سخن از یادگار امام راحل، حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد آقا خمینی است؛ شخصیتی که در قم بزرگ شد و درس خواند تا مانند مردم این شهر، پشتیبانی راستین برای نهضت انقلابی حضرت امام باشد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی، نامی آشنا در تاریخ مجاهدت و تاریخ انقلاب اسلامی ایران است فرزند برومند حضرت امام که در آخرین روزهای اسفند ماه سال ۱۳۲۴ هجری شمسی در شعر مقدس قم به دنیا آمد و در همان روزها و این بار در سال ۱۳۷۳ به ملکوت اعلی پیوست.
او دبستان و دبیرستان خود را در قم و در مدارس اوحدی و حکیم نظامی سپری کرد و البته در این سالها، ورزش و بهویژه فوتبال، از علائق مهمی شخصی اش بود.
حاج احمد آقا خود در این باره چنین گفته است:
"در همان حدود یواش یواش مسابقات محلی فوتبال را شروع کردیم از بس علاقه مند به مسابقه بودیم؛ شبِ قبل از مسابقه و گاهی تا صبح کنار پنجره میایستادیم و به آسمان خیره میشدیم که ببینیم آیا باران میآید یا نه؟ اگر باران میآمد مثل این بود که کوهی را به سرمان میزدند؛ چراکه فردایش نمیتوانستیم مسابقه بدهیم.
از این محله به آن محله راه میافتادیم برای مسابقه در رشتههای فوتبال، والیبال، دو و میدانی و أمثال این ورزشها. هر وقت میبردیم از میزبان کتک میخوردیم و گاهی چند دقیقه به پایان بازی فرار میکردیم.
وقتی دوران ابتدایی یعنی کلاس ششم را تمام کردم و وارد کلاس هفتم شدم، عضو تیم فوتبال، بسکتبال و والیبال و از بازیکنان محبوب دبیرستان بودم. "
وی پس از گرفتن دیپلم، به تهران رفت و تیم شاهین از وی برای عضویت در تیم خود دعوت کرد، او البته این دعوت را پذیرفت تا امکان خروج از کشور و دیدار با پدر را پیدا کند و این در حالی بود که حضرت امام در آن ایام در تبعید به سر میبُردند.
در نهایت وی در لیست نهایی تیم شاهین جای نگرفت و آماده رفتن به دانشگاه شد.
در همین حال بود که امام راحل عظیم الشأن از نجف اشرف به سید احمد پیغام دادند و وی را به صورت مؤکّد نصیحت فرمودند که در حوزه علمیه قم به درس و تحصیل بپردازد و طلبه شود؛ نصیحتی که حاج احمد آقا آن را به گوش جان پذیرفت و به تحصیل علوم دینی روی آورد.
وی در آن ایام از محضر آیات محمد فاضل، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی و غلامرضا رضوانی بهره برد و البته مواقعی هم که به عراق میرفت در درس حضرت آیت الله سید روح الله الموسوی الخمینی و آیت الله سید مصطفی خمینی شرکت و کسب فیض میکرد.
اوج گیری مبارزات انقلابی ملت ایران سبب شد تا حاج احمد آقا کمتر فرصت درس خواندن پیدا کند؛ با این حال وی از فرصتهای اندک هم استفاده میکرد و با هم مباحثه ایهایی مانند آیات و حجج اسلام سجادی اصفهانی، لواسانی، واحدی، علوی اصفهانی و شریعتی به مرور علوم حوزوی میپرداخت.
پس از چندی ماجرای وصلت وی با صبیه استادش، آیت الله سلطانی طباطبایی پیش آمد و این اتفاق فرخنده با موافقت حضرت امام سر گرفت و این در حالی بود که حضرت امام به هنگام مراسم در نجف بودند؛ اما پس از آن در تلگرافی، این وصلتِ فرخنده را تبریک گفتند:
"بسم الله الرحمن الرحیم
نامه شما واصل شد.
إن شاء اللّه تعالی عروسی، مبارک بر شما و بر خانم محترمه شما باشد و سالهای طولانی با سلامت و خوشی بگذرانید.
من هر وقت حرم میروم به شماها دعا میکنم؛ إن شاء اللّه تعالی مُستجاب شود. "
به هر حال مبارزات ادامه یافت و حاج احمد آقا هم در چند موقعیت به نجف اشرف رفت و به محضر امام امت رسید. این مسافرتها و دیدارها البته از دید مأموران امنیتی و ساواک مخفی نبود و حتی به دستگیری و بازجویی از حاج احمد آقا هم انجامید.
یکی از این دستگیریها در سال ۱۳۴۶ و به هنگام بازگشت سید احمد خمینی از نجف به تهران صورت گرفت که سبب شد تا شخصیت و مرجعی مانند آیت الله سید محسن حکیم در نجف هم از نماینده خود در تهران بخواهد تا برای آزادی حجت الاسلام خمینی تلاش کند:
" بنا بود از استخلاص آقایان محبوسین اینجانب را مطلع فرمایید. متأسفانه تا امروز از آزادی آنان خبری نرسیده. نمی دانم سبب تأخیر چیست و شنیده شده است آقازاده آقای خمینی را نیز زندانی نموده اند.
در إستخلاص ایشان نیز اهتمام فرمود: ه و از نتیجه مُطّلعم سازید. "
کاملا واضح است که نقش حجت الاسلام سید احمد خمینی در ترویج رهنمودهای امام در بین مردم ایران، تا چه اندازه مهم و مؤثر بوده است تا آنجا که وی را باید مرکز اصلی تکثیر اعلامیهها و پیامهای امام دانست. وی حتی اعلامیهها را در فضایی کاملا مخفیانه، در جلد برخی کتابها جاسازی میکرد و با فرستادن آن کتابها به شهرستانها، عملا اندیشههای امام را به أقصی نقاط کشور میرساند.
به هر حال مسافرتهای سید احمد خمینی بین تهران و نجف ادامه پیدا کرد تا اینکه حاج احمد آقا در سال ۱۳۵۶ و به همراه همسرش به نجف اشرف رفت؛ سفری که با شهادت حاج آقا مصطفی خمینی همراه شد و پس از آن بود که سید احمد خمینی به عنوان دست راست امام امت، ایفای نقش و حتی به عنوان خدمتکار بیت امام هم انجام وظیفه کرد تا نشان دهد که همراهی با نهضت انقلابی مردم ایران، اولویت نخست اوست.
حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقا خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در خدمت حضرت امام باقی ماند و هیچگاه به دام پُستهای دنیوی و مقامهای دولتی نیفتاد.
او در حقیقت، همه تلاش وجودی خود را برای حمایت و همراهی با حضرت امام خرج کرد تا کمتر آسیبی متوجه آن روح خدایی شود.
او پس از ارتحال پیر و مُراد خود، یعنی حضرت امام هم، حمایت همه جانبه خود را از رهبری مقام عظمای ولایت اعلام کرد و به پشتیبانی از نظام و انقلاب ادامه داد تا اینکه در چنین روزهایی یعنی در آخرین روزهای اسفند ماه سال ۱۳۷۳ و به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان بستری شد.
تلاش چهار روزه و خستگی ناپذیر پزشکان و کادر بیمارستان نتیجه نداد و وی سرانجام ندای حق را لبیک گفت و در آستانه نوروز ۱۳۷۴ به دیدار معبود شتافت؛ اما به عنوان یک همراه حقیقی، صادق و مخلص برای حضرت امام و انقلاب اسلامی، نام و سیره اش تا ابد برای همه اهالی انقلاب، خاطره انگیز و جاودانه باقی ماند.
صالح صفاپور
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار