به گزارش خبر گزاری بسیج از اردبیل، از قدیمی ترین مراسم عزاداری و منحصر به فرد آذری ها مراسم شاخسی-واخسی است.
ریشه لغوی شاخسی-واخسی چندان معلوم نیست، اما برخی آنرا مخفف و تحریف شده ی شاه حسین-وای حسین می دانند، که بی ربط نیز نمی گویند. این مراسم از آن نظر منحصر به فرد می باشد که در هیچ کجای دنیا غیر از آذربایجان برگزار نمی شود. البته مراسم هیئت و سینه زنی در آذربایجان نیز همانند سایر شهرهای ایران و دنیا انجام می شود. سرآمد آنها حسینیه های بزرگ اردبیل است.
می توان گفت زمانی که تمامی شهرهای شیعه دنیا ،در خاموشی و سکوت شب فرو می روند، صدای شاخسی-واخسی در آذربایجان و به خصوص اردبیل بلند می شود.
افسانه های بسیاری در باب شاخسی-واخسی گفته شده است.یکی از این افسانه ها به شرح زیر است:
"گویند پیرمردی که از عزاداران دسته جات شاخسی-واخسی بوده در بیابانی نزدیک شهر تبریز به سه زن سیاه پوش بر می خورد وقتی این سه زن را در بیابان مشاهده می کند آنها را سوار بر اتوموبیل خود کرده و از ایشان سؤال می کند در این مکان دورافتاده چه می کنید و از چه زمان اینجا منتظر هستید؟
زنان می گویند صدها سال است که منتظر در این محل هستیم!
پیرمرد که فکر می کند قصد شوخی دارند و بی اعتنا به مسأله می شود،
پیرمرد پس از سوار کردن سه زن در اتوموبیلش، از رانندگی عاجز می شود.
زنان را پیاده می کند و اتوموبیل روشن می شود، بعد از سوار کردن دوباره،اتوموبیل دوباره خاموش می شود،این کار چندین مرتبه صورت می پذیرد که سر آخر پیرمرد صلاح در این می بیند که عذر خواسته و به تنهایی عازم تبریز شود،
به هنگام جدا شدن ،دوباره از سیاه پوشان می پرسد که شما کیستید و از کی در این محل منتظر هستید؟
زنان می گویند ما هرکدام بلایی هستیم که به امر الهی قصد فرود در این شهر داریم، صد ها سال است که این گونه در آخرین لحظات چیزی مانع حرکت ما به سوی شهر می شود!
سپس می گوید ، آن صدا!
منظور از صدا، همان صدای شاخسی-واخسی می باشد! "
از این افسانه عامیانه که از اجدادمان سینه به سینه نقل گشته و اینک به ما رسیده است، میتوان به اهمیت و قدمت شاخسی-واخسی در آذربایجان پی برد.
در سراسر تاریخ همواره به بهانه های مختلف سعی در تعطیلی این مراسم داشته اند،حتی در زمان پهلوی دستور تیر نیز بر عزاداران صادر گشته بوده است،
بسیاری از نوحه های مشهور شعرای بزرگ آذربایجان ورد زبان نوحه سرایان شاخسی می باشد. که از مشهورترین آنها می توان به اشعار دیلریش اردبیلی،صراف تبریزی،یحیوی اردبیلی،مکانی زنجانی اشاره نمود.
یکی از مهمترین آئین های عزاداری در آذربایجان، بر پایی دستجات «شاه حسین گویان» است. اين مراسم تقريباً درهمه شهرها و روستاهاي آذربايجان برگزار ميشود. در اين نوع عزاداري جمعي از مردان از پير و جوان گرفته تا ميانسال و كودك، شانه در شانه هم قرار گرفته و در صفهاي طويل، طول خيابان و محله را طي ميكنند. يكي از اعضاي هيات با استفاده از بلندگوهاي سيار اشعار مذهبي، مداحيها و نوحههاي جانسوز را با آهنگهاي دلنشين و حماسي قرائت ميكند و شاهحسين گويان جواب می دهند. حرکت آرام و طولی این دسته به همراه چراغها و فانوسهايي كه در ميان جمعيت روشن است، همواره عظمت دلسوختگان حسین را در اذهان متبادر میسازد.
در برخی دستجات، از طبل های بزرگ و کوچک و سنج و شیپور برای حفظ ریتم آهنگ نوحه ها استفاده می شود. و در برخی از دستجات، از چوب های بزرگی در دست استفاده ميشود و با حرکت دادن سریع آن شاهحسين گويان، آمادگی خود را برای حضور در رکاب امام (ع) و جنگ با دشمنان اعلام می دارند.
مراسم شاه حسین گویان بسیاری از محلات به لحاظ عظمت، بزرگی دسته ها، تعداد افراد، توانایی نوحه خوانان، تنوع و سوز مرثیه ها، از شهرت بالایی در بین مردم برخوردار است.
این مراسم، در شب های دهه ی اول محرم به اوج خود می رسد و تا صبح تاسوعا و عاشورا ادامه می یابد. بر طبل کوبیدن و چنین حرکت های تند و ریتمیک تا ظهر عاشورا تداوم می یابد و بعد از آن تقریباً به پایان می رسد.
منبع:نیریمیز