شهید ماشالله حقیقت یادگار حسن و زهرا یکم فروردین ۱۳۵۱ در شهرستان بندرعباس به دنیا آمد.
پدر و مادرش که برایش آرزوهای زیادی داشتند، سال ۵۷ وی را برای درس خواندن به مدرسه فرستادند و او با عشق قلم و نوشتن روزهای کودکیاش را سپری کرد.
شهریور ۵۹ با آغاز جنگ تحمیلی او هشت ساله بود و آماده رفتن به کلاس دوم بود و فقط تا دوم راهنمایی درس خواند و درحالی که ۱۳ سال بود به عنوان بسیجی راهی جبههها شد.
این دانش آموز بسیجی ۲۰ دی ماه سال ۶۵ در حالی که فقط ۱۴ سال سن داشت در منطقه پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به دست و گردن آسمانی شد.
مزار این شهید دانشآمور در روستای آبقلمو از توابع شهرستان بندرعباس قرار دارد.
شهید ماشالله حقیقت این نوجوان ۱۴ ساله ۱۷ روز قبل از شهادتش در وصیتنامهاش آورده است: من وصیتم را با نام خدا یاریکننده مستضعفان و کوبنده مستکبران و منافقان آغاز کردم.
وی افزوده است: پدر و مادرم من امانتی بودم در نزد شما که خداوند هروقت خواست امانتش را میبرد، بنده یکی از همان امانتها هستم که هروقت از این دنیا بروم خوشحال میشوم.
این شهید دفاع مقدس با اشاره به این جمله که؛ مرگ در جبهه بهتر از مرگ در منزل است، شهادت در راه خدا سعادت است برای من؛ بیان داشته است: پدر و مادر و خواهر و برادرانم در مرگم نگریید، زیرا من جایی رفتم و راهی رفتم که خدا میخواست من در این دنیا چیزی نداشتهام و ندارم.
شهید حقیقت آورده است: از شما پدر و مادر مهربانم میخواهم اگر شهید شدم در کنار قبر خواهر کوچولویم حوا و قبر پدربزرگم عیسی حقیقت به خاک بسپارید.