بارش برف و آغاز یک تراژدی به نام پرواز
مسافران طبق ساعت مقرر در فرودگاه حاضر شده و و پس از گرفتن کارت پرواز به سمت هواپیما راهی میشوند. طولی نمیکشد که همگان خود را در برابر پلکان ورودی هواپیمای غولپیکر بوئینگ 747 میبینند و از آنجا که بارش برف از یکی دو ساعت قبل از آن شروع شده، مسافران اطمینان پیدا میکنند که این هواپیما به رغم شرایط نسبتاً نامساعد جوی به راحتی میتواند فرودگاه را ترک کند.
این اما یک خیال است خیالی که چند ساعت بعد تعبیری تلخ را دارد و آن این که پس از پنج شش ساعت، خلبان اعلام میکند متأسفانه پرواز کنسل است مسافران محترم به سالن انتظار هدایت میشوند و همکاران ما از آنان پذیرایی میکنند تا مقدمات پرواز فراهم شود.
مسافران که عصبانی شدهاند، سرانجام و پس از چندین ساعت معطلی در هواپیما و البته بدون هیچ پذیرایی هواپیما را میکنند. در سالن انتظار اما هیچ نشانهای از پذیرایی که نمیبینی هیچ بلکه نقاله سالن نیز به چرخش درآمده و بار مسافران به آنان تحویل میشود به معنی و مفهوم این که پروازی انجام نخواهد شد و را وامیدارد که نتیجهگیری کنی که خلبان در عرض چند ثانیه دو بار دروغ گفته است.
اقامت مجدد در شهر مقدس مشهد
انجام نشدن پرواز، کمترین حسنی که دارد این است که مجالی دوباره فراهم میشود تا دوباره با حضرت رضا (ع) خلوت و با او درددل کنی و البته شهد شیرین زیارت حضرت یک چیز دیگر است حتی با کم لطفی یک شرکت هواپیمایی که مثلاً به اعتبار و سابقه خوش مشهور است و کوچکترین اقدامی برای تأمین محل اقامت مسافران انجام نمیدهد، تلخ نمیشود.
تجربه یک شب پربرف در پایتخت فرهنگی جهان اسلام
بارش شدید برف تو را به تماشا مینشاند؛ برفی که سالهاست در تهران ندیدهای و در حسرت آن، دانههای برف را یکی پس از دیگری دنبال میکنی. حالا بامداد است و خستگی یک پرواز انجام نشده رمق تو را گرفته است با خود کلنجار میروی و با هجمه آوارگونه کلمات که ذهنت را هر لحظه بمباران میکنند، سعی میکنی پرواز را یادآوری کنی با خود میگویی پرواز را به خاطر بسپار! صبح میشود برف در حدود سی چهل سانت باریده و بارش همچنان ادامه دارد.
قید پرواز را میزنی چون فکر میکنی وقتی یک فرودگاه بینالمللی با بارش دو سه سانت برف تعطیل شد، یقیناً با این برف سنگین حالا حالاها قد راست نمیکند. به لطف برف و کنسل شدن پروازها، کلیه واگنهای قطار نیز مملو از مسافر بوده و امکان ادامه سفر با قطار هم فراهم نیست.
در حال هماهنگی برای گرفتن یک خوردو برای عازم شدن به سمت تهران هستی که یک پیامک از شرکت ماهان تو را دعوت میکند که ساعت 10:30 برای گرفتن کارت پرواز به فرودگاه بروی. ظاهرا دستاندرکاران پرواز 1034 ماهان عزم خود را جزم کردهاند که پرواز را به خاطرت بسپارند.
دریافت کارت پرواز
کارت پرواز را میگیری و به سالن انتظار برای سوار شدن به هواپیما میروی. روی کارت پرواز، ساعت پریدن عدد 13 را نشان میدهد هر چند پیش از این ساعت پرواز 12 اعلام شده بود. اطلاعات فرودگاه از پشت بلندگو دائماً مسافران را برای سوار شدن به هواپیما در مسیرهای مختلف دعوت میکند، چشم مسافران از شادی برق میزند که تا دقایقی دیگر میتوانند به شهر و دیار خود بازگردند. برای ما که در حرفه خود سرعت را همواره یک اصل میدانیم بسیار تلخ است که نه تنها ساعت 13 پرواز انجام نشود بلکه تازه نیم ساعت پس از آن با اتوبوس به سمت بوئینگ 747 ماهان راهی شوی.
با خود میگویی اینها شیرینی سفر است هر چند مسافر کناری از هزینه گزاف فلان هتل به خاطر اقامت اجباریاش مطالبه کرده، شکوه میکند و آن یکی مسافر هم دائم از خاطرات خود در سفرهای خارجی میگوید؛ اینکه در پروازهای مشابه این پرواز در خارج از کشور با مسافران چگونه رفتار میشود و مردم از چه حق و حقوقی برخوردارند. بحث کم کم سیاسی میشود و بالا میگیرد که اتوبوس مقابل پلههای پرواز 1034 متوقف میشود.
