عرفان با طعم مواد مخدر و اعتیاد / کافی شاپهایی که معنویت روانگردان را ترویج میکنند
به گزارش خبرگزاري بسيج استان مركزي ؛ مواد مخدر به موادی اطلاق میشود که مصرف آن سبب بروز تغییراتی در سیستم عصبی بدن شده، لذا به فراخور نوع ماده مخدر مصرفی اثرات مختلفی بر بدن مصرفکننده عارض میشود. برخی مواد آرامشبخش، بعضی توهمزا و گروهی محرکند. هر سه اثر ازجمله پیامدهایی است که مورد ادعای عرفانهای نوظهور بوده و شبه معنویتها مدعی آرامش بخشی، شادیآفرینی، انرژیزایی و نیز اطلاع از امور ماورایی هستند.
یکی از ابزاری که اثبات ادعای حقانیت برخی عرفانهای دروغین را سهل کرده و به یاری آنان میشتابد، مواد مخدر است. به این معنی که رهبر یک فرقه انحرافی که مدعی است در صورت انجام دستورالعملهایش موانع ارتباط مریدانش با ماوراء برطرف میشود، برای دستیابی به این هدف راهحل آسان و ارزانی چون مواد مخدر را پیش پای مریدان قرار میدهد.
اما سؤال مهم این است که آیا توصیه به مصرف مواد مخدر در جریانهای مدعی معنویت امری نوظهور است؟ اساساً آیا پیشنهاد استفاده از مواد مخدر نشانه انحرافی بودن یک جریان و عرفان نیست؟ برای پاسخ به سوالاتی از این دست به گفتوگو با حجتالاسلام حسین عرب؛ کارشناس عرفانهای نوظهور در موسسه بهداشت معنوی پرداختیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
*استفاده از مواد مخدر چه سابقهای در عرفانهای نوظهور دارد؟
استفاده از مواد مخدر برای دستیابی به یکسری از حالات عرفانی یا تجربههای معنوی سابقه تاریخی به طول عمر بشر دارد. وقتی اسم مواد مخدر را میآوریم اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود مواد مخدر صنعتی است، اما مواد مخدر با پایههای گیاهی پیشتر از مواد مخدر صنعتی تولید میشده؛ پس وقتی میگویم مصرف مواد مخدر برای دستیابی به تجربههای معنوی سابقه طولانی دارد، لزوماً مواد مخدر صنعتی مدنظر نیست.
بهعنوان مثال در قبایل سرخپوستان، رئیس قبیله موادی مصرف میکند تا ارتباط با خدایان را تسهیل کرده و بتواند پیامهایی را برای جنگ و یا صلح دریافت کند.
در بین جریانهای عرفان هندویی، در یوگا همین مسئله را داریم. بالاترین مرحله یوگا که آخرین مرحله عرفان است و اصطلاحاً به آن «سامادهی» گفته میشود. در برخی منابع یوگایی که توسط مربیان یوگا در دنیا نوشتهشده و الآن هم در دسترس همه است، به استفاده از برخی مواد مخدر برای دستیابی به تجربه حالت عرفانی بالا تصریح میشود تا سالک زودتر و قبلتر از مواجهه با آخرین مرحله بتواند با مصرف مواد، این تجربهها را برای خود بازسازی و شبیهسازی کند، تا در وقت مواجهه تعامل بهتری برقرار کند.پس مصرف مواد مخدر در بین ادیان بدوی و جریانهایی که به ظاهر انگیزههای دینی و مذهبی داشتند، سابقه طولانی دارد
*این روند در دوره جدید و سال های اخیر هم ادامه پیدا کرد؟
بله، اما از دهه 60 میلادی شاهد مدل جدیدی از مصرف مواد و رواج گسترده استفاده از آنها هستیم. در دوران بعد از جنگ جهانی دوم که خردهفرهنگهایی در دل کشورهای غربی (خصوصاً اروپای غربی و امریکا) به نام هیپیها شکل میگیرد و باز شاهدیم استفاده از مواد مخدر مخصوصاً مواد روانگردان بهعنوان ابزاری برای تجربه معنوی مطرح شده، گسترش مییابد و طرفدارانی پیدا میکند. البته ناگفته نماند تجربه استفاده از مواد روانگردان برای دستیابی به حالات عرفانی در دهه 60 هم متأثر از ریشههای تاریخی است که پیشتر بیان کردم.
در همین دهه شاهد شکلگیری موج گسترده گرایش به هندوئیسم نوین در قالب یوگا و مدیتیشن در غرب، رفتوآمد اساتید عرفانی هندو در اروپا و آمریکا هستیم. افرادی چون کارلوس کاستاندا در دهههای بعد تجربیات عرفان سرخپوستی را در قالب آثاری با ادبیات روز و قابلفهم برای بشر قرن 20 و 21 به دنیا معرفی میکنند. پس این موج جدیدی که در حوزه استفاده از مواد روانگردان شکل میگیرد متأثر از این ریشههای تاریخی است.
تجربه استفاده از مواد روانگردان خصوصاً بین جوانان دهه 60 میلادی و جنبشهای هیپی، گرهخورده با سبکهای خاص موسیقی که عمدتاً اعتراضی و در قالب راک و متال در حال شکلگیری بوده، بهگونهای که به تشکیل سبک خاصی از موسیقی با عنوان "راک روانگردان" منجر میشود.
*به نظر شما این شکل از پیوند مواد مخدر و معنویتهای کاذب همچنان به حیات خود ادامه داده یا به فراخور تغییر و تحولات جوامع بشری لباس نویی بر تن کرده است؟
درباره ترویج دوباره «معنویت روانگردان» در عصر ما باید گفت برخی جریانهای عرفاننما مستقیماً خود را به ریشههای تاریخی استفاده از مواد مخدر برای تجربههای معنوی وصل میکند، مثل عرفان سرخپوستی. اما برخی دیگر که بین جنبشهای هیپی و فرهنگهای جایگزینِ خردهفرهنگها در دل اروپای غربی شکلگرفتهاند، یک مدل از معنویتگرایی را ترویج میکنند که اصطلاحاً در مطالعات جنبشهای نوپدید معنوی به اینها "معنویت عصر جدیدی" میگویند.
مهمترین شاخصه معنویت عصر جدید این است که خود را پایبند و ریشهدار در هیچیک از ادیان و باورهای سنتی نمیداند ولی از همه آنها بهره میبرد و به تعبیر جامعهشناسان غربی یک "معنویت سوپرمارکتی" را ترویج میکند. بین کسانی که جذب معنویت روانگردان میشوند، استفاده از نمادهای مقدس هندوئیسم، گروههای شیطانپرستی یا حتی نمادهای اسلامی و مدلهای ادیان دیگر رایج است. در حقیقت این افراد خود را پایبند به ساختارهای نهادینه که در مطالعات ادیان بهعنوان ادیان سنتی میشناسند، نمیبینند و با یک رویکرد پستمدرنی وارد فضای معنویت و معنویتگرایی میشوند. اصطلاحاً به اینها معنویتهای روانگردان گفته میشود که مشخصه «عصر جدیدی» دارند.
*پس در حقیقت این استفاده و بهرهگیری از نمادهای جریانهای سنتی عرفانی ملقمهای ساخته به نام "معنویت روان گردان عصر جدیدی" که تشخیص آن را برای مخاطب دشوار میکند؟
بله؛ در حقیقت چون معنویت روانگردان عصر جدیدی خود را با تجربههای تاریخی گره میزند، برخی سردرگم میشوند که این جریانی که معنویت روانگردان ترویج میکند چرا پایبند به تمام اصول عرفان سرخپوستی نیست؟ چرا از عناصر عرفان هندو و بودا و اسلام هم بهره میگیرد؟ توجه کنید که این مشخصه عصر جدیدی بودن است. برخی در تحلیل معنویتهای روانگردان دچار تحلیلهای غلط میشوند و گمان میکنند اینها صرفاً جریانهای شیطانپرست و یا ضد دین هستند؛ که اینگونه نیست.
*معنویت روان گردان که همان تجربه معنویت با بهره گیری از مواد مخدر است چگونه و از طریق چه جریانی به ایران وارد شد؟
این معنویتها در دو برهه وارد ایران شدند، یک برهه با ورود ترجمه آثار کارلوس کاستاندا در دهه 60 شمسی شروع شد. آثار او همان عرفان سرخپوستی را ارائه میدهد و صراحتاً در کتابهای او بیانشده که باید مواد مخدری که حالات دگرگون آگاهی را در شما ایجاد میکند، مصرف کنید و سپس این تجربهها را بهعنوان تجربه معنوی قلمداد و معرفی میکند.
عرفان سرخپوستی را در یک جمله میتوان خلاصه کرد که دنیا، ظاهری دارد و باطنی، تمام عرفان و معنویت این است که ما باطن عالم را ببینیم. حالا مسیر چیست؟ مسیر مصرف مواد روانگردان است. بعضاً در کشور خودمان هم داشتیم که عرفان سرخپوستی را با ادبیات بومی تدریس میکردند و میگفتند: وقتی این مواد را مصرف میکنید و توهمات و تصوراتی را میبینید، این همان چشم سوم و چشم بصیرت است. همان چشم بصیرتی است که در عرفان اسلامی گفتهشده است. این ادبیات التقاطی کار را خطرناکتر میکرد.
برهه دیگری که معنویت روانگردان به ایران وارد شد دهه 80 شمسی است که با ترجمه آثار افرادی که مروج معنویتهای روانگردان با شاخصه عصر جدیدی هستند، شکل گرفت. در همین دهه، جنبش هیپیها که اوایل انقلاب و قبل از انقلاب در کشور ما ظهور و بروزی داشت باز خود را در قالب جدیدتری بازسازی کرده و به جوانان ارائه میکند.
*در حال حاضر شکل و قالب فعالیت این معنویت های روان گردان در جامعه ما به چه صورت است؟
برخی پایگاههای مهم اینترنتی وجود دارد که مشخصاً ایرانیهایی که دنبال معنویت روانگردان هستند در آن فعالیت میکنند. این سایتها صراحتاً انواع مواد مخدر روانگردان را معرفی میکند و مخاطبان ایرانی تجربههای معنوی که در اثر مصرف مواد روانگردان بهدست آوردهاند را با عنوان یافتههای معنوی باهم به اشتراک میگذارند.
نکته قابل تأمل این است که وقتی به این سایتها مراجعه میکنیم و تجربههای بهاصطلاح معنوی سایرین را میخوانیم به موارد خطرناک و اسفبار برمیخوریم. مثلاً فردی از تجربههای مواد روانگردان خود میگوید و ادعا میکند که این آیه قرآن که میفرماید: خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است را من در مصرف فلان مواد شهود کردم و معتقدم اینها همان شهودهای اصیلی است که برای من اتفاق میافتد و با مصرف مواد روانگردان صنعتی به این تجربه دستیافته.
بخشی از کار در حوزه معنویت روانگردان در قالب ورود سازمانیافته به فضای سایبری و در قامت سایتها و شبکه مجازی است و بخش دیگری از فعالیتهای این معنویت در قالب پارتیها و اردوهای بهظاهر معنوی شکل دادهشده. که در آنها مصرف مواد مخدر و روانگردان بهطور جدی مطرح میشود و به آنها «سای پارتی» میگویند. این پارتیها هم داخل کشور برگزار میشود و هم گزارشاتی در فضای مجازی و فضای حقیقی جامعه داریم مبنی بر دعوت و برگزاری سای پارتی و فستیوال معنویت روانگردانی در کشورهایی مثل گرجستان، ترکیه و گووا هندوستان که ایرانیها نیز در آن شرکت میکنند.
*با توجه به شیوههای ترویج معنویت روان گردان و پیامدهای پرهزینه اعتیاد، برای خانوادهها چه توصیه ای دارید؟ خانواده ها در صورت دیدن چه علائمی باید هوشیار شوند؟
اول اینکه نشانه اعتیاد به مواد مخدر روشن است و خانوادهها باید مراقب باشند تا فرزندان مصرف مواد مخدر را با دلایلی همچون تجربه معنوی توجیه نکنند. خانوادهها بدانند که مواد مخدر، مواد مخدر است چه برای تجربه معنوی استفاده شود، چه برای خوشگذرانی و تفریح و چه برای موارد دیگر. اصولاً کلاس اخلاق، جریان معنوی و معنویت نباید توصیه به مصرف مواد خاصی داشته باشد.
حواسمان باشد در بحث عرفانی توصیه به مراقبت از تغذیه داریم و اینکه انسان باید تغذیه سالم و بدن سالم داشته باشد تا در مسیر خدا خدمت و عبادت کند، اما مصرف مواد روانگردان یا هر موادی برای دریافت تجربه معنوی اصلاً در عرفان اسلامی بههیچوجه قابلقبول نیست و کسی فکر نکند شاید این مراتبی از عرفان است که ما خبر نداریم. خیر؛ اینها در عرفان نظری اسلام بههیچوجه مورد تأیید نیست.
در ایران در خصوص معنویت روانگردان یک نقطه عطفی در حال شکلگیری و فعالیت است. کافیشاپهایی با سبک و سیاق معنویت روانگردان تأسیس شده و در برخی شهرها مثل کرج پررنگتر فعالیت میکند. مسئولین در این برهه باید هوشیارتر باشند و این قالبها را بشناسند و این مسئله را جدیتر رصد کنند تا بهسادگی این انحرافات از فضای مجازی به فضای حقیقی نقلمکان نکرده و در قالب و پوشش یک کافیشاپ به ترویج معنویت روانگردان نپردازند. این مسئله طبیعتاً نظارت بیشتری نیاز دارد.
منبع : تبيان