بهشتي به تنهايي يك ملت بود
شهيد مظلوم آیت الله دكتر بهشتی سیاستمدار و دانشمند فقیه؛ اولین رئیس دیوان عالی کشور پس از انقلاب اسلامي و اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و نایب رئیس مجلس خبرگان بود.
به گزارش خبرگزاري بسيج از خراسان رضوي، آيت الله شهيد بهشتي سياستمدار ايراني است که به عنوان اولين رئيس ديوان عالي کشور پس از انقلاب اسلامي بود. وي همچنين به عنوان اولين دبير کل حزب جمهوري اسلامي و نايب رئيس مجلس خبرگان نيز به ملت خدمت کرد.
اين شهيد سعيد بهطور جدی اقدامات خود به رهبری امام خمینی (ره) را در سال ۱۳۴۱ و با تشکیل کانون دانشآموزان قم، با همراهی شهيد محمد مفتح، آغاز کرد. بعد از سخنرانی او در جشن روز مبعث در دانشگاه تهران، هستهای تحقیقاتی برای پژوهش پیرامون حکومت اسلامی تشکیل شد. به دستور ساواک، از قم به تهران منتقل شد و در آنجا با اعضای هیئتهای موتلفه اسلامی ارتباط برقرار کرد. با پیشنهاد شورای مرکزی مؤتلفه، امام خمینی (ره) برای این جمعیت شورای روحانیت و فقاهت تعیین کرد. در سال ۱۳۴۳ در اثر فشار ساواک از آموزش و پرورش منتظر خدمت شد.
در سال ۱۳۴۳ کار ساختمانی مسجدی در هامبورگ که ساخت آن با حمایت آیتالله بروجردی آغاز شده ، رو به اتمام بود. با توجه به بازگشت محمد محققی به ایران، مسلمانان هامبورگ از مراجع قم برای مسجد درخواست امام (ره) کردند. سید آیت الله محمدهادی میلانی و آیت الله حائری، بهشتی را برای این کار انتخاب کردند. از طرف دیگر با توجه به کشته شدن منصور و نقش شاخهٔ نظامی هیئتهای موتلفه در آن، دوستان شهيد بهشتی به دنبال خارج کردن وي از کشور بودند.
ابتدا ساواک مانع صدور گذرنامه برای این سفر شد. اما با تلاش آیت الله سید احمد خوانساری این مشکل برطرف شد و او در اسفند ۱۳۴۳ به آلمان رفت و در شکلگیری مرکز اسلامی هامبورگ و اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان مسلمان - گروه فارسیزبانان ایفای نقش کرد. در این مدت به سفر حج رفت و نیز سفرهایی به ترکیه، سوریه، لبنان و عراق برای آشنایی با فعالیتهای اسلامی و دیدار با امام موسی صدر و امام خمینی (ره) انجام داد. در ۱۳۴۹ بر حسب ضرورت سفری به ایران داشت که در آن سفر توسط ساواک ممنوع الخروج شد و اقامت ۵ سالهٔ او در آلمان پایان یافت.
در زمان پهلوی دوم، آیت الله بهشتی در امر تهیه کتابهای درسی از مشاورین فرخرو پارسا و در وزارت آموزش و پرورش بود. مرکز اسلامی هامبورگ سالها نیز از فرخرو پارسا بودجه دریافت میکرد، و آیت الله محمد بهشتی حتی از طرف همان وزارتخانه به ماموریتهایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد.
پس از بازگشت به ایران، مجدداً در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در کتابهای علوم دینی در سازمان تدوین کتابهای درسی ایران اشتغال داشت و به همراه شهيد باهنر به تالیف کتب درسی برای مدارس پرداخت. علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتابهای در دست تألیفش و امور مربوط به حوزه، جلسات تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» برگزار میکرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت میکردند. نیز در مناسبتهای مختلف به سخنرانی میپرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری گذراند. پس از آن دیگر جلسات تفسیر ادامه نیافت. از سال ۱۳۵۵ در تلاشهایی برای ایجاد هستههای تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز انجامید. از سال ۱۳۵۶ با اوجگیری انقلاب بر دامنهٔ فعالیتهایش افزود. در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه و هماهنگی حرکتهای سیاسی گروههای معتقد به رهبری امام خمینی(ره) بود. بعد از هجرت امام خمینی (ره) به فرانسه نیز برای دیدار با او به پاریس رفت. در عاشورای ۱۳۵۷ بعد از سخنرانیش بازداشت شد و مدت کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود.
