امپراطوری رسانه ای آمریکا نامه های رهبر انقلاب را دچار «قبض گفتمانی» کرده است
به گزارش روابط عمومی سازمان بسیج اساتید کشور؛ هشتمین نشست از سلسله جلسات تحلیلی-تخصصی «بسیج و ایران فردا» در سازمان بسیج اساتید کشور برگزار گردید. در این جلسه دکتر عباس اسدی، نظریه پرداز رسانه و دانشیار گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «پیام جهانی انقلاب اسلامی؛ تحلیل ارتباطی نامه های رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی»، به ایراد سخن پرداخت.
دکتر اسدی در آغاز با اشاره به جریان مسلط بر رسانه های جهان طی یک سده اخیر گفت: برای تحلیل درست از ابعاد ارتباطی نامه های مقام معظم رهبری به جوانان و مردم اروپا، نخست لازم است به مختصات دقیق جریان رسانه ای مسلط در جهان اشراف داشته باشیم. بعد از جنگ دوم جهانی دیپلماسی آمریکا بر دو رکن استوار بود؛ یکی جریان آزاد اطلاعات و دیگری ارتباطات توسعه بخشی. این روند در طول بیست سال یعنی از سال 1948 تا سال 1968 ادامه داشت و جهان و جریانات رسانه ای در جهان، تحت سیطره این دکترین بودند. آمریکا در دوران پساجنگ در پی تحکیم امپراطوری و تسلط خود بر جهان بود؛ لذا مشاهد می کنیم که اصول یونسکو، اعلامیه حقوق بشر و بسیاری دیگر از نهادها و قواعد جهان براساس منویات آمریکا تدوین می شود.
وی با تأکید بر این ادامه داد: طبعا هدف اصلی آمریکا از جریان آزاد اطلاعات پیش برد ایدئولوژی خاص خود در قالب جریان آزاد اطلاعات، توسعه آزادانه سلطه خود و تحکیم پایه های امپراطوری جهانی خود بود؛ نه دسترسی آزاد همگان به همه اطلاعات و اصطلاحا برقراری عدالت نسبی برای افکار عمومی در جهان. شکل گیری امپراطوری های رسانه ای آمریکایی، یکی از نتایج این دکترین و جریان است. به نحوی که امروز CNN را باید عضو ششم شورای امنیت سازمان ملل به شمار آورد؛ چرا که در اعمال بسیاری از قطعنامه ها علیه کشورهای ضدغربی موثر و فعال عمل می کند. همچنین در کشوری مثل فرانسه، شاهد این هستیم که دبیر سرویس سیاسی روزنامه لوموند به صراحت عنوان می کند "ما تعیین کننده سیاست خارجی فرانسه هستیم".
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه با اشاره به تمرکز جریان رسانه ای غالب جهان بر مسئله اسلام هراسی و اسلام ستیزی اظهار کرد: هدف آمریکا از پی گیری و اشاعه الگوی توسعه بخشی ارتباطات در قرن بیستم، در وهله اول مقابله با تهدید کمونیسم بود. مسئله ای که پس از فروپاشی کمونیسم، از اواخر قرن بیستم تا به امروز، جای خود را به مبارزه با اسلام و دکترین «اسلام هراسی» و اسلام ستیزی داده است. از دیگر اهداف توسعه بخشی ارتباطات، خنثی کردن پویایی "ملی گرایی" استقلال طلبانه در کشورهای تازه استقلال یافته، گسترش بازار مصرف، فراهم کردن مقدمات سلطه گسترده غیرمستقیم و نامریی سرمایه داری در کشورهای توسعه نیافته است.
وی در ادامه تأکید کرد: جایگزینی مبارزه با اسلام به جای مبارزه با کمونیسم فروپاشی شده، نقطه عطفی در جریان تبادل آزاد اطلاعات در جهان است؛ لذا نامه های مقام معظم رهبری به عنوان نقطه ی اوجی در عرصه صدور پیام انقلاب اسلامی به غرب، خط قرمز امپراطوری رسانه ای آمریکا به شمار می آید. اینکه مشاهده می کنیم از تفسیر و تشریح محتوای این نامه در رسانه های غربی ممانعت می شود و رسانه ای همچون CNN از خبری به این مهم چشم پوشی کرده و حتی به انتشار این نامه اشاره هم نمی کند، نشان از تسلط دکترین سلطه بر جریان رسانه ای در جهان است؛ مسئله ای که به خوبی نشانگر حقیقت و ذات جریان آزاد رسانه و ارتباطات در جهان است که به شدت از سوی غرب ترویج و القاء می شود.
دکتر اسدی با تشریح اینکه برای گفتمان سازی غالب پیام رهبر انقلاب و اندیشه انقلاب اسلامی در رسانه های جهان باید از "تفسیر گسترده" پیام در رسانه بهره برد و تکیه صرف بر جریان سازی خبری کفایت نمی کند، خاطرنشان کرد: «تفسیر» تکامل «خبر» و «امتداد رویداد» است. خبر، یک رویداد را "اطلاع" می دهد، اما تفسیر، یک "ایده" را مطرح می کند. در واقع، خبر، «تولید کننده» و تفسیر «مصرف کننده» است. خبر، محصول «عینیت» است اما تفسیر، محصول «ذهنیت» و میدان تقابل اندیشه و تفکر انتقادی است و جنبه تئوریک و تحلیلی پیدا می کند.
