در محضر آیت الله ناصری
آنچه بین ما و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فاصله انداخته است حجابهای ظلمانی است
آیت الله ناصری معتقد است قرآن، هادی و رهنمای کسانی است که به امام زمان(عج) ایمان و باور قلبی دارند.
به گزارش خبرگزاری بسیج نیوز به نقل از خبرگزاری ایمنا ، متن سخنان ایشان دراینباره بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الّا بالله العلی العظیم
… قرآن کریم در ابتدای سوره بقره میفرماید:
الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ * الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…؛
اینکه معنای این حروف مقطعه چیست، بحث مفصّلی دارد که اکنون مجالش نیست.
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ» در قرآن، شک و شبههای نیست. «هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛ [این قرآن] هادی و رهنما برای متقین است». متقین چه کسانی هستند؟ «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ؛ آنهایی که ایمان به غیب میآورند».
معنای ایمان به غیب چیست؟ مصادیق ایمان به غیب، مختلف است. در بعضی تفاسیر آمده است ایمان به غیب یعنی ایمان به مراتب توحید، ربوبیت حق، خالقیت خدا و… . متقین به خدای نادیده ایمان میآورند. بعضی از مفسران میفرمایند یکی از مصادیق ایمان به غیب، ایمان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. متقین چه کسانی هستند: آنهایی که ایمان به امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند به ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به رهبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ایمان دارند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ندیدند و تشرف هم محضرش پیدا نکردند؛ اما به او ایمان دارند و قرآن، هادی و رهنمای اینها و روز قیامت، شفیع اینهاست.
معنای غیبت
با توجه به این آیه و روایات، یکی از القاب حضرت، «غایب» است. حال این سؤال ممکن است ایجاد شود که آیا معنای غیبت، عدم حضور است؟ مثل اینکه در مدارس، حاضر و غایب میکنند، غایب یعنی عدم حضور فی المجلس. آیا غایب بودن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به این معناست؟ نه قطعاً به این معنا نیست. مراد از غیبت، حضور نداشتن نیست. غیبت به معنای وجود نداشتن در اجتماع نیست؛ بلکه اینکه میگوییم حضرت، غایب است؛ یعنی افراد، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمیشناسند. ممکن است آن حضرت در همین جلسات حضور داشته باشند؛ اما کسی ایشان را نمیشناسد. غیبتی که میگوییم یعنی شناخت و معرفت و تشخّص، نه وجود و حضور نداشتن. در این باره روایات متعددی داریم که دو مورد از آنها را به اختصار عرض میکنم.
روایت، مفصل است. من یک جمله از آن را یادداشت کردم. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لا یَعْرِفُونَهُ»۱ امام زمان علیه السلام در اجتماعات هستند و تمام مردم را میشناسند؛ ولی مردم، او را نمیشناسند. نایب خاص دوم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد بن عثمان رحمه الله، در روایتی معتبر فرموده است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در تمام سالها به مکه مشرف میشوند «وَ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُم وَ لا یَعْرِفُونَهُ».۲ حضرت شما را میبینند شما هم حضرت را میبینید؛ ولی او را نمیشناسید؛ از این رو در روایات متعددی آمده است وقتی حضرت ظهور میکنند عده زیادی میگویند: «عجب! این آقا را زیاد میدیدیم؛ ولی نمیشناختیم.» امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لا یَعْرِفُونَهُ» امام زمان علیه السلام در اجتماعات هستند و تمام مردم را میشناسند؛ ولی مردم، او را نمیشناسند.
«برادران یوسف علیه السلام محضر حضرت یوسف آمدند؛ اما وی را نشناختند؛ میگفتند: حضرت یوسف، غایب است؛ چون او را نمیشناختند، تعبیر غایب از او کردند. گفتند: غایب است».
این روایات، مؤید این است که معنای غیبت، وجود نداشتن نیست، معنای غیبت، نداشتن شناخت و معرفت است.