شهيد بهشتي پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، در ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی را به همراه آيات و حجج اسلام سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنهای و شهيد محمد جواد باهنر تأسیس کرد. سپس توسط مردم برای عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. در ۴ اسفند ۱۳۵۸ در حکمی از سوی امام خمینی (ره) ریاست قوه قضائیه دیوان عالی کشور را بر عهده گرفت. در ۲ تیر ماه ۱۳۶۰، پس از برکناری بنیصدر به همراه شهيد محمد علی رجایی و مرحوم هاشمی رفسنجانی در شورای موقت ریاست جمهوری عضویت داشت.
آیت الله بهشتی پس از سالها مجاهدت و تاليفات متنوع و سخنراني هاي بسيار مهم و ارزشمند در تبيين مباني شرع و شيوه حكومت اسلامي در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی که توسط منافقين خون آشام، سفاك و كوردل (سازمان مجاهدین خلق ایران) سازماندهی شده بود، شهید شد.
فرازهايي از بيانات حضرت امام خميني(ره) درباره شهيد آيت الله بهشتي:" بهشتي يك فرد نبود بهشتي يك ملت بود براي ملت ما. آنچه من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين كشور است. من بيشتر از بيست سال است آقاي بهشتي را مي شناسم و در اين مدت حتي نديدم يك كلمه از كسي غيبت كند."
مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز در اين خصوص فرموده اند:" شخصيت و حيثيت آقاي بهشتي در پيشگاه الهي براي انقلاب ما ذخيره شد و ما مي توانيم براي هميشه بگوييم كه چنين فردي داشتيم و انقلاب ما با وجود چنين انسان هايي شكل گرفته است. آقاي بهشتي به معناي حقيقي كلمه حليم بود. معادل اين واژه را مي توان جنبه داشتن و ظرفيت نفساني داشتن ذكر كرد. مرحوم بهشتي جنبه داشت و از ظرفيت روحي فوق العاده اي برخوردار بود و خيلي دير بر مي آشفت ظرفيت نفساني شهيد بهشتي فقط در مقابل اهانت ها نبود، بلكه ايشان در مقابل ستايش و تمجيد هم حليم بود و خود را گم نمي كرد . شهيد بهشتي يك شخصيت ممتاز بود و هيچكس را نمي شود با او مقايسه كرد."
در وصيت نامه اين شهيد مظلوم آمده است: " اینجانب محمد حسینی بهشتی، دارنده شناسنامه شماره 133707 از اصفهان وصیت میکنم به همسر وفرزندانم و سایر بستگانم که در زندگی بیش از هر چیز به فروغ الهی که در دل انسانهاست اهمیت می دهند و با ایمان به خدای یکتای علیم قدیر سمیع بصیر، رحمان و رحیم و پیمبران بزرگوارش و پیروی از خاتم پیمبران و کتابش قرآن و از ائمه معصومین (عليهم السلام) و اهتمام به ذکر و یاد خدای و نماز با حضور قلب و روزه، عبادات دیگر و انفاق و ایثار و صدق و جهاد بی امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، راه سعادت را به روی خود بازگردانند. و وصیت میکنم که پس از ارتحال من به سوی خدا، یک سوم از خانه مسکونیام در تهران، قلهک، خیابان تورج، کوچه منطقی 8 و 9 و اثاث متعلق به همسرم، خانم عزتالشریعه مدرس مطلق است و از خدای متعال برای او و فرزندانم سعادت در راه زیستن را خواستارم."
اين شهيد سعيد بهطور جدی اقدامات خود به رهبری امام خمینی (ره) را در سال ۱۳۴۱ و با تشکیل کانون دانشآموزان قم، با همراهی شهيد محمد مفتح، آغاز کرد. بعد از سخنرانی او در جشن روز مبعث در دانشگاه تهران، هستهای تحقیقاتی برای پژوهش پیرامون حکومت اسلامی تشکیل شد. به دستور ساواک، از قم به تهران منتقل شد و در آنجا با اعضای هیئتهای موتلفه اسلامی ارتباط برقرار کرد. با پیشنهاد شورای مرکزی مؤتلفه، امام خمینی (ره) برای این جمعیت شورای روحانیت و فقاهت تعیین کرد. در سال ۱۳۴۳ در اثر فشار ساواک از آموزش و پرورش منتظر خدمت شد.
در سال ۱۳۴۳ کار ساختمانی مسجدی در هامبورگ که ساخت آن با حمایت آیتالله بروجردی آغاز شده ، رو به اتمام بود. با توجه به بازگشت محمد محققی به ایران، مسلمانان هامبورگ از مراجع قم برای مسجد درخواست امام (ره) کردند. سید آیت الله محمدهادی میلانی و آیت الله حائری، بهشتی را برای این کار انتخاب کردند. از طرف دیگر با توجه به کشته شدن منصور و نقش شاخهٔ نظامی هیئتهای موتلفه در آن، دوستان شهيد بهشتی به دنبال خارج کردن وي از کشور بودند.
ابتدا ساواک مانع صدور گذرنامه برای این سفر شد. اما با تلاش آیت الله سید احمد خوانساری این مشکل برطرف شد و او در اسفند ۱۳۴۳ به آلمان رفت و در شکلگیری مرکز اسلامی هامبورگ و اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان مسلمان - گروه فارسیزبانان ایفای نقش کرد. در این مدت به سفر حج رفت و نیز سفرهایی به ترکیه، سوریه، لبنان و عراق برای آشنایی با فعالیتهای اسلامی و دیدار با امام موسی صدر و امام خمینی (ره) انجام داد. در ۱۳۴۹ بر حسب ضرورت سفری به ایران داشت که در آن سفر توسط ساواک ممنوع الخروج شد و اقامت ۵ سالهٔ او در آلمان پایان یافت.
در زمان پهلوی دوم، آیت الله بهشتی در امر تهیه کتابهای درسی از مشاورین فرخرو پارسا و در وزارت آموزش و پرورش بود. مرکز اسلامی هامبورگ سالها نیز از فرخرو پارسا بودجه دریافت میکرد، و آیت الله محمد بهشتی حتی از طرف همان وزارتخانه به ماموریتهایی، از جمله به آبادان، فرستاده شد.
پس از بازگشت به ایران، مجدداً در آموزش و پرورش مشغول به کار شد و سپس به عنوان کارشناس ارشد در کتابهای علوم دینی در سازمان تدوین کتابهای درسی ایران اشتغال داشت و به همراه شهيد باهنر به تالیف کتب درسی برای مدارس پرداخت. علاوه بر آن در کنار کارهای علمی و تکمیل کتابهای در دست تألیفش و امور مربوط به حوزه، جلسات تفسیر قرآن را در «مکتب قرآن» برگزار میکرد که دختران و پسران جوان در آن شرکت میکردند. نیز در مناسبتهای مختلف به سخنرانی میپرداخت. در فروردین ۱۳۵۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و چند روزی را در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری گذراند. پس از آن دیگر جلسات تفسیر ادامه نیافت. از سال ۱۳۵۵ در تلاشهایی برای ایجاد هستههای تشکیلاتی شرکت داشت که به ایجاد جامعه روحانیت مبارز انجامید. از سال ۱۳۵۶ با اوجگیری انقلاب بر دامنهٔ فعالیتهایش افزود. در بهار ۱۳۵۷ سفری به اروپا و آمریکا داشت. هدف او در این سفر دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه و هماهنگی حرکتهای سیاسی گروههای معتقد به رهبری امام خمینی(ره) بود. بعد از هجرت امام خمینی (ره) به فرانسه نیز برای دیدار با او به پاریس رفت. در عاشورای ۱۳۵۷ بعد از سخنرانیش بازداشت شد و مدت کوتاهی را در زندان اوین و کمیتهٔ مرکزی بود.
شهيد بهشتي پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، در ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ حزب جمهوری اسلامی را به همراه آيات و حجج اسلام سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنهای و شهيد محمد جواد باهنر تأسیس کرد. سپس توسط مردم برای عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. در ۴ اسفند ۱۳۵۸ در حکمی از سوی امام خمینی (ره) ریاست قوه قضائیه دیوان عالی کشور را بر عهده گرفت. در ۲ تیر ماه ۱۳۶۰، پس از برکناری بنیصدر به همراه شهيد محمد علی رجایی و مرحوم هاشمی رفسنجانی در شورای موقت ریاست جمهوری عضویت داشت.
آیت الله بهشتی پس از سالها مجاهدت و تاليفات متنوع و سخنراني هاي بسيار مهم و ارزشمند در تبيين مباني شرع و شيوه حكومت اسلامي در هفتم تیر ۱۳۶۰ و در پی انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی که توسط منافقين خون آشام، سفاك و كوردل (سازمان مجاهدین خلق ایران) سازماندهی شده بود، شهید شد.
فرازهايي از بيانات حضرت امام خميني(ره) درباره شهيد آيت الله بهشتي:" بهشتي يك فرد نبود بهشتي يك ملت بود براي ملت ما. آنچه من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين كشور است. من بيشتر از بيست سال است آقاي بهشتي را مي شناسم و در اين مدت حتي نديدم يك كلمه از كسي غيبت كند."
مقام معظم رهبري (مدظله العالي) نيز در اين خصوص فرموده اند:" شخصيت و حيثيت آقاي بهشتي در پيشگاه الهي براي انقلاب ما ذخيره شد و ما مي توانيم براي هميشه بگوييم كه چنين فردي داشتيم و انقلاب ما با وجود چنين انسان هايي شكل گرفته است. آقاي بهشتي به معناي حقيقي كلمه حليم بود. معادل اين واژه را مي توان جنبه داشتن و ظرفيت نفساني داشتن ذكر كرد. مرحوم بهشتي جنبه داشت و از ظرفيت روحي فوق العاده اي برخوردار بود و خيلي دير بر مي آشفت ظرفيت نفساني شهيد بهشتي فقط در مقابل اهانت ها نبود، بلكه ايشان در مقابل ستايش و تمجيد هم حليم بود و خود را گم نمي كرد . شهيد بهشتي يك شخصيت ممتاز بود و هيچكس را نمي شود با او مقايسه كرد."
در وصيت نامه اين شهيد مظلوم آمده است: " اینجانب محمد حسینی بهشتی، دارنده شناسنامه شماره 133707 از اصفهان وصیت میکنم به همسر وفرزندانم و سایر بستگانم که در زندگی بیش از هر چیز به فروغ الهی که در دل انسانهاست اهمیت می دهند و با ایمان به خدای یکتای علیم قدیر سمیع بصیر، رحمان و رحیم و پیمبران بزرگوارش و پیروی از خاتم پیمبران و کتابش قرآن و از ائمه معصومین (عليهم السلام) و اهتمام به ذکر و یاد خدای و نماز با حضور قلب و روزه، عبادات دیگر و انفاق و ایثار و صدق و جهاد بی امان در این راه و حضور پیگیر در جماعت و انس با مردم، راه سعادت را به روی خود بازگردانند. و وصیت میکنم که پس از ارتحال من به سوی خدا، یک سوم از خانه مسکونیام در تهران، قلهک، خیابان تورج، کوچه منطقی 8 و 9 و اثاث متعلق به همسرم، خانم عزتالشریعه مدرس مطلق است و از خدای متعال برای او و فرزندانم سعادت در راه زیستن را خواستارم."
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار