به گزارش خبرگزاری بسیج، دومین یادواره شهدای روستای یوش روز پنج شنبه 21/6/98 در حسینیه روستای یوش با حضور خانواده محترم شهدا و جانبازان و ازادگان و ایثارگران ،همچنین مردم و اهالی منطقه ییلاقات شهرستان نور و با حضور فرماندهان و مسئولین لشکری و کشوری برگزار گردید. پس از قرائت قران و پخش بیانات مقام معظم رهبری پیرامون تکریم خانواده شهدا ،مداحی و تئاتر نمایش آئینی و در انتها با اهدا لوح به جانبازان و خانواده شهدا و برگزاری نماز جماعت ظهر و عصر و پذیرایی برگزار گردید.
سردار میرشکار پس از ادای احتام به ساحت مقدس شهیدان و خانواده شهدا طی بیانات مبسوطی گفت: تشکر میکنم از ستاد یادواره شهدای یوش، مردم یوش و منطقه که یادواره شهدا را با عظمت و شکوه خاصی برقرار کردند.
میرشکار اضافه کرد: باید عرض کنم اولین ستاد یادواره شهدا حضرت امام سجاد(ع) و اولین مجری یادواره شهدا حضرت زینب سلام الله علیها بودند. در مسیر کربلا تا دمشق حضرت امام سجاد(ع) در مجالس و محافل به بهترین شکل از آقا امام حسین(ع) و یارانش به زیبایی معرفی و آسیب شناسی شصت ساله پس از پیامبر اکرم(ص) هم برای مردم تبیین کرد. مردمی که پنجاه سال قبل وقتی پیامبر وضو میگرفت به صف می‌ایستادند که آب وضوی پیامبر به زمین نریزد،همان مردم فرزندش حسین(ع) که بر شانه‌های آن پیامبر بزررگ می‌نشست و حدیث حسین منی و انا من حسین که درباره او بود و حضرت رسول اکرم(ص) او را کشتی نجات می‌نامید، سر همین حسین را از تن جدا کردند و خانواده‌اش را به اسارت گرفتند.
سردار میرشکار فرمانده سابق لشکر25 کربلا اضافه کرد: خروجی یادواره شهدا باید این باشد که دشمنان را به وضوح بشناسیم و بدانیم اگر آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی را نداشته باشیم، همان عوامل که باعث حادثه کربلا پس از شصت سال حضور و ظهور اسلام عزیز شد، گریبانگیر ما می‌شود.
این جانباز دفاع مقدس در ادامه گفت: اولین خروجی یادواره شهدای کربلا در ورودی شهر کوفه بود که چاوش از مردم خواست جمع شوند و خارجیانی که بر علیه خلیفه مسلمین شوریده‌اند را ببینند. عموم مردم هلهله کنان به سوی کاروان آمدند، امام سجاد(ع) برپا ایستاد و خطبه خواند، من علی بن الحسین(ع) فرزند علی(ع) همان علی که حاکم شهر شما بود هستم. زینب(س) دخت گرامی حضرت زهرا(س) و علی مرتضی(ع) ،معلم قرآن زمان شما در بین این اسیران است.
مردم به گریه افتادند و ابراز ندامت کردند و گفتند ما در رکاب شما هستیم. امام فرمودند زمان آزمایش شما گذشت،حالا حداقل با دشمنان ما نباشید. در شام مرکز حکومت یزید برای تحقیر اسرا همه شعرا و بزرگان را دعوت کرد و اسرا را دست بسته وارد مجلس نمود.
امام سجاد(ع) برپا خاست و گفت: ای یزید! اگر پیامبر اسلام با این وضعیت تو را ببیند چه خواهی گفت؟ یزید دستور داد خطیب بر منبر برود و بر علیه علی(ع) و فرزندانش سخن بگوید. بعد از خطیب، امام سجاد(ع) به اصرار حاضران بر منبر رفت و گفت خداوند چند خصلت را به ما داد که به هیچکس نداده است، اول علم ، دوم شجاعت، سوم فصاحت، چهارم جود،پنجم سعادت.
بدانید پیامبر از ماست،علی صدیق از ماست ، حسنین از ما هستند که پیامبر آنان را طاوس اهل بهشت نامیدند،فرزند مکه و منا،فرزند زمزم و صفا هستم. موذن به دستور یزید اذان گفت،امام سجاد(ع) فرمود یزید این محمد جد تو است یا جد من است؟ اگر جد تو است که دروغ میگویی و اگر جد من است چرا ما اسرای تو هستیم؟
لذا شما مردم یوش و شهرستان نور با صدای بلند به تأسی از امام خود بلند بگویید این شهدا از ما هستند و باعث افتخار ما هستند.
خروجی یادواره شهدا برای ما باید این باشد که با افتخار از این مجالس بیرون برویم. خانواده های معظم شهدا و مردم عزیز باید سعی کنیم که آسیب شناسی از روند انقلاب اسلامی داشته باشیم. آنچه در حادثه کربلا شکل گرفت کنار گذاشتن دستورات پیامبر اسلام و قرآن کریم و انزوای معنویت در جامعه بود. یادواره گرفتن یعنی مسیر حرکت حضرت سجاد(ع و یعنی تمسک به اهل بیت و قرآن، نباید کاری کنیم قرآن در جامعه فراموش شود. دنیاپرستی و تجمل را کنار بگذاریم ، قرار نبود خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌ها و آقازاده اینگونه به اموال و سیاست مملکت ما بتازند و بر مسند قدرت باشند. شهید رجایی رئیس جمهوری بود ساده زیست و با نان خشک غذا میخورد و ما نیز باید ساده زیستی را در دستور کار خود قرار دهیم.
ایشان با فرارسیدن زمان اذان ظهر سخنان خود را قطع کرده و گفت شهدا برای نماز شهید شدند و وقت نماز است و من دیگر حرفی ندارم.
دومین یادواره شهدا با تجلیل از جانبازان دفاع مقدس و با خواندن نماز جماعت ظهر و عصر پایان یافت.
