغله باشید و ریاست دانشگاه امام جواد به فارغ التحصیل جدیدی واگذار میشد و یادر حالی که یکی از رسالت های ریاست سازمان مدیریت ایجاد اشتغال است براساس چه قاعده ای خود رییس سازمان عضو هیات علمی دانشگاه و همزمان رییس بیمه کارافرین و همزمان عضو مرکز اموزش عالی غیرانتفاعی امام جواد و همزمان مسئول شرکتهای دیگری و.... می باشد. و یا چرا دوستان مدیر شما در دانشگاه یزد از خریدهای خارجی دست برنمیدارند نگاهی به اتاقهای انها از حضور کولرهای گازی خارجی که خرید ان ضد اشتغال است حکایت دارد.
این عضو هیئت علمی دانشکاه یزد به جای سیاهنمایی و بیان سخن از سیاهنماییهای جناح خود بهتر بود نخبگان گمنام یزدی چونان پروفسور افلاطونیان، پروفسور کلانتر، پروفسور برخورداری، پروفسور مظلوم و پروفسور دواز و دهها نفر دیگر که امروز برای نظرات آنها ارزشی قائل نیستند و به کنار رانده شده اند را درمیافتید و بس.
یزداوا