فضائل حضرت علي(ع) از منظر آيات و روايات
به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان رضوی؛ علی (ع) شخصیتی میباشد که بعد از اشرف مخلوقات عالم حضرت محمد (ص) کسی دارای چنین فضل و مقامی نیست و البته بر فضائل علی (ع) غیر از خدا و رسول خدا و خاصان درگاه الهی خبر ندارند و درباره حضرت گفته شد که مقصود از آیه ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها «اگر نعمتهای خدا را بشمارید نمیتوانید» فضائل علی (ع) میباشد
و از آنجائی که علی (ع) جامع اضداد و دارای اخلاق و سجایای متفاوت بودند تا جائی که هر کس و هرقوم و گروهی او را بعنوان بزرگ طریقت خود خوانده اند برآن شده ایم در این خلاصه گوشهای از فضائل آن حضرت را از منظر آیات و روایات بصورت اختصار بیان کنیم.
سخن دربارهی انسانی میباشد که در مرتبه از شان و منزلت قراردارد که پیغمبر (ص) فرمودند: تو نسبت به من مانند هارون پیغمبر نسبت به موسی کلیم میباشی ولی بعد از من پیغمبری نخواهد آمد.
سخن در باره انسانی میباشد که انسانها در قبول او بعنوان یک انسان دچار تردید و بعضاٌ دچار گمراهی شدند زیرا علی را مافوق بشر میدانستند. بقول شاعر اهل بیت (ع) مرحوم شهریار:
نه بشر توانمش گفت: نه خدا توانمش خواند متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
سخن درباره شخصیتی میباشد که در وصف او امام شافعی رهبر فرقه شافعیه اهل سنت میگوید:
قل لی قل فی علی مدحا ذکره یخمد ناراً موصده
قلت لا اقدر فی مدح امرء ضل ذواللب الی ان عبده
و النبی المصطفی قال لنا لیله المعراج لما صعده
وضع الله بکتفی یده فاحس القلب ان قد برده
و علی واضع اقدامه فی محل وضع الله یده
یعنی:
گفته شد به من بگو در رابطه با علی مدحی که ذکر نام او آتش سوزان را خاموش میکند گفتم نمیتوانم درباره مردی مدح بگویم که گمراه شدند صاحبان عقل و رفتند بسوی پرستش او و حضرت پیامبر (ص) گفته است برای ما در شب معراج، چون به آسمان بالا رفتم قرارداد خداوند دستش را بر دو دوشم تا اینکه قلب من احساس آرامش کرد و حال اینکه علی (ع) قرارداد پاهایش رادر جائی که خداوند دستش را قرارداده بود.
قبل از شروع در کلام باید گفت: چنانکه در خلاصه بیان شد فضائل علی (ع) قابل شمارش نیست چه به اینکه بشود آنرا شرح و تفصیل داد، اما از باب آنچه همه آن درک نمیشود همه آن هم ترک نمیشود (مالا یدرک کله لا یترک کله) به گوشهای از آیات و روایات و سخنان بزرگان در این زمینه بسنده میکنیم.
اما از آیات قرآن:
۱- از ابن عباس نقل شده است هیچ آیهای نازل نشده که در آن عبارت (یا ایها الذین امنوا) باشد مگر اینکه علی (ع) در راس آن و امیر آن میباشد.
۲- حاکم حسکانی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل آورده است؛ که ۲۰۹ آیه در قرآن در شأن امیرالمومنین علی (ع) نازل شده است.
۳- آیه مباهله که در جریان نپذیرفتن مسیحیان کلام رسول خدا (ص) را در رابطه با حضرت عیسی (ع) بوده است امر به مباهله شدن (نفرین) که خداوند فرمود: به پیغمبر که بگو ما فرزندان خود را میآوریم و شما نیز فرزندان خود را بیاورید و ما زنان خود را میآوریم و شما زنان خود را بیاورید و ما جانهای خود را میآوریم و شما جانهای خود را بیاورید سپس نفرین میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم به اقرار همه مورخین پیامبر غیر از علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) کسی را با خود به صحرا نبرده بود.
۴- ابن عباس گفته است از پیامبر سئوال کردم: از قول خداوند از آیه مبارکه سوره واقعه که میگوید سبقت گیرندگان آنها مقرب درگاه الهی هستند و د. ر. بهشت پرنعمت چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمودند: گفته است بمن جبرئیل (ع): آن علی و شیعیان علی سبقت گیرندگان به بهشت هستند و نزدیکان به خدا هستند بواسطه کرامتی که برای آنها میباشد.
۵- درباره آیه مبارکه میگوید آیا کسی که دارای شاهدی از طرف پروردگارش میباشد ...) گفته است ابن عباس که او علی (ع) بوده که برای نبی (ص) شهادت داده و او با پیغمبر بوده است.
۶- دربارهی آیه مبارکه خداوند میفرماید: (بدرستی کسانی ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بزودی قرار میدهد پروردگار رحمن برای آنها دوستی) گفته است ابن عباس او علی بن ابیطالب است و در همین زمینه زید بن علی از پدران خود از علی (ع) نقل کرده است که حضرت فرمودند:: مردی مرا ملاقات کرد و گفت:ای ابا الحسن بخدا قسم من تو را دوست دارم، پس برگشتم به سوی رسول خدا (ص) و خبر دادم او را به سخن آن مرد پس گفت:: شاید کار خوبی برای او انجام دادی؟ گفت: بخدا هیچ کار خوبی برای او انجام ندادم، پس گفت: پیغمبر خدا (ص) شکر خدا که قلبهای مومنین را به سوی تو به دوستی قرارداد پس در این هنگام آیه ذکر شده بالا در شأن امیرالمومنین (ع) نازل گردید
۷- دربارهی آیه شریفه: من المومنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا سئوال شد، گفته شد این آیه از جهت کسانی که به وظیفه عمل کردن یعنی عبیده و حمزه و یاران آنها بودند که به وعده خود وفا کردند و به دشمن پشت نکردند و بشهادت رسیدند و مقصود از من ینتظر علی بن ابی طالب (ع) میباشد که جهاد را انجام داد و راه و روش او تغییر نکرد و در حال طی مسیر انتظار شهادت میکشید.
اما از روایات:
۱- از مناقب خوارزمی از مجاهد از ابن عباس گفت: پیغمبر (ص) فرمودند:: اگر تمام درختان قلم بشوند و همه دریاها مرکب و اجنه حساب کننده باشند و انسانها نویسنده نمیتوانند فضائل علی (ع) را بشماره در بیاورند.
۲- و در روایتی دیگر پیامبر (ص) فرمودند:: خداوند برای برادرم علی (ع) انقدر فضیلت قرارداده است که قابل شمارش نیست.
۳- راوی میگوید بمن خبر داد سید حافظ ابومنصور شهرداربن شیرویه پسر شهردار دیلمی همدانی مرفوع به سلمان از پیغمبر (ص) که گفت:: داناترین امتم بعد از من علی بن ابی طالب است
۴- از عبدالله بن مسعود گفت:: رسول خدا (ص) فرمودند:: تقسیم شده حکمت به ده قسم و داده شده به علی (ع) نه قسم و بسیار مردم یک جزء.
۵- و روایت کرده بیهقی در کتابش بنام فضائل صحابه که پیامبر (ص) فرمودند:: کسی که بخواهد نگاه کند به آدم در علمش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم درحلمش و به موسی در هیبتش و به عیسی در عبادتش پس نگاه کند به علی بن ابی طالب (ع) پس بتحقیق ثابت شده برای علی (ع) آنچه که ثابت شده برای آنها از این صفات پسندیده و چمع شده دراو آنچه بصورت متفرق در دیگران قرار دارد.
ترکت فیک المنی مفرقه انت منها بمجمع الطرق
آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری
۶- نقل کرده قاضی امام ابو محمد حسین بن مسعود از انس از پیامبر (ص)، چون اختصاص داده رسول خدا (ص) هر یک از یارانش را به فضیلتی اختصاص داده علی (ع) رابعلم قضاء و گفته: قاضیترین آنها علی است و مفهوم این حدیث این است که انواع علم برای علی (ع) جمع شده، چون آنچه برای دیگران بیان فرمودند: نیاز به علم حضرت علی (ع) ندارد ولی قضاوت چنین نیست پیامبر (ص) فرمودند: واجب دان آنها زید بن ثابت، و قاریترین ابی و آگاهترین از اصحاب به حلال و حرام معاذ بن جبل و هیچ یک از اینها به علم قضا نیاز ندارد ولی علم قضاء به تمام اینها نیاز دارد.
۷- از مناقب ابن مغازلی از ابی هریره گفت:: نماز خواند باما رسول خدا (ص) نماز صبح را سپس گفت:: آیا میدانید چه چیز نازل شده با جبرئیل؟ گفتیم: خدا و رسولش بهتر میدانند، سپس گفت:: فرود آمد جبرئیل (ع) و گفت:ای محمد بدرستیکه خداوند کاشت نی را در بهشت که یک سوم آن از یاقوت قرمز است و یک سوم آن زبرجد سبز و یک سوم آن لولوی تازه و زده است بر این نی طاقهائی و قرارداده ما بین این طاقها خانههایی و قرارداده در هر خانه درختی و قرارداده میوه آنها را حور العین. مردی بلند شد و گفت::ای رسول خدا برای چه کسی میباشد آن چیز؟ گفت:: کسی که دوست دارد به آن برسد پس بچسبد بحب علی بن ابی طالب (ع)
۸- از کفایت الطالب از انس گفت:: فرمود: پیغمبر (ص) مرور کردم در شبی که بر ده شدم به آسمان به ملکی که نشسته بود بر منبری از نور و ملائکه دور او حلقه زده بودند و گفتمای جبرئیل چه کسی است این ملک؟ گفت:: نزدیک شو و بر او سلام کن: پس من نزدیک او شدم و بر او سلام کردم. دیدم برادرم و پسر عمویم علی بن ابی طالب (ع) است گفتم:ای جبرئیل آیا علی در رسیدن به آسمان چهارم بر من سبقت گرفته است؟ پس گفت: بمن: نه یا محمد (ص) ولی شکایت کردن ملائکه به خداوند از علاقه شان به علی (ع) پس خلق کرد خداوند این ملک را از نوری بصورت علی و ملائکه زیارت میکنند او را در هر شب جمعه و روز جمعه هفتاد هزار مرتبه و خدا را تسبیح میکنند و ثواب آنرا هدیه میکنند برای محبین علی (ع).
۹- جعفر بن محمد علیهما السلام گفت:: زمانی که قیامت میشو د. منادی از میان عرش صدا میزند کجاست جانشین خدا در زمین؟ پس بلند میشود داود نبی (ع) پس ندا میآید از طرف خدا: مقصود ما تو نبودی و اگر چه تو خلیفه خدا در زمین بودی پس منادی صدا بزند کجاست خلیفه خدا در روی زمین پس بلند میشود امیرالمومنین علی (ع) پس صدا میآید از طرف خداوند:ای اهل محشر این علی بن ابی طالب خلیفه من در زمین و حجتم بر بندگان است پس کسی بچسبد به ریسمان او در دنیا پس همراه او خواهد بود و از نور او روشنایی میگیرد و دنبال او به درجات بالای جنت میرود.
۱۰- نقل شده ازمناقب برای امام ابن مویه خوارزمی از ابی لیلی گفت:: فرمود:: رسول خدا (ص) فرمود: بعد از من فتنه خواهد بود پس در آن زمان ملازم علی بن ابی طالب شوید، چون علی جدا کننده بین حق و باطل میباشد
۱۱- روایت کردند بزرگان قوم از آنهاعلامه قندوزی متوفی ۱۲۹۳ در کتاب ینابیع الموده ص. ۸۶ چاپ استامبول و حاکم نیشابوری متوفی ۴۰۵ در مستدرک جلد ۳ ص. ۱۳۶ چاپ حیدرآباد و دیگر از بزرگان که پیغمبر (ص) فرمودند:ای علی تو قسمت کننده بهشت و جهنمی و تو میکوبی درب بهشت را و داخل آن میشوی بدون حساب.
۱۲- روایت کردند جماعتی از بزرگان قوم که از آنها ابن عبدالبر در النهایه ج. ۳ ص. ۲۸۲ و علامه حموینی در فرائد السمطین و حافظ ابن کثیر قریشی متوفی سنه ۷۶۶ در کتاب بدایه و نهایه ص. ۳۵۵ ج. ۷ چاپ مصر. پیامبر (ص) فرمودند::ای علی تو قسمت کننده بهشت و جهنمی، حمل کننده پرچم بزرگ، صاحب پرچم رسول خدا در دنیا و آخرت میباشی ... حمل کننده پرچم حمد تو هستی، و تو اول کسی هستی که به صدا در میآوری درب بهشت را.
۱۳- و از مناقب ابن مردویه از عبدالرحمان بن سعید گفت:: با پیامبر (ص) نشسته بودیم که علی (ع) بر ما گذشت سپس گفت:: پیامبر (ص) حق با این مرد میباشد.
۱۴- گفت: ابن عباس: بتحقیق علی ممتاز بود از همگان به خاطر دامادی رسول خدا (ص) و داشتن عشیره و بذل مال به بینوایان و علم به تفسیر و فقه.
حاکم نیشابوری از ابن عباس آورده است که گفت:: علی (ع) را چهار امتیاز است که احدی را در آن بهرهای نیست
۱- او نخستین کسی از عرب و عجم است که با رسول خدا نماز خواند.
۲- او تنها کسی است که در همه جنگها پرچم رسول خدا (ص) را در دست داشت.
۳- او تنها کسی است که در جنگ احد که روزی بسیار خطرناک بود، استقامت کرد.
۴- او تنها کسی است که رسول خدا (ص) را غسل داد و کفن کرد و در آرامگاه خود قرارداد.
۹- ابن عباس گفت:: وقتی رسول خدا میان اصحاب خود مهاجرین و انصار دو به دو برادری برقرارکرد میان علی (ع) و هیچ یک از صحابه برادری برقرار نکرد او از این معنی ناراحت شده با ناراحتی به لب جوی آبی رفته دست خود را زیر سرش گذاشت و دراز کشیده اتفاقاً آن روز باد میوزید و گرد و غبار زیادی برآن حضرت بیفشاند در این میان رسول خدا (ص) به جستجوی او برخاست و هنگامی که او را در آن حال دید با پای خود بیدارش کرده و فرمود:: برخیز که هیچ کنیهای برای تو شایستهتر از ابوتراب نیست، یا علی از من ناراحت شدی که میان مهاجر و انصار برادری افکندم و تو را با احدی برادر ننمودم. آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزلهی هارون نسبت به موسی باشی؟ با این تفاوت که بعد از من دیگر پیغمبری مبعوث نخواهدشد؟ یا علی آگاه باش که هر کس ترا دوست داشته باشد، امنیت و ایمان او را در بر میگیرد و کسی که به دشمنی تو برخیز و خدا او را به مرگ جاهلیت میمیراند و به علمش در اسلام محاسبه شود
عمرو بن میمون روایت کرده که گفت:: روزی با ابن عباس بودم که هفت گروه نزد وی آمدند و گفتند یا اینجا را برای ما خلوت کن و یا با ما برخیز تا به جای خلوتی برویم. ابن عباس گفت: من با شما میآیم. راوی میگوید: آن وقتها هنوز ابن عباس نابینا نشده بود در گوشهای با هم به گفتگو پرداختند و من ندانستم چه گفتند، ناگهان ابن عباس در حالی که از شدت عصبانیت لباس خود را تکان میداد، به طرف ما آمد و گفت: اف، تف بر اینها باد به مردی ناسزا میگویند که به ده امتیاز نائل آمده است.
۱- رسول خدا در روز خیبر دربارهی او چنین فرمود::
فردا مردی را به جنگ خواهم فرستاد که خدا هرگز خوارش نکرده است، خدا و رسول را دوست میدارد. آن روز عدهای گردن کشیدند که شاید آنان را برای این کار در نظر گرفته باشد ولی او سراغ علی (ع) را میگرفت گفتند او در رحل خود آسیاب میکند فرمود:: چرا یکی از شما این کار را به عهده نگرفته است. آنگاه علی (ع) آمد در حالی که از درد چشم رنج میبرد. به طوری که گویا هیچ جا را نمیبیند، رسول خدا در چشمان او دمید و سپس لوای جنگ را به دست او داد و آن حضرت به سوی قلعه رفت و پیروزی به دست او فراهم آمد و صفیه دختر حی را به اسیری گرفت.
۲- فلانی (ابوبکر) را به مکه فرستاد تا سوره توبه را برای اهل مکه قرائت کند و بعد علی (ع) را از پی او فرستاد تا سوره را از بگیرد و خود پیام را به اهل مکه برساند آنگاه فرمود:: «لا یذهب بها الا رجل منی و انا منه» «این سوره را جز من و یا کسی که من از او و او از من است نباید ببرد.»
۳- به پسر عموهایش فرمود:: کدام یک از شما حاضرید در دنیا و آخرت با من موالات کنید؟ علی (ع) که در آن گردهمایی حضور داشت. تنها کسی بود که سخن رسول خدا (ص) را اجابت کرد و گفت:: من در دنیا و آخرت با تو موالات میکنم رسول خدا (ص) فرمود:ی «انت ولی فی الدنیا و الاخر» «تو در دنیا و آخرت ولی منی» و این جریان را دوبار دیگر تکرار کرد.
۴- «و کان اول من اسلم من الناس بعد خدیجه» او بعد از خدیجه اولین کسی بود که ایمان آورد.
۵- رسول خدا (ص) جامهی خود را روی علی و فاطمه و حسنین انداختند و فرمودند: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا این است و جز این نیست که خداوند اراده کرده است هر گونه ناپاکی را از شما اهل بیت دور کند و پاک کند شما را یک نوع پاک کردنی»
۶- او بود که با فداکاری شایان تحسین در بستر رسول خدا (ص) خوابیده پس ابوبکر آمد و خیال کرد که او رسول خدا (ص) است خطاب به وی گفت:: یا نبی الله علی (ع) به او گفت:: پیغمبر خدا به طرف چاه میمون تشریف بردند او را دریاب، ابوبکر حرکت کرد و در غار به آن حضرت رسید.
۷- او کسی بود که به وی سنگ انداختند همان گونه که به رسول خدا (ص) سنگ میانداختند.
۸- هنگامی که رسول خدا (ص) عازم جنگ تبوک بود، به عرض او رسانیدند: آیا اجازه میدهید من نیز در جنگ شرکت نمایم؟ رسول خدا (ص) فرمودند: نه، پس علی بگریست و آن حضرت فرمود:: انت ولی فی کل مومن بعدی: تو پس از من ولی کلیه مومنان هستی.
۹- دستور داد تمامی در هائی را که اصحاب به مسجد گشوده بودند، ببندند جزدر خانه علی (ع)؛
۱۰- او کسی است که رسول خدا (ص) درباره اش فرمود::
«من کنت مولاه فان مولاه علی» «هر که من مولای اوبودم علی هم مولای اوست»
گذشته از اینها علی (ع) از اصحاب بیعت رضوان بود که خداوند در قرآن از رضایت خود نسبت به آن خبر داده است، چون به آنچه آنان در دل دارند، آگاه است، آیا بعد از این جریان از علی (ع) خلافی دیده شده تا روشن شود که آن رضای خداوندی نسبت به وی منتفی شده است؟
۱۱- عبدالله بن عباس از معاویه اجازه دخول خواست در حالی که بزرگان قریش پیش او حضور داشتند سعد بن العاص طرف راست او نشسته بود، همین که چشمش به ابن عباس افتاد که میآید رو به سعد کرد گفت:: بخدا سوگند مسائلی پیش پای ابن عباس خواهم گذاشت که مطمئناً از جوابش عاجز خواهد بود سعد در پاسخ او گفت::
مثل ابن عباس هرگز از پاسخ باز نمیماند، همین که ابن عباس در جای خود قرار گرفت، معاویه از حال جماعتی از شخصیتهای عرب جویا شد که هیثمی نامشان را آورده است، سپس پرسید در حق علی بن ابی طالب چه میگوئی؟ گفت:: خدا بیامرزد ابوالحسن را به خدا که او پرچم هدایت و قرارگاه تقوی و گنجینهی عقل؛ و کوه به فلک کشیده و استوار عقل و اندیشه و چراغ راه شبروان در تاریکیهای شبانگاهان بود او دعوت کننده شاهراه عظیم هدایت و دانا و رازها و معارف کتابهای آسمانی گذشته و اقدام کننده به تاویل قرآن و آموزندهی اسرار آن و قائم به تاویل و ذکری بود او از ستم و اذیت دیگران سخت دوری میجست و از راهها و روشهای پستی و نابودی کناره میگرفت.
بهترین فردی بود که ایمان آورد و بهترین فردی بود که حج و سعی کرد؛ ابن عباس همچنان به ذکر فضائل علی ادامه داد تا آنجا که گفت: او پدر سبطین (حسنین) بود که عالم مثل او به خود ندید و تا روز قیامت هم نخواهد دید.
و از آنجائی که علی (ع) جامع اضداد و دارای اخلاق و سجایای متفاوت بودند تا جائی که هر کس و هرقوم و گروهی او را بعنوان بزرگ طریقت خود خوانده اند برآن شده ایم در این خلاصه گوشهای از فضائل آن حضرت را از منظر آیات و روایات بصورت اختصار بیان کنیم.
سخن دربارهی انسانی میباشد که در مرتبه از شان و منزلت قراردارد که پیغمبر (ص) فرمودند: تو نسبت به من مانند هارون پیغمبر نسبت به موسی کلیم میباشی ولی بعد از من پیغمبری نخواهد آمد.
سخن در باره انسانی میباشد که انسانها در قبول او بعنوان یک انسان دچار تردید و بعضاٌ دچار گمراهی شدند زیرا علی را مافوق بشر میدانستند. بقول شاعر اهل بیت (ع) مرحوم شهریار:
نه بشر توانمش گفت: نه خدا توانمش خواند متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
سخن درباره شخصیتی میباشد که در وصف او امام شافعی رهبر فرقه شافعیه اهل سنت میگوید:
قل لی قل فی علی مدحا ذکره یخمد ناراً موصده
قلت لا اقدر فی مدح امرء ضل ذواللب الی ان عبده
و النبی المصطفی قال لنا لیله المعراج لما صعده
وضع الله بکتفی یده فاحس القلب ان قد برده
و علی واضع اقدامه فی محل وضع الله یده
یعنی:
گفته شد به من بگو در رابطه با علی مدحی که ذکر نام او آتش سوزان را خاموش میکند گفتم نمیتوانم درباره مردی مدح بگویم که گمراه شدند صاحبان عقل و رفتند بسوی پرستش او و حضرت پیامبر (ص) گفته است برای ما در شب معراج، چون به آسمان بالا رفتم قرارداد خداوند دستش را بر دو دوشم تا اینکه قلب من احساس آرامش کرد و حال اینکه علی (ع) قرارداد پاهایش رادر جائی که خداوند دستش را قرارداده بود.
قبل از شروع در کلام باید گفت: چنانکه در خلاصه بیان شد فضائل علی (ع) قابل شمارش نیست چه به اینکه بشود آنرا شرح و تفصیل داد، اما از باب آنچه همه آن درک نمیشود همه آن هم ترک نمیشود (مالا یدرک کله لا یترک کله) به گوشهای از آیات و روایات و سخنان بزرگان در این زمینه بسنده میکنیم.
اما از آیات قرآن:
۱- از ابن عباس نقل شده است هیچ آیهای نازل نشده که در آن عبارت (یا ایها الذین امنوا) باشد مگر اینکه علی (ع) در راس آن و امیر آن میباشد.
۲- حاکم حسکانی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل آورده است؛ که ۲۰۹ آیه در قرآن در شأن امیرالمومنین علی (ع) نازل شده است.
۳- آیه مباهله که در جریان نپذیرفتن مسیحیان کلام رسول خدا (ص) را در رابطه با حضرت عیسی (ع) بوده است امر به مباهله شدن (نفرین) که خداوند فرمود: به پیغمبر که بگو ما فرزندان خود را میآوریم و شما نیز فرزندان خود را بیاورید و ما زنان خود را میآوریم و شما زنان خود را بیاورید و ما جانهای خود را میآوریم و شما جانهای خود را بیاورید سپس نفرین میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم به اقرار همه مورخین پیامبر غیر از علی (ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) کسی را با خود به صحرا نبرده بود.
۴- ابن عباس گفته است از پیامبر سئوال کردم: از قول خداوند از آیه مبارکه سوره واقعه که میگوید سبقت گیرندگان آنها مقرب درگاه الهی هستند و د. ر. بهشت پرنعمت چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمودند: گفته است بمن جبرئیل (ع): آن علی و شیعیان علی سبقت گیرندگان به بهشت هستند و نزدیکان به خدا هستند بواسطه کرامتی که برای آنها میباشد.
۵- درباره آیه مبارکه میگوید آیا کسی که دارای شاهدی از طرف پروردگارش میباشد ...) گفته است ابن عباس که او علی (ع) بوده که برای نبی (ص) شهادت داده و او با پیغمبر بوده است.
۶- دربارهی آیه مبارکه خداوند میفرماید: (بدرستی کسانی ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بزودی قرار میدهد پروردگار رحمن برای آنها دوستی) گفته است ابن عباس او علی بن ابیطالب است و در همین زمینه زید بن علی از پدران خود از علی (ع) نقل کرده است که حضرت فرمودند:: مردی مرا ملاقات کرد و گفت:ای ابا الحسن بخدا قسم من تو را دوست دارم، پس برگشتم به سوی رسول خدا (ص) و خبر دادم او را به سخن آن مرد پس گفت:: شاید کار خوبی برای او انجام دادی؟ گفت: بخدا هیچ کار خوبی برای او انجام ندادم، پس گفت: پیغمبر خدا (ص) شکر خدا که قلبهای مومنین را به سوی تو به دوستی قرارداد پس در این هنگام آیه ذکر شده بالا در شأن امیرالمومنین (ع) نازل گردید
۷- دربارهی آیه شریفه: من المومنین رجال صدقوا ماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا سئوال شد، گفته شد این آیه از جهت کسانی که به وظیفه عمل کردن یعنی عبیده و حمزه و یاران آنها بودند که به وعده خود وفا کردند و به دشمن پشت نکردند و بشهادت رسیدند و مقصود از من ینتظر علی بن ابی طالب (ع) میباشد که جهاد را انجام داد و راه و روش او تغییر نکرد و در حال طی مسیر انتظار شهادت میکشید.
اما از روایات:
۱- از مناقب خوارزمی از مجاهد از ابن عباس گفت: پیغمبر (ص) فرمودند:: اگر تمام درختان قلم بشوند و همه دریاها مرکب و اجنه حساب کننده باشند و انسانها نویسنده نمیتوانند فضائل علی (ع) را بشماره در بیاورند.
۲- و در روایتی دیگر پیامبر (ص) فرمودند:: خداوند برای برادرم علی (ع) انقدر فضیلت قرارداده است که قابل شمارش نیست.
۳- راوی میگوید بمن خبر داد سید حافظ ابومنصور شهرداربن شیرویه پسر شهردار دیلمی همدانی مرفوع به سلمان از پیغمبر (ص) که گفت:: داناترین امتم بعد از من علی بن ابی طالب است
۴- از عبدالله بن مسعود گفت:: رسول خدا (ص) فرمودند:: تقسیم شده حکمت به ده قسم و داده شده به علی (ع) نه قسم و بسیار مردم یک جزء.
۵- و روایت کرده بیهقی در کتابش بنام فضائل صحابه که پیامبر (ص) فرمودند:: کسی که بخواهد نگاه کند به آدم در علمش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم درحلمش و به موسی در هیبتش و به عیسی در عبادتش پس نگاه کند به علی بن ابی طالب (ع) پس بتحقیق ثابت شده برای علی (ع) آنچه که ثابت شده برای آنها از این صفات پسندیده و چمع شده دراو آنچه بصورت متفرق در دیگران قرار دارد.
ترکت فیک المنی مفرقه انت منها بمجمع الطرق
آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری
۶- نقل کرده قاضی امام ابو محمد حسین بن مسعود از انس از پیامبر (ص)، چون اختصاص داده رسول خدا (ص) هر یک از یارانش را به فضیلتی اختصاص داده علی (ع) رابعلم قضاء و گفته: قاضیترین آنها علی است و مفهوم این حدیث این است که انواع علم برای علی (ع) جمع شده، چون آنچه برای دیگران بیان فرمودند: نیاز به علم حضرت علی (ع) ندارد ولی قضاوت چنین نیست پیامبر (ص) فرمودند: واجب دان آنها زید بن ثابت، و قاریترین ابی و آگاهترین از اصحاب به حلال و حرام معاذ بن جبل و هیچ یک از اینها به علم قضا نیاز ندارد ولی علم قضاء به تمام اینها نیاز دارد.
۷- از مناقب ابن مغازلی از ابی هریره گفت:: نماز خواند باما رسول خدا (ص) نماز صبح را سپس گفت:: آیا میدانید چه چیز نازل شده با جبرئیل؟ گفتیم: خدا و رسولش بهتر میدانند، سپس گفت:: فرود آمد جبرئیل (ع) و گفت:ای محمد بدرستیکه خداوند کاشت نی را در بهشت که یک سوم آن از یاقوت قرمز است و یک سوم آن زبرجد سبز و یک سوم آن لولوی تازه و زده است بر این نی طاقهائی و قرارداده ما بین این طاقها خانههایی و قرارداده در هر خانه درختی و قرارداده میوه آنها را حور العین. مردی بلند شد و گفت::ای رسول خدا برای چه کسی میباشد آن چیز؟ گفت:: کسی که دوست دارد به آن برسد پس بچسبد بحب علی بن ابی طالب (ع)
۸- از کفایت الطالب از انس گفت:: فرمود: پیغمبر (ص) مرور کردم در شبی که بر ده شدم به آسمان به ملکی که نشسته بود بر منبری از نور و ملائکه دور او حلقه زده بودند و گفتمای جبرئیل چه کسی است این ملک؟ گفت:: نزدیک شو و بر او سلام کن: پس من نزدیک او شدم و بر او سلام کردم. دیدم برادرم و پسر عمویم علی بن ابی طالب (ع) است گفتم:ای جبرئیل آیا علی در رسیدن به آسمان چهارم بر من سبقت گرفته است؟ پس گفت: بمن: نه یا محمد (ص) ولی شکایت کردن ملائکه به خداوند از علاقه شان به علی (ع) پس خلق کرد خداوند این ملک را از نوری بصورت علی و ملائکه زیارت میکنند او را در هر شب جمعه و روز جمعه هفتاد هزار مرتبه و خدا را تسبیح میکنند و ثواب آنرا هدیه میکنند برای محبین علی (ع).
۹- جعفر بن محمد علیهما السلام گفت:: زمانی که قیامت میشو د. منادی از میان عرش صدا میزند کجاست جانشین خدا در زمین؟ پس بلند میشود داود نبی (ع) پس ندا میآید از طرف خدا: مقصود ما تو نبودی و اگر چه تو خلیفه خدا در زمین بودی پس منادی صدا بزند کجاست خلیفه خدا در روی زمین پس بلند میشود امیرالمومنین علی (ع) پس صدا میآید از طرف خداوند:ای اهل محشر این علی بن ابی طالب خلیفه من در زمین و حجتم بر بندگان است پس کسی بچسبد به ریسمان او در دنیا پس همراه او خواهد بود و از نور او روشنایی میگیرد و دنبال او به درجات بالای جنت میرود.
۱۰- نقل شده ازمناقب برای امام ابن مویه خوارزمی از ابی لیلی گفت:: فرمود:: رسول خدا (ص) فرمود: بعد از من فتنه خواهد بود پس در آن زمان ملازم علی بن ابی طالب شوید، چون علی جدا کننده بین حق و باطل میباشد
۱۱- روایت کردند بزرگان قوم از آنهاعلامه قندوزی متوفی ۱۲۹۳ در کتاب ینابیع الموده ص. ۸۶ چاپ استامبول و حاکم نیشابوری متوفی ۴۰۵ در مستدرک جلد ۳ ص. ۱۳۶ چاپ حیدرآباد و دیگر از بزرگان که پیغمبر (ص) فرمودند:ای علی تو قسمت کننده بهشت و جهنمی و تو میکوبی درب بهشت را و داخل آن میشوی بدون حساب.
۱۲- روایت کردند جماعتی از بزرگان قوم که از آنها ابن عبدالبر در النهایه ج. ۳ ص. ۲۸۲ و علامه حموینی در فرائد السمطین و حافظ ابن کثیر قریشی متوفی سنه ۷۶۶ در کتاب بدایه و نهایه ص. ۳۵۵ ج. ۷ چاپ مصر. پیامبر (ص) فرمودند::ای علی تو قسمت کننده بهشت و جهنمی، حمل کننده پرچم بزرگ، صاحب پرچم رسول خدا در دنیا و آخرت میباشی ... حمل کننده پرچم حمد تو هستی، و تو اول کسی هستی که به صدا در میآوری درب بهشت را.
۱۳- و از مناقب ابن مردویه از عبدالرحمان بن سعید گفت:: با پیامبر (ص) نشسته بودیم که علی (ع) بر ما گذشت سپس گفت:: پیامبر (ص) حق با این مرد میباشد.
۱۴- گفت: ابن عباس: بتحقیق علی ممتاز بود از همگان به خاطر دامادی رسول خدا (ص) و داشتن عشیره و بذل مال به بینوایان و علم به تفسیر و فقه.
حاکم نیشابوری از ابن عباس آورده است که گفت:: علی (ع) را چهار امتیاز است که احدی را در آن بهرهای نیست
۱- او نخستین کسی از عرب و عجم است که با رسول خدا نماز خواند.
۲- او تنها کسی است که در همه جنگها پرچم رسول خدا (ص) را در دست داشت.
۳- او تنها کسی است که در جنگ احد که روزی بسیار خطرناک بود، استقامت کرد.
۴- او تنها کسی است که رسول خدا (ص) را غسل داد و کفن کرد و در آرامگاه خود قرارداد.
۹- ابن عباس گفت:: وقتی رسول خدا میان اصحاب خود مهاجرین و انصار دو به دو برادری برقرارکرد میان علی (ع) و هیچ یک از صحابه برادری برقرار نکرد او از این معنی ناراحت شده با ناراحتی به لب جوی آبی رفته دست خود را زیر سرش گذاشت و دراز کشیده اتفاقاً آن روز باد میوزید و گرد و غبار زیادی برآن حضرت بیفشاند در این میان رسول خدا (ص) به جستجوی او برخاست و هنگامی که او را در آن حال دید با پای خود بیدارش کرده و فرمود:: برخیز که هیچ کنیهای برای تو شایستهتر از ابوتراب نیست، یا علی از من ناراحت شدی که میان مهاجر و انصار برادری افکندم و تو را با احدی برادر ننمودم. آیا راضی نیستی که نسبت به من به منزلهی هارون نسبت به موسی باشی؟ با این تفاوت که بعد از من دیگر پیغمبری مبعوث نخواهدشد؟ یا علی آگاه باش که هر کس ترا دوست داشته باشد، امنیت و ایمان او را در بر میگیرد و کسی که به دشمنی تو برخیز و خدا او را به مرگ جاهلیت میمیراند و به علمش در اسلام محاسبه شود
عمرو بن میمون روایت کرده که گفت:: روزی با ابن عباس بودم که هفت گروه نزد وی آمدند و گفتند یا اینجا را برای ما خلوت کن و یا با ما برخیز تا به جای خلوتی برویم. ابن عباس گفت: من با شما میآیم. راوی میگوید: آن وقتها هنوز ابن عباس نابینا نشده بود در گوشهای با هم به گفتگو پرداختند و من ندانستم چه گفتند، ناگهان ابن عباس در حالی که از شدت عصبانیت لباس خود را تکان میداد، به طرف ما آمد و گفت: اف، تف بر اینها باد به مردی ناسزا میگویند که به ده امتیاز نائل آمده است.
۱- رسول خدا در روز خیبر دربارهی او چنین فرمود::
فردا مردی را به جنگ خواهم فرستاد که خدا هرگز خوارش نکرده است، خدا و رسول را دوست میدارد. آن روز عدهای گردن کشیدند که شاید آنان را برای این کار در نظر گرفته باشد ولی او سراغ علی (ع) را میگرفت گفتند او در رحل خود آسیاب میکند فرمود:: چرا یکی از شما این کار را به عهده نگرفته است. آنگاه علی (ع) آمد در حالی که از درد چشم رنج میبرد. به طوری که گویا هیچ جا را نمیبیند، رسول خدا در چشمان او دمید و سپس لوای جنگ را به دست او داد و آن حضرت به سوی قلعه رفت و پیروزی به دست او فراهم آمد و صفیه دختر حی را به اسیری گرفت.
۲- فلانی (ابوبکر) را به مکه فرستاد تا سوره توبه را برای اهل مکه قرائت کند و بعد علی (ع) را از پی او فرستاد تا سوره را از بگیرد و خود پیام را به اهل مکه برساند آنگاه فرمود:: «لا یذهب بها الا رجل منی و انا منه» «این سوره را جز من و یا کسی که من از او و او از من است نباید ببرد.»
۳- به پسر عموهایش فرمود:: کدام یک از شما حاضرید در دنیا و آخرت با من موالات کنید؟ علی (ع) که در آن گردهمایی حضور داشت. تنها کسی بود که سخن رسول خدا (ص) را اجابت کرد و گفت:: من در دنیا و آخرت با تو موالات میکنم رسول خدا (ص) فرمود:ی «انت ولی فی الدنیا و الاخر» «تو در دنیا و آخرت ولی منی» و این جریان را دوبار دیگر تکرار کرد.
۴- «و کان اول من اسلم من الناس بعد خدیجه» او بعد از خدیجه اولین کسی بود که ایمان آورد.
۵- رسول خدا (ص) جامهی خود را روی علی و فاطمه و حسنین انداختند و فرمودند: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا این است و جز این نیست که خداوند اراده کرده است هر گونه ناپاکی را از شما اهل بیت دور کند و پاک کند شما را یک نوع پاک کردنی»
۶- او بود که با فداکاری شایان تحسین در بستر رسول خدا (ص) خوابیده پس ابوبکر آمد و خیال کرد که او رسول خدا (ص) است خطاب به وی گفت:: یا نبی الله علی (ع) به او گفت:: پیغمبر خدا به طرف چاه میمون تشریف بردند او را دریاب، ابوبکر حرکت کرد و در غار به آن حضرت رسید.
۷- او کسی بود که به وی سنگ انداختند همان گونه که به رسول خدا (ص) سنگ میانداختند.
۸- هنگامی که رسول خدا (ص) عازم جنگ تبوک بود، به عرض او رسانیدند: آیا اجازه میدهید من نیز در جنگ شرکت نمایم؟ رسول خدا (ص) فرمودند: نه، پس علی بگریست و آن حضرت فرمود:: انت ولی فی کل مومن بعدی: تو پس از من ولی کلیه مومنان هستی.
۹- دستور داد تمامی در هائی را که اصحاب به مسجد گشوده بودند، ببندند جزدر خانه علی (ع)؛
۱۰- او کسی است که رسول خدا (ص) درباره اش فرمود::
«من کنت مولاه فان مولاه علی» «هر که من مولای اوبودم علی هم مولای اوست»
گذشته از اینها علی (ع) از اصحاب بیعت رضوان بود که خداوند در قرآن از رضایت خود نسبت به آن خبر داده است، چون به آنچه آنان در دل دارند، آگاه است، آیا بعد از این جریان از علی (ع) خلافی دیده شده تا روشن شود که آن رضای خداوندی نسبت به وی منتفی شده است؟
۱۱- عبدالله بن عباس از معاویه اجازه دخول خواست در حالی که بزرگان قریش پیش او حضور داشتند سعد بن العاص طرف راست او نشسته بود، همین که چشمش به ابن عباس افتاد که میآید رو به سعد کرد گفت:: بخدا سوگند مسائلی پیش پای ابن عباس خواهم گذاشت که مطمئناً از جوابش عاجز خواهد بود سعد در پاسخ او گفت::
مثل ابن عباس هرگز از پاسخ باز نمیماند، همین که ابن عباس در جای خود قرار گرفت، معاویه از حال جماعتی از شخصیتهای عرب جویا شد که هیثمی نامشان را آورده است، سپس پرسید در حق علی بن ابی طالب چه میگوئی؟ گفت:: خدا بیامرزد ابوالحسن را به خدا که او پرچم هدایت و قرارگاه تقوی و گنجینهی عقل؛ و کوه به فلک کشیده و استوار عقل و اندیشه و چراغ راه شبروان در تاریکیهای شبانگاهان بود او دعوت کننده شاهراه عظیم هدایت و دانا و رازها و معارف کتابهای آسمانی گذشته و اقدام کننده به تاویل قرآن و آموزندهی اسرار آن و قائم به تاویل و ذکری بود او از ستم و اذیت دیگران سخت دوری میجست و از راهها و روشهای پستی و نابودی کناره میگرفت.
بهترین فردی بود که ایمان آورد و بهترین فردی بود که حج و سعی کرد؛ ابن عباس همچنان به ذکر فضائل علی ادامه داد تا آنجا که گفت: او پدر سبطین (حسنین) بود که عالم مثل او به خود ندید و تا روز قیامت هم نخواهد دید.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار