فصیحی رامندی در همایش ابر فیاض:
با شنیدن خبر ارتحال امام زانو های ما سست شد و یک بهت عجیبی اردوگاه را فرا گرفت
همایش بزرگ مردمی ابر فیاض با همت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قزوین برای شب سوم درزمین اسکیت پارک ملت برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری بسیج در قزوین، فرج الله فصیحی رامندی رییس شورای شهر قزوین و از آزادگان دفاع مقدس گفت: آزادگان نماد استقامت فرزندان ایران زمین در سرزمین دشمن بودند، و همه ما با ورود سردار آزادگان حاج اقای ابوترابی یک روحیه خاصی پیدا کردیم و اگر تاثیرات این شخص بزرگوار نبود و امید به رهایی را در بین آزادگان ترویج نمیکردند بی شک 50 در صد از اسرا نمی توانستند آن شرایط سخت را تحمل کنند و هرگز به وطن باز نمی گشتند.
فصیحی رامندی در ادامه افزود: ما اعتقاد راسخ به خدا داشتیم اما دو نشان الهی ما را مقاوم تر می کرد، یکی پیروزی رزمندگان و دیگری دیدار ما با امام راحل پس از آزادی و باز گشت به وطن بود و اسارت ابوترابی برای اسرا یک نعمت بود و جبهه ناب با سیره اهل بیت در دل بعثی ها و ازادگان سازماندهی کرده بود و آن قدر تاثیر گذار بود که دوست و دشمن و بعثی ها هم احترام خاصی برایش قایل بودند.
وی تاثیر رحلت امام بر روحیه اسرا را بسیار سخت و شکننده توصیف کرد و افزود: ما با تعجب دیدیم که پست های نگهبانی را دو برابر کردند و سیستم حفاظتی و امنیتی را تشدید کردند من گفتم : بچه ها انگار حادثه ای رخ داده است! که یک باره از طریق بلندگوی اردوگاه اعلام کردند: امام مستضغفان به ملکوت اعلی پیوستند، با شنیدن خبر ارتحال امام زانو های ما سست شد و یک بهت عجیبی اردوگاه را فرا گرفت.
وی با بیان خاطراتی از زیارت اباعبدالله گفتند: وقتی با لباس اسارت ما را به زیارت بردند، گفتم خدایا شما خواستی با لباس اسارت به آرزویم برسم و زیارت ابا عبدالله را قسمت من کردی ،آنجا بود که برای امام ، 36 میلیون ایرانی و تمام حاجتمندان و درد مندان در ایران دعا کردم و این از خاطرات بنده دردوران اسارت بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
1002/پ30/ب
فصیحی رامندی در ادامه افزود: ما اعتقاد راسخ به خدا داشتیم اما دو نشان الهی ما را مقاوم تر می کرد، یکی پیروزی رزمندگان و دیگری دیدار ما با امام راحل پس از آزادی و باز گشت به وطن بود و اسارت ابوترابی برای اسرا یک نعمت بود و جبهه ناب با سیره اهل بیت در دل بعثی ها و ازادگان سازماندهی کرده بود و آن قدر تاثیر گذار بود که دوست و دشمن و بعثی ها هم احترام خاصی برایش قایل بودند.
وی تاثیر رحلت امام بر روحیه اسرا را بسیار سخت و شکننده توصیف کرد و افزود: ما با تعجب دیدیم که پست های نگهبانی را دو برابر کردند و سیستم حفاظتی و امنیتی را تشدید کردند من گفتم : بچه ها انگار حادثه ای رخ داده است! که یک باره از طریق بلندگوی اردوگاه اعلام کردند: امام مستضغفان به ملکوت اعلی پیوستند، با شنیدن خبر ارتحال امام زانو های ما سست شد و یک بهت عجیبی اردوگاه را فرا گرفت.
وی با بیان خاطراتی از زیارت اباعبدالله گفتند: وقتی با لباس اسارت ما را به زیارت بردند، گفتم خدایا شما خواستی با لباس اسارت به آرزویم برسم و زیارت ابا عبدالله را قسمت من کردی ،آنجا بود که برای امام ، 36 میلیون ایرانی و تمام حاجتمندان و درد مندان در ایران دعا کردم و این از خاطرات بنده دردوران اسارت بود که هرگز فراموش نخواهم کرد.
1002/پ30/ب
ارسال نظرات شما
یادداشت