پرده غیبت
اینکه میگویند: «امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پس پرده غیب است» یعنی چه؟ این عبارت «امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پس پرده غیب است» صحیح است یا غلط؟ معنایش چیست؟ این عبارت، دو معنا دارد: یک معنا اینکه در زمان حضرت امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام در زمان خلفای عباسی، با وجود محدودیت شدید، آن حضرات، جلسات عمومی داشتند؛ ولی پرده میزدند و پشت پرده مینشستند و با مردم صحبت میکردند. هر کسی میخواست با امام هادی علیه السلام یا امام عسکری علیه السلام صحبت کند از پشت پرده صحبت میکرد. حضرت هم از پشت پرده جواب میدادند. گاهی هم به صورت نامه از پشت پرده جواب میدادند؛ پس مردم به محضر حضرت، تشرف نداشتند؛ مگر مواقعی که حضرت را در کوچه و بازار میدیدند.
چرا آن دو امام بزرگوار، این کار را میکردند و بقیه امامان، اینگونه نبودند؟ علتش این است که این دو بزرگوار میدانستند که غیبت و انتقال امامت به حضرت بقیه الله علیه السلام نزدیک است و مردم باید با مشرف نشدن به محضر حضرت آشنا بشوند و یاد بگیرند که میشود امام را ندید؛ اما از او استفاده کرد و مردم را اینگونه برای فضای غیبت امام زمانشان تربیت میکردند؛ زیرا این دو بزرگوار در پس پرده بودند و مردم با آنها صحبت میکردند و کارهایشان را از پشت پرده اصلاح میکردند. به همین اعتبار میگوییم حضرت، پشت پرده است. به این اعتبار، این حرف را میزنیم؛ وگرنه پشت پرده معنا ندارد. به طور مسامحهای میگوییم حضرت، پشت پرده است وگرنه پردهای نیست.
معنای دیگر برای پرده غیبت، آن است که بگوییم حضرت واقعاً در پس پرده است؛ اما چه پردهای؟ پرده غفلت، پرده معصیت، پرده مخالفت، پردههایی که من ایجاد کردهام و حضرت در پس این پردههاست؛ یعنی آنچه بین من و حضرت فاصله انداخته است، سنخیت نداشتن است؛ یعنی بر اثر معصیتم، بر اثر مخالفتم و اثر غفلتم، حجابهای ظلمانی اطرافم را گرفته است. امام زمان علیه السلام، نور مطلق است؛ مگر در زیارتش نمیگویی: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ اَلسُّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقَمَرُ الطَّالِعُ»، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نور مطلق است. نور با ظلمت، مناسبتی ندارد. آنکه بین من و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف من فاصله انداخته است حجابهای ظلمانی است که از غفلتها و معصیتها ناشی میشود؛ اینها حجاب و پرده میشود.
بنابراین حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و اکثر اهلبیت علیهم السلام امام زمان علیه السلام را به خورشید در پس ابر مثل زدهاند؛ ولی در بعضی جاها ابر نیست؛ نجبا، نقبا، اوتاد، صلحا و رجال الغیب؛ اینها به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشرف دارند؛ از همین آب و خاکِ من و شما هم هستند؛ ولی بر اثر تقوا، خودسازی و تهذیب، خودشان را به این مقام رساندهاند. آنها از خورشید استفاده میکنند و هیچ ابری هم نیست. بعضی هم هستند که ابر و حجابشان ضعیف است. این حجابها خیلی قطور نیست. دیدید بعضی اوقات ابر هست؛ اما نازک است، نور و گرمای خورشید سرایت میکند، یک عدهای اینگونه هستند. در عین حالی که غفلت و حجابهایی دارند حجابهایشان کم است. آنها از انوار قدسیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده میکنند؛ اما یک عدهای هم هستند که حجابهایشان به قدری قوی است که ابداً نور خورشید با آن قدرت نفوذش نمیتواند از این حجابها بگذرد. و رابطهشان با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز چنین
معنای غیبت، وجود نداشتن نیست، معنای غیبت، نداشتن شناخت و معرفت است.
است.
