سپس از سلاله ی ابراهیم (ع) قبایل دیگری پدید آمدند که بعدا هویت عربی به
خود گرفتند. یکی از این قبیله ها قریش نام داشت. این قبیله به ده شاخه
تقسیم شد که یکی از آنها قریش نام داشت.
یکی از قبایل دهگانه قریش « بنی هاشم» نام داشت. قبیله بنی هاشم همان قبیله
ای است که پیامبر (ص) بدان انتساب دارد، زیرا او از نوادگان عبدالمطلب بود
که در زمان خود، در میان فرزندان هاشم بزرگ قبیله به شمار می آمد.
عبدالله و آمنه
چنان که گفته شد، عبدالمطلب بزرگ و فرمانروای بنی هاشم بود. وی ده فرزند
داشت که کوچک ترین و برترین آنها « عبدالله» خوانده می شد. در نزدیکی مکه
قبیله ای به اسم « بنی زهره » منشعب از نسل زهره بن کلاب بن جره زندگی می
کرد. در میان این قبیله زنی به نام آمنه دختر یکی از بزرگان قبیله زهره به
نام وهب بن عبد مناف نیز می زیست. چون عبدالله جوانی برومند شد پدرش آمنه
را به همسریش برگزید.
میلاد فرخنده
هنوز مدتی سپری نشده بود که آمنه باردار شد . اما در همان سال عبدالمطلب،
عبدالله را به رسم بازرگانان به جانب شام فرستاد و عبدالله هنگام مراجعت از
شام چون به مدینه رسید بیمار شد و همراهان او را گذاشتند و خود به مکه
رفتند و عبدالله بعد از آن ها در آن بیماری وفات یافت، و جسد مبارکش را در
مدینه به خاک سپردند. (مدت زندگانی عبدالله بیست و پنج سال بود).
ولادت با سعادت حضرت محمد در هفدهم ماه ربیع الاول بوده و نیز مشهور است که ولادت آن حضرت نزدیک طلوع صبح جمعه آن روز بوده در سالی که اصحاب فیل (عام الفیل) برای خراب کردن کعبه ی معظمه فیل آوردند و به حجاره سجیل معذب شدند.
از حضرت امیرالمومنین روایت شده است که چون آن حضرت متولد شد بت ها که
بر کعبه گذاشته بودند همه ی آنها افتادند و چون شام شد این ندا از آسمان
رسید که: جاء الحق و زهق الباطل کان زهوقا/ اسراء آیه 81
و جمیع دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخی و درختی خندید و آنچه در
آسمان ها و زمین ها بود تسبیح خدا گفتند و شیطان گریخت. وی گفت: بهترین امت
ها و بهترین خلایق و گرامی ترین بندگان و بزرگترین عالمیان محمد (ص) است.
اخلاق کریمه و اوصاف شریفه حضرت رسوال (ص)
حضرت محمد (ص) راه می رفت قدم ها را به روش متکبران بر زمین نمی کشید و با
تاسی و وقار راه می رفت، و چون می خواست با کسی سخن گوید به روش ارباب دولت
به گوشه ی چشم نظر نمی کرد و در اکثر احوال دیده اش به زیر بود و نظرش به
سوی زمین زیاده بود، و هرکه را می دید مبادرت به سلام می نمود. اگر به نماز
ایستاده بود کسی برای کاری نزد وی می آمد نمازش زودتر تمام می کرد و آنگاه
رو به شخص کرده و می گفت: آیا کاری داری؟ و چون حاجت او را روا می کرد،
دوباره به نماز می ایستاد.
آن حضرت هرگز از احوال مردم غافل نمی شد مبادا که غافل شوند و به سوی باطل
میل کنند و نیکان خلق را نزد خود جای می داد و افضل خلق نزد او کسی بود که
خیرخواهی او برای مسلمانان بیشتر باشد.
بنا بر روایت اهل سنت حضرت رسول در 12 ربیع الاول متولد شدند فلذا امام
خمینی (ره) با هوش و درایتی که داشتند از این مسئله بنحو شایسته استفاده
کرده و از 12 تا 17 ربیع الاول را هفته ی وحدت بین شیعه و سنی اعلام کردندو
با این تدبیر امید دشمنانی که قصد تفرقه افکنی داشتند به یاس مبدل شد و
این کار برای تالیف قلوب مسلمین به هم بسیار موثر بود.
اگر جهان اسلام با هم متحد و هم سو باشند هیچ قدرت استمعاری نمی تواند بر
اراده و خواست ملت های مسلمان تاثیر بگذارد. در سایه ی وحدت دولت کریمه ی
اسلامی شجره ی طیبه نبوت زندگی مصالمت آمیز و بابرکتی خواهد داشت.