این استاد روزنامه نگاری و نظریه پرداز رسانه با تأکید بر این افزود: تا مادامیکه در فعالیت رسانه ای از سطح خبرسازی و جریان سازی خبری صرف عبور نکنیم و رسانه ها را آکنده از تفاسیر متعدد ننماییم، نمی توان هیچ امیدی به گفتمان سازی غالب در سطح رسانه های جهان داشت. اینکه شاهد هستیم مطبوعات و روزنامه های امروز ما بیشتر به "روزی نامه" تبدیل شده اند که تأمین کننده رزق و روزی عده ای کثیر هستند، شاهدی بر این مدعاست که ما در عرصه رسانه ای چقدر نقطه مغفول داریم. در کشور ژاپن فقط یکی از روزنامه هایش، روزانه تیراژی بالغ بر 17 میلیون نسخه دارد و در طول یک روز سه نوبت تجدید چاپ می شود اما در بازار مطبوعات امروز ایران، جمع تیراژ روزنامه ها به سختی به 2 میلیون نسخه در روز می رسد. که این حکایت از یک ضعف بزرگ فرهنگی دارد. ضعفی که ریشه آن هم در غیرحرفه ای گری در عرصه مطبوعات و رسانه هاست و هم عدم گرایش جامعه به مطالعه و درک عمیق مسائل است.
وی با اشاره به اهمیت نامه های رهبر انقلاب و لزوم توجه به مولفه های گفتمان سازی غالب در رسانه ها گفت: امروز عرصه ارتباطات به عرصه نزاع گفتمانی تبدیل شده است. آن کسانی در جذب مخاطب و رساندن پیام خود به گستره ی بیشتری از افکارعمومی موفق هستند که بتوانند خبر و ایده خود را به گفتمان غالب تبدیل کنند و آن گفتمان را بسط دهند. اما متاسفانه امروز باید اعتراف کرد که نامه های رهبر انقلاب دچار «قبض گفتمانی» شده اند.
دکتر اسدی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در جلسه سال گذشته با اعضای ستاد تبلیغ و ترویج نامه تأکید کرد: گفتمان سازی غالب در عرصه امروز رسانه ای در جهان، با تکیه بر جریان تفسیری محقق می شود. همانطور که رهبر انقلاب نیز در فرمایشات خود خطاب به دست اندرکاران ستاد نامه عنوان کردند باید درباره محتوای نامه به بحث و تفسیر گسترده به وسیله قالب های متنوع و جذاب اقدام کرد تا بتوان پیام های مندرج در نامه را به گفتمان غالب تبدیل نمود. این یک نگاه جدید و کارآمد در عرصه رسانه و ارتباطات است که بر پایه فهم درست از مناسبات رسانه ای موجود در میان غول های رسانه ای غربی حاصل می آید.
وی در تشریح بیشتر این مدل افزود: امروز پیام رسانه ای را باید در دو ژانر اصلی خبری و تفسیری طبقه بندی کرد. کاری که برای بسط گفتمانی و تبدیل یک گفتمان به گفتمان غالب ضرورت دارد، بهره گیری دقیق و گسترده از «ژانرهای تفسیری» است. ژانرهای تفسیری باید متناسب با پیام رسانه ای و گفتمان موردنظر از طنز، هزل، کنایه، جدی و ... مورد استفاده قرار گیرند.
استاد روزنامه نگاری و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در پایان با تأکید بر ضرورت بسط گفتمانی براساس پیام های مندرج در نامه های رهبری اظهار کرد: جریانات مسلط بر رسانه های جهان همگی بدنبال سهم خواهی از افکار عمومی هستند. هیچ جریان رسانه ای مستقلی در جهان وجود ندارد و استقلال در رسانه یک شوخی بزرگ است. طی اطلاعات منتشر شده در سالهای اخیر، مجموعه "خبرنگاران بدون مرز"، 50درصد بودجه خود را از پنتاگون، 20درصد بودجه را از نهادهای امنیتی کشور فرانسه و الباقی را از سایر کشورهایی حافظ منافع خود اخذ می کنند. پس، هر رسانه به دنبال اثرگذاری بر مخاطب و تغییر به نفع خود است. امروز همه رسانه های مطرح در جهان به سمت ژانرهای تفسیری آمده اند تا بسط گفتمانی خود را افزایش دهند. با توجه به مضامین ویژه در نامه های مقام معظم رهبری و تأکید براینکه خود رویداد "نامه نگاری" و صحبت بی واسطه با مردم بخش وسیعی از جهان، ظرفیتی را برای رسانه های ما ایجاد کرده است که در صورت بهره گیری هوشمند از ژانرهای تفسیری و توجه به آن، می تواند تسلط گفتمانی انقلاب اسلامی را با دستان خود رسانه های غربی ایجاد نماید.