برف هنوز میبارد و ظاهراً قصد ندارد بند بیاید. مهمانداران در بالای پلهها با روی خوش با تو برخورد میکنند و تو سعی میکنی خاطره تلخ چند ساعت معطلی و سرانجام کنسل شدن پرواز را فراموش کنی. حجم مسافران زیاد است و ساعتی به طول میانجامد که همه مسافران در جای خود قرار گیرند.
ساعت 17؛ بوئینگ 747 همچنان روی زمین است
برای کسانی که در هواپیما منتظر پرواز نشستهاند، خیلی سخت است که بخواهی دلیل پرواز نکردن را توضیح دهی ولی مهمانداران هواپیما گاه و بیگاه در راهرو متوقف میشوند تا دلیل و چرایی نپریدن طیاره غول پیکر را توضیح دهند. آنها هم سعی میکنند مسافران را آرام کنند کاری که دست آخر و به دلیل ساعتها انتظار برای پرواز بیفایده میشود. یکی از مهمانداران میگوید دلیل توقف این است که یک یا چند نفر از مسافران، بار خود را تحویل داده اما سوار هواپیما نشدهاند و لاجرم باید اقدامات امنیتی در این خصوص انجام شود.
عقربههای ساعت عدد 17 را نشان میدهد و مسافران دیگر کلافه شدهاند. مهمانداران خوش اخلاق پرواز 1034 دیگر کم آوردهاند و پس از اعتراض مسافران مقدمات پذیرایی را فراهم میکنند. به لطف جمعیت زیاد داخل هواپیما، یک ساعت دیگر زمانم برای پریدن بوئینگ لعنتی فراهم میشود. خلبان که از شب گذشته با صدای قشنگ و آرام خود روی مخ مسافران رژه میرود، دوباره اعلام میکند که 10 هواپیما در نوبت یخ زدایی هستند و این کار تا دو ساعت دیگر به طول میانجامد.
مسئول منطقه شرق ماهان که در هواپیما حضور یافته از پشت بلندگو با مسافران صحبت میکند. به خاطر تأخیر چند ساعته از مسافران عذرخواهی کرده و از آنان میخواهد که خونسردی خود را حفظ کنند. او نوید میدهد که تا دقایقی دیگر کار یخ زدایی انجام و هواپیما آماده پرواز میشود.
مسافران خارجی پرواز 1034
یک مسافر فرانسوی که چند صندلی جلوتر از تو نشسته هر از چندگاهی از جا برمیخیزد و در دستمال کاغذی خود با صدای بلند و گوش خراشی فین میکند تا اول بچهها و بعد از آن مسافران از خنده ریسه روند. مرد فرانسوی اما از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است و با این خندهها خم به ابرو نمیآورد و دوباره فین میکند. تا اینکه یکی از مسافران خطاب به او میگوید «این کارها لطفاً در wc» این بار مسافران با شدت بیشتری میخندند و مرد فرانسوی از اینکه توانسته لبخندی به روی لبهای مسافران کلافه ماهان بیاورد، خوشحال است.
کسی چه میداند اما پشت این آرامش و خندههای معنا دار این مرد غریبه چه چیز نهفته است؛ شاید باورش نمیشود آن چیزها را که با چشم میبیند، اعتراض گاه و بیگاه مسافران خسته، نگاههای ملتمسانه مهمانداران برای پرهیز از مورد سوال قرار گرفتن، گریههای کودکان کلافه شده، صدایی که به جایی نمیرسد و رها کردن 480 مسافر در شکم یک غول آهنی.
یک مسافر ایتالیایی هم در این پرواز حضور دارد؛ آقای سرجیو. سرجیو در توئیت خود نوشته است ساعت 18 است من در هواپیمای ماهان و در فرودگاه هاشمینژاد هستم شارژ من در حال اتمام است. این مسافر ایتالیایی البته در توئیتر، شرح ماجرا را گفته است.
ساعت 19 یخ زدایی تا لحظات دیگر
دوباره خلبان خوش صدا و این بار در ساعت 19 اعلام میکند که تا لحظاتی دیگر کار یخ زدایی آغاز میشود. هر چند مسافران چندان به حرفهای او اعتماد ندارند. بالاخره یخ زدایی آغاز میشود و نزدیک به چهل دقیقه به طول میانجامد اما پس از یخ زدایی هم هیچ اتفاقی نمیافتد و هواپیما همچنان روی زمین نشسته است. حالا ساعت 20 شده و برخی مسافران قصد دارند که از هواپیما پیاده شوند اما کادر پرواز چنین اجازهای را به آنان نمیدهد. درگیری لفظی بین مسافران و کادر پرواز بالا گرفته و جیغ و داد کل هواپیما را در برگرفته. این موضوع باعث میشود تا استرس زیادی به برخی مسافران وارد شود و ناخوش شوند.
عدهای از کهنسالان که دارای فشار خون بالا هستند حالا حال و روز خوبی ندارند و این باعث میشود که هواپیما از اورژانس فرودگاه کمک بخواهد. بچههای اورژانس وارد میشوند و اقدامات لازم را انجام میدهند. یکی دو نفر از بیماران هم به اتفاق خانوادهاشان از هواپیما خارج میشوند. در این بین سرمهماندار اعلام میکند که تا لحظاتی دیگر اتوبوسها میآیند و درهای هواپیما باز میشود تا آنان که میخواهند از هواپیما پیاده شوند، اقدام کنند تا مقدمات پرواز انجام شود.
و تو میمانی که پیاده شوی و دنبال راه چاره دیگری باشی یا دل به دریا بزنی و ببینی سرنوشت برای تو چه رقم زده است. سرانجام پس از پیاده شدن تعدادی از مسافران، در ساعت 21 دوباره درهای هواپیما بسته میشود تا یخ زدایی مجدداً انجام شود. وقتی علت یخ زدایی دوباره را از یکی از عوامل پرواز میپرسی، میگوید این هواپیما پهن پیکر است در حین یخ زدایی مواد تمام شد آنها دوباره برای این کار اعزام میشوند. او این را هم گفته که دوباره بالهای هواپیما یخ زده است.
از اینجا به بعد بازار شایعات داغ میشود. از اینکه خلبان میترسد پرواز کند تا اینکه اینها همه بهانه است هواپیما نقص فنی دارد چرا که برخی از پروازها انجام شده است و ...
ساعت 23:45 هواپیما در نزدیکی باند برای یخ زدایی
سرانجام هواپیمای 747 در ساعت 23:45 با یدک کش در نزدیکی باند پرواز قرار میگیرد و یخ زدایی انجام میشود. و پس از 45 دقیقه با قرار گرفتن در ابتدای باند پرواز در ساعت 00:30 فرودگاه یخ زده شهید هاشمینژاد را ترک میکند. حالا مهمانداران خسته هواپیمای ماهان جان دوباره گرفتهاند و مشغول پذیرایی از مسافران شدهاند.
پرواز 1034 در ساعت 01:40 بامداد در فرودگاه مهرآباد به زمین مینشیند تا به 11 ساعت حبس در هواپیما و به پروازی که از زمان سوار شدن تا خروج از آن 12 ساعت و نیم به طول انجامیده بود، خاتمه دهد. هر چند عدهای معتقدند که این پرواز با احتساب کنسلی روز قبل آن با 32 ساعت تأخیر انجام شده است.
چه کسی مقصر است؟ کدام شخص پاسخگوست؟ خسارت را چه کسی میدهد؟
بالاخره این پرواز که در نوع خود بیسابقه بود با ساعتها تأخیر و زیر سایه بیتوجهی و بیتدبیری مسئولان هواپیمایی ماهان و فرودگاه مشهد انجام شد اما واقعاً این پرسشها مطرح است که چه کسی مقصر است؟ مدیر فرودگاه مشهد که تعداد برف روب و دستگاههای یخزدای فرودگاهش کفاف این برف را نداد یا مسئولان هواپیمایی ماهان که از قضا مدیر عاملش هم در دسترس نبود تا پاسخگوی دلیل تأخیر باشد. حالا که از پرواز بوئینگ 747 ماهان ساعتها گذشته چرا کسی پاسخگو نیست که چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ چرا مدیریت فرودگاه مشهد نتوانست تبعات یک برف را مدیریت کند؟ آیا مسئولان ماهان تا کنون 11 ساعت در یک هواپیما دست به سر شدهاند؟ آیا دادستان به عنوان مدعیالعموم نباید به این ماجرا ورود کند و با عوامل خاطی و یا مقصران برخورد کند تا بلکه داد مسافران را ستانده باشد؟ خسارت چندین ساعت معطلی و سردرگمی، اضطراب و دلهره را چه کسی جبران میکند؟ هزینه اقامت اجباری مسافران، خورد و خوراک و هزینه مضاعف ایاب و ذهاب آنان را چه کسی پرداخت میکند؟
نتیجه نشست اعضای کمیسیون عمران مجلس برای بررسی تأخیر و حبس چند ساعته مسافران داخل هواپیما در فرودگاه مشهد کی اعلام میشود؟ چرا هواپیمایی ماهان که پیش از این همواره در مقصد سفرها از مسافران با شاخه گل استقبال میکرد حالا لااقل برای جبران این فاجعه پول بلیط را به مسافران برنمیگرداند و حتی عذرخواهی هم نمیکند؟