پس ممکن است معنای اینکه میگوییم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پس پرده غیبت است این باشد؛ اما برای اشخاصی که رفع حجب کردهاند و کشف حقایق هم برایشان شده است، حجابی نیست. روایت کردهاند که روزی ابابصیر در محضر امام محمد باقر علیه السلام بود. حضرت در مسجد النبی صلی الله علیه و آله صحبت میکردند. حضرت فرمودند: «جمعیت مرا نمیبینند». ابابصیر گفت: «شما که اینجا ایستادهاید چطور شما را نمیبینند؟» حضرت فرمودند: «حالا سؤال کن؟» وی از آنها سؤال کرد: امام محمد باقر علیه السلام را ندیدید؟» همه گفتند: «نه». در همان زمان یکی از اصحاب حضرت به نام ابوهارون المکفوف که چشمهایش نابینا بود رسید. حضرت فرمود: «از این بپرس». ابابصیر از آن صحابی نابینای روشنضمیر پرسید: «امام محمد باقر علیه السلام را ندیدی؟» گفت: «اینجا ایستادهاند، مگر نمیبینی؟» ابابصیر میگوید: «به او گفتم: از کجا فهمیدی؟» ابو هارون گفت: «چطور ندانم در حالی که او نور ساطع است.»۳ بله نور ولایت اینگونه است منظور اینکه معصیت، حجاب است؛ وگرنه چرا بینایان ندیدند و نابینا دید.
آیت الله العظمی آقای بهجت رحمه الله نقل کردند که در مدرسه سید در نجف، تحصیل میکردیم. حدود ۶۰ -۷۰ سال قبل از این، نابینایی بود که قرآن حفظ میکرد. به طلبهها میگفت: «این قرآن را از فلان جا یک آیه بخوان تا من حفظ کنم» همین طور آیه به آیه، چندین جزء حفظ کرده بود. یک روز به آقای بهجت گفته بود: «آقا یک آیه برای من بخوان تا حفظ کنم.» آقا یک آیه از او میپرسند که کجاست؟ میگوید: «فلان سوره فلان آیه.» آقا میفرمود برای امتحانش گفتم: «نه اینجا نیست.» گفتند: «قرآن را گرفت و گفت مگه کوری این آیه هست؛ اینجا نوشته است.» حقیقت، انسان را به اینجا میرساند. منظور اینکه مراد از پرده، حجابهای ظلمانی ما است که فاصله انداخته است. به قول شاعر: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». به تعبیر دیگر: «از ماست که بر ماست».
علت غیبت
چرا حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف از انظار غایب شدند؟
اولاً: مسأله غیبت، یک حکم الهی، مثل سایر احکام، (واجبات، محرمات، مکروهات و مباحات) است. مدیریت و مدبریت با حضرت حق است. او مصالحِ احکام را میداند و ما تعبداً میپذیریم. بعضی کتابهایی درباره علل احکام نوشتند؛ اما چه کسی علل احکام را میتواند بفهمد؟ ما نمیتوانیم چیزی بگوییم. غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز حکمی از احکام الهی است؛ مثل همه واجبات و محرمات که مصلحتهای بسیاری دارد. ما باید تسلیم باشیم. هزارها مصلحت در غیبت امام زمان علیه السلام هست.
ثانیاً: غیبت منحصر به امام زمان نیست. حضرت الیاس، هود، صالح، سلیمان، یوسف، موسی و حضرت نوح علیهم السلام هم غیبت داشتند. حدود ۴۰ نفر از پیامبران، غیبت داشتند. ۱۰۰ سال، ۲۰۰ سال، ۳۰۰ سال، ۵۰۰ سال غیبت داشتند. پس غیبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اختصاص ندارد. خود حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله غیبت داشتند. غیبت یعنی چه؟ یعنی نبودن قدرت تشرف به محضر ایشان. حالا بدانی کجاست یا ندانی کجاست همینکه نمیتوانی محضر حضرت برسی هر چند جای او را میدانی، این غیبت است.
حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله چند سال در شعب ابیطالب غیبت داشتند. این هم غیبت حضرت بود. فقط غیبت حضرت بقیه الله علیه السلام
آنچه بین ما و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فاصله انداخته است حجابهای ظلمانی است که از غفلتها و معصیتها ناشی میشود.
طولانی است؛ اما آن غیبتها این قدر طولانی نبوده است؛ اما به هر حال برای انبیا هم غیبت بوده است. اگر غیبت جایز باشد برای همه جایز است و کم و زیاد معنا ندارد. اگر هم جایز نباشد برای همه جایز نیست و کم و زیادش معنا ندارد. وقتی بنا شد غیبت جایز باشد، تمام انبیا و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هم داشته باشد، چطور امام زمان علیه السلام نداشته باشد؛ ولی غیبت آنها کوتاهتر بوده است. غیبت حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف طولانی است؛ اما اصل غیبت اشکال ندارد. امامان علیهم السلام هم غیبت داشتند. حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام سالهایی که در زندان بودند، ایام غیبتشان بوده است که نمیشد خدمتشان برسی. الآن هم نمیشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید. پس ائمه علیهم السلام هم غیبت داشتند و منحصر به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست؛ همانگونه که بیان شد فردی که با تهذیب نفس و خودسازی، حجابهای بین خود و حضرت را برطرف کند، توفیق تشرف به محضر حضرت را پیدا میکند. برای یاد آن حضرت در این باره داستانی را عرض میکنم.
حکایت
بین علما، علامه حلی رحمه الله خیلی فوق العاده بوده است. روزی با مرکب، از نجف به کربلا میرفت. در راه، آقایی با ایشان همراه شدند و مسألهای را مطرح و علامه هم شروع به صحبت کردند. علامه دید این آقا از نظر علمی خیلی پر است؛ با اینکه خود ایشان علامه، و در بین علمای شیعه، نمونه است. علامه حلی نیز مسائلی را طرح میکند و بعد از آن، فروعی را مطرح میسازد و آقا مفصل جواب میدهند؛ در حالی که علامه سوارند و این آقا هم پیاده در رکاب علامه حلی میآیند.
مسألهای طرح شد و بین علامه و این آقا اختلاف شد. علامه گفت که نظر ما این است. آقایی هم که پیاده بودند فرمودند: «خیر، این حکم، اشتباه است.» علامه گفت: «مدرک شما چیست؟» آقا فرمودند: «مدرک من فلان روایت در فلان کتاب است و شما هم این کتاب را دارید، صفحه فلان، سطر فلان. این روایت آنجاست، برو نگاه کن، حکم الهی این است.» این را که میگوید علامه حلی یک مقدار شک میکند که این آقا که این اندازه قدرت علمی دارد نکند امام زمان علیه السلام باشد. علامه میگوید: «آقا یک مسألهای میخواهم از شما بپرسم.» آن آقا میگویند: «بفرمایید.» عرض میکند: «آقا در زمان غیبت میشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفرسید؟» علامه در حالی این سؤال را میکند که تازیانه از دستش میافتد. آقا خم میشوند و تازیانه را برمیدارند و در دست علامه میگذارند و میفرمایند: «چطور نمیشود در زمان غیبت، خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفرسید؛ در حالی که الآن دستش در دست شماست.» تا علامه متوجه میشود خودش را از روی مرکب، روی پاهای آقا میاندازد و از شرمندگی و خجالت غش میکند؛ چون که این مدت، سواره و آقا در رکاب وی بودهاند. بعد مردم جمع میشوند و آقا را به هوش میآورند۴ و علامه میبیند احدی نیست. بعد در آثارش تصدیق میکند که بله در زمان غیبت میشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفرسید.
خلاصه برای برخی از افراد که اهل تهذیب نفس بوده و حجابهای ظلمانی خود را بر طرف کردهاند، امکان تشرف به محضر حضرت وجود دارد؛ ولی شرایط سختی دارد که روزیِ هر کسی نمیشود.
پینوشتها
غیبت نعمانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۹۷ق ، ص ۱۴۱.
بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، ۱۴۰۴ ق ، ج ۵۱، ص ۳۵۰.
صراط المستقیم، علی بن یونس نباطی بیاضی، نجف،کتابخانه حیدریه، ۱۳۸۴ ق، ج ۲، ص ۱۸۳.
کمال الدین، صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج ۲، ص ۶۱./
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الّا بالله العلی العظیم
… قرآن کریم در ابتدای سوره بقره میفرماید:
الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ * الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…؛
اینکه معنای این حروف مقطعه چیست، بحث مفصّلی دارد که اکنون مجالش نیست.
«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ» در قرآن، شک و شبههای نیست. «هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛ [این قرآن] هادی و رهنما برای متقین است». متقین چه کسانی هستند؟ «الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ؛ آنهایی که ایمان به غیب میآورند».
معنای ایمان به غیب چیست؟ مصادیق ایمان به غیب، مختلف است. در بعضی تفاسیر آمده است ایمان به غیب یعنی ایمان به مراتب توحید، ربوبیت حق، خالقیت خدا و… . متقین به خدای نادیده ایمان میآورند. بعضی از مفسران میفرمایند یکی از مصادیق ایمان به غیب، ایمان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. متقین چه کسانی هستند: آنهایی که ایمان به امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند به ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به رهبری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ایمان دارند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ندیدند و تشرف هم محضرش پیدا نکردند؛ اما به او ایمان دارند و قرآن، هادی و رهنمای اینها و روز قیامت، شفیع اینهاست.
معنای غیبت
با توجه به این آیه و روایات، یکی از القاب حضرت، «غایب» است. حال این سؤال ممکن است ایجاد شود که آیا معنای غیبت، عدم حضور است؟ مثل اینکه در مدارس، حاضر و غایب میکنند، غایب یعنی عدم حضور فی المجلس. آیا غایب بودن امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به این معناست؟ نه قطعاً به این معنا نیست. مراد از غیبت، حضور نداشتن نیست. غیبت به معنای وجود نداشتن در اجتماع نیست؛ بلکه اینکه میگوییم حضرت، غایب است؛ یعنی افراد، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمیشناسند. ممکن است آن حضرت در همین جلسات حضور داشته باشند؛ اما کسی ایشان را نمیشناسد. غیبتی که میگوییم یعنی شناخت و معرفت و تشخّص، نه وجود و حضور نداشتن. در این باره روایات متعددی داریم که دو مورد از آنها را به اختصار عرض میکنم.
روایت، مفصل است. من یک جمله از آن را یادداشت کردم. امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لا یَعْرِفُونَهُ»۱ امام زمان علیه السلام در اجتماعات هستند و تمام مردم را میشناسند؛ ولی مردم، او را نمیشناسند. نایب خاص دوم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، محمد بن عثمان رحمه الله، در روایتی معتبر فرموده است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در تمام سالها به مکه مشرف میشوند «وَ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُم وَ لا یَعْرِفُونَهُ».۲ حضرت شما را میبینند شما هم حضرت را میبینید؛ ولی او را نمیشناسید؛ از این رو در روایات متعددی آمده است وقتی حضرت ظهور میکنند عده زیادی میگویند: «عجب! این آقا را زیاد میدیدیم؛ ولی نمیشناختیم.» امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «یَعْرِفُ النَّاسَ وَ لا یَعْرِفُونَهُ» امام زمان علیه السلام در اجتماعات هستند و تمام مردم را میشناسند؛ ولی مردم، او را نمیشناسند.
«برادران یوسف علیه السلام محضر حضرت یوسف آمدند؛ اما وی را نشناختند؛ میگفتند: حضرت یوسف، غایب است؛ چون او را نمیشناختند، تعبیر غایب از او کردند. گفتند: غایب است».
این روایات، مؤید این است که معنای غیبت، وجود نداشتن نیست، معنای غیبت، نداشتن شناخت و معرفت است.
پرده غیبت
اینکه میگویند: «امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پس پرده غیب است» یعنی چه؟ این عبارت «امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پس پرده غیب است» صحیح است یا غلط؟ معنایش چیست؟ این عبارت، دو معنا دارد: یک معنا اینکه در زمان حضرت امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام در زمان خلفای عباسی، با وجود محدودیت شدید، آن حضرات، جلسات عمومی داشتند؛ ولی پرده میزدند و پشت پرده مینشستند و با مردم صحبت میکردند. هر کسی میخواست با امام هادی علیه السلام یا امام عسکری علیه السلام صحبت کند از پشت پرده صحبت میکرد. حضرت هم از پشت پرده جواب میدادند. گاهی هم به صورت نامه از پشت پرده جواب میدادند؛ پس مردم به محضر حضرت، تشرف نداشتند؛ مگر مواقعی که حضرت را در کوچه و بازار میدیدند.
چرا آن دو امام بزرگوار، این کار را میکردند و بقیه امامان، اینگونه نبودند؟ علتش این است که این دو بزرگوار میدانستند که غیبت و انتقال امامت به حضرت بقیه الله علیه السلام نزدیک است و مردم باید با مشرف نشدن به محضر حضرت آشنا بشوند و یاد بگیرند که میشود امام را ندید؛ اما از او استفاده کرد و مردم را اینگونه برای فضای غیبت امام زمانشان تربیت میکردند؛ زیرا این دو بزرگوار در پس پرده بودند و مردم با آنها صحبت میکردند و کارهایشان را از پشت پرده اصلاح میکردند. به همین اعتبار میگوییم حضرت، پشت پرده است. به این اعتبار، این حرف را میزنیم؛ وگرنه پشت پرده معنا ندارد. به طور مسامحهای میگوییم حضرت، پشت پرده است وگرنه پردهای نیست.
معنای دیگر برای پرده غیبت، آن است که بگوییم حضرت واقعاً در پس پرده است؛ اما چه پردهای؟ پرده غفلت، پرده معصیت، پرده مخالفت، پردههایی که من ایجاد کردهام و حضرت در پس این پردههاست؛ یعنی آنچه بین من و حضرت فاصله انداخته است، سنخیت نداشتن است؛ یعنی بر اثر معصیتم، بر اثر مخالفتم و اثر غفلتم، حجابهای ظلمانی اطرافم را گرفته است. امام زمان علیه السلام، نور مطلق است؛ مگر در زیارتش نمیگویی: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ اَلسُّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقَمَرُ الطَّالِعُ»، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نور مطلق است. نور با ظلمت، مناسبتی ندارد. آنکه بین من و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف من فاصله انداخته است حجابهای ظلمانی است که از غفلتها و معصیتها ناشی میشود؛ اینها حجاب و پرده میشود.
بنابراین حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و اکثر اهلبیت علیهم السلام امام زمان علیه السلام را به خورشید در پس ابر مثل زدهاند؛ ولی در بعضی جاها ابر نیست؛ نجبا، نقبا، اوتاد، صلحا و رجال الغیب؛ اینها به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشرف دارند؛ از همین آب و خاکِ من و شما هم هستند؛ ولی بر اثر تقوا، خودسازی و تهذیب، خودشان را به این مقام رساندهاند. آنها از خورشید استفاده میکنند و هیچ ابری هم نیست. بعضی هم هستند که ابر و حجابشان ضعیف است. این حجابها خیلی قطور نیست. دیدید بعضی اوقات ابر هست؛ اما نازک است، نور و گرمای خورشید سرایت میکند، یک عدهای اینگونه هستند. در عین حالی که غفلت و حجابهایی دارند حجابهایشان کم است. آنها از انوار قدسیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده میکنند؛ اما یک عدهای هم هستند که حجابهایشان به قدری قوی است که ابداً نور خورشید با آن قدرت نفوذش نمیتواند از این حجابها بگذرد. و رابطهشان با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز چنین
معنای غیبت، وجود نداشتن نیست، معنای غیبت، نداشتن شناخت و معرفت است.
است.
پس ممکن است معنای اینکه میگوییم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در پس پرده غیبت است این باشد؛ اما برای اشخاصی که رفع حجب کردهاند و کشف حقایق هم برایشان شده است، حجابی نیست. روایت کردهاند که روزی ابابصیر در محضر امام محمد باقر علیه السلام بود. حضرت در مسجد النبی صلی الله علیه و آله صحبت میکردند. حضرت فرمودند: «جمعیت مرا نمیبینند». ابابصیر گفت: «شما که اینجا ایستادهاید چطور شما را نمیبینند؟» حضرت فرمودند: «حالا سؤال کن؟» وی از آنها سؤال کرد: امام محمد باقر علیه السلام را ندیدید؟» همه گفتند: «نه». در همان زمان یکی از اصحاب حضرت به نام ابوهارون المکفوف که چشمهایش نابینا بود رسید. حضرت فرمود: «از این بپرس». ابابصیر از آن صحابی نابینای روشنضمیر پرسید: «امام محمد باقر علیه السلام را ندیدی؟» گفت: «اینجا ایستادهاند، مگر نمیبینی؟» ابابصیر میگوید: «به او گفتم: از کجا فهمیدی؟» ابو هارون گفت: «چطور ندانم در حالی که او نور ساطع است.»۳ بله نور ولایت اینگونه است منظور اینکه معصیت، حجاب است؛ وگرنه چرا بینایان ندیدند و نابینا دید.
آیت الله العظمی آقای بهجت رحمه الله نقل کردند که در مدرسه سید در نجف، تحصیل میکردیم. حدود ۶۰ -۷۰ سال قبل از این، نابینایی بود که قرآن حفظ میکرد. به طلبهها میگفت: «این قرآن را از فلان جا یک آیه بخوان تا من حفظ کنم» همین طور آیه به آیه، چندین جزء حفظ کرده بود. یک روز به آقای بهجت گفته بود: «آقا یک آیه برای من بخوان تا حفظ کنم.» آقا یک آیه از او میپرسند که کجاست؟ میگوید: «فلان سوره فلان آیه.» آقا میفرمود برای امتحانش گفتم: «نه اینجا نیست.» گفتند: «قرآن را گرفت و گفت مگه کوری این آیه هست؛ اینجا نوشته است.» حقیقت، انسان را به اینجا میرساند. منظور اینکه مراد از پرده، حجابهای ظلمانی ما است که فاصله انداخته است. به قول شاعر: «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز». به تعبیر دیگر: «از ماست که بر ماست».
علت غیبت
چرا حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف از انظار غایب شدند؟
اولاً: مسأله غیبت، یک حکم الهی، مثل سایر احکام، (واجبات، محرمات، مکروهات و مباحات) است. مدیریت و مدبریت با حضرت حق است. او مصالحِ احکام را میداند و ما تعبداً میپذیریم. بعضی کتابهایی درباره علل احکام نوشتند؛ اما چه کسی علل احکام را میتواند بفهمد؟ ما نمیتوانیم چیزی بگوییم. غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز حکمی از احکام الهی است؛ مثل همه واجبات و محرمات که مصلحتهای بسیاری دارد. ما باید تسلیم باشیم. هزارها مصلحت در غیبت امام زمان علیه السلام هست.
ثانیاً: غیبت منحصر به امام زمان نیست. حضرت الیاس، هود، صالح، سلیمان، یوسف، موسی و حضرت نوح علیهم السلام هم غیبت داشتند. حدود ۴۰ نفر از پیامبران، غیبت داشتند. ۱۰۰ سال، ۲۰۰ سال، ۳۰۰ سال، ۵۰۰ سال غیبت داشتند. پس غیبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اختصاص ندارد. خود حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله غیبت داشتند. غیبت یعنی چه؟ یعنی نبودن قدرت تشرف به محضر ایشان. حالا بدانی کجاست یا ندانی کجاست همینکه نمیتوانی محضر حضرت برسی هر چند جای او را میدانی، این غیبت است.
حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله چند سال در شعب ابیطالب غیبت داشتند. این هم غیبت حضرت بود. فقط غیبت حضرت بقیه الله علیه السلام
آنچه بین ما و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فاصله انداخته است حجابهای ظلمانی است که از غفلتها و معصیتها ناشی میشود.
طولانی است؛ اما آن غیبتها این قدر طولانی نبوده است؛ اما به هر حال برای انبیا هم غیبت بوده است. اگر غیبت جایز باشد برای همه جایز است و کم و زیاد معنا ندارد. اگر هم جایز نباشد برای همه جایز نیست و کم و زیادش معنا ندارد. وقتی بنا شد غیبت جایز باشد، تمام انبیا و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله هم داشته باشد، چطور امام زمان علیه السلام نداشته باشد؛ ولی غیبت آنها کوتاهتر بوده است. غیبت حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف طولانی است؛ اما اصل غیبت اشکال ندارد. امامان علیهم السلام هم غیبت داشتند. حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام سالهایی که در زندان بودند، ایام غیبتشان بوده است که نمیشد خدمتشان برسی. الآن هم نمیشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید. پس ائمه علیهم السلام هم غیبت داشتند و منحصر به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست؛ همانگونه که بیان شد فردی که با تهذیب نفس و خودسازی، حجابهای بین خود و حضرت را برطرف کند، توفیق تشرف به محضر حضرت را پیدا میکند. برای یاد آن حضرت در این باره داستانی را عرض میکنم.
حکایت
بین علما، علامه حلی رحمه الله خیلی فوق العاده بوده است. روزی با مرکب، از نجف به کربلا میرفت. در راه، آقایی با ایشان همراه شدند و مسألهای را مطرح و علامه هم شروع به صحبت کردند. علامه دید این آقا از نظر علمی خیلی پر است؛ با اینکه خود ایشان علامه، و در بین علمای شیعه، نمونه است. علامه حلی نیز مسائلی را طرح میکند و بعد از آن، فروعی را مطرح میسازد و آقا مفصل جواب میدهند؛ در حالی که علامه سوارند و این آقا هم پیاده در رکاب علامه حلی میآیند.
مسألهای طرح شد و بین علامه و این آقا اختلاف شد. علامه گفت که نظر ما این است. آقایی هم که پیاده بودند فرمودند: «خیر، این حکم، اشتباه است.» علامه گفت: «مدرک شما چیست؟» آقا فرمودند: «مدرک من فلان روایت در فلان کتاب است و شما هم این کتاب را دارید، صفحه فلان، سطر فلان. این روایت آنجاست، برو نگاه کن، حکم الهی این است.» این را که میگوید علامه حلی یک مقدار شک میکند که این آقا که این اندازه قدرت علمی دارد نکند امام زمان علیه السلام باشد. علامه میگوید: «آقا یک مسألهای میخواهم از شما بپرسم.» آن آقا میگویند: «بفرمایید.» عرض میکند: «آقا در زمان غیبت میشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفرسید؟» علامه در حالی این سؤال را میکند که تازیانه از دستش میافتد. آقا خم میشوند و تازیانه را برمیدارند و در دست علامه میگذارند و میفرمایند: «چطور نمیشود در زمان غیبت، خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفرسید؛ در حالی که الآن دستش در دست شماست.» تا علامه متوجه میشود خودش را از روی مرکب، روی پاهای آقا میاندازد و از شرمندگی و خجالت غش میکند؛ چون که این مدت، سواره و آقا در رکاب وی بودهاند. بعد مردم جمع میشوند و آقا را به هوش میآورند۴ و علامه میبیند احدی نیست. بعد در آثارش تصدیق میکند که بله در زمان غیبت میشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریفرسید.
خلاصه برای برخی از افراد که اهل تهذیب نفس بوده و حجابهای ظلمانی خود را بر طرف کردهاند، امکان تشرف به محضر حضرت وجود دارد؛ ولی شرایط سختی دارد که روزیِ هر کسی نمیشود.
پینوشتها
غیبت نعمانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۹۷ق ، ص ۱۴۱.
بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، ۱۴۰۴ ق ، ج ۵۱، ص ۳۵۰.
صراط المستقیم، علی بن یونس نباطی بیاضی، نجف،کتابخانه حیدریه، ۱۳۸۴ ق، ج ۲، ص ۱۸۳.
کمال الدین، صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج ۲، ص ۶۱./
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار