زندگینامه و خاطراتی از شهید احمدعلی نیری

به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج، کتاب عارفانه زندگینامه و خاطراتی از  شهید  احمدعلی نیری از سوی انتشارات  شهید ابراهیم هادی منتشر شده است. 

 

در بخشی از این کتاب آمده است: پرسیدم چی شد این قدر در معنویات رشد کردی . می خواست بحث را عوض کند...گفت:اگه طلاقتش رو  داری بنشین تا برات بگم .یه روز با بچه های مسجد رفته بودیم دماوند.یکی از بزرگتر ها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار از بوته ها به رودخانه نزدیکم شدم . تا چشمم به رودخان افتاد.یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن. پشت آن درخت  و کنار رودخانه چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان جا خدا راصدا زدم و گفتم خدایا کمکم کن...از جایی دیگر آب تهیه کردم...اشک می ریختم و مناجات می کردم. خیلی با توجه گفتم  یا الله یا الله .. به محض تکرار این عبارت صدایی شنیدم ...از همه سنگریزه های بیابان و در خت ها و کوه می آمد.همه می گفتند سبوح قدوس و...

 

شهید احمد علی نیری در تابستان 1345 در روستای آینه ورزان دماوند چشم به جهان گشود. وی پس از ماه ها مجاهدت در جبهه های حق علیه باطل  سرانجام در در تاریخ بیست و هفتم بهمن ماه  1364در عملیات والفجر8 به یاران شهیدش پیوست.

 یکی از دوستانش که شاهد لحظات  قبل از شهادت ایشان بود چنین نقل می کند در لحظه شهادت ترکشی به پهلوش اصابت کرد .وقتی به زمین افتاد از ما خواست که اورا بلند کنیم وقتی روی پاهایش ایستاد رو به سمت کربلا دستش را به سینه نهاد وآخرین کلام را بر زبان جاری کرد”السلام علیک یا ابا عبدالله.

منبع کتاب عارفانه، انتشارات شهید ابراهیم هادی