از ابتدای زندگی اش در خانواده مهربانی و غیرت را آموخته بود
به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛شهید والا مقام مهدی رجبی شیری غرنده که با شجاعت تمام در جبهه های نبرد غرید و آوازه شجاعتش در گوش این سرزمین پیچید. مردی که خوب می دانست در مقابل دشمن باید بایستد تا دست نامحرم او را از جان و مال و ناموس مردم بی دفاع سرزمینش کوتاه کند. مردمی که به تازگی غم ها و شادی های انقلاب را تجربه کرده بودند و برای عدالت خواهی و آزادی خواهی شان خون جوانان این مرز و بوم را قربانی کرده بودند. حالا برگی به سیاهی شب و به تلخی زهر در زندگی شان گشوده شده بود و چنگال جنگ تحمیلی گلوی دلخوشی هایشان را می فشرد و حتی آب خوش را هم بر گلویشان حرام کرده بود. پس راد مردانی که به گوش و به هوش بودند به پا خاستند و پرچم ایران را برافراشتند تا با غیرتی که در وجودشان نهادینه شده دست دشمن را کوتاه کنند.
شهید والا مقام مهدی رجبی در نیمه تابستان سال 1347 زمانی که خورشید داغ و فروزنده بر زمین می تابید و جان و روح ایرانیان را تازه می کرد همان زمان که میوه های نوبرانه بر درختان و سبزه های زیبا با تابش نور خورشید در صحرا ها برق می زدند. در شهر زیبای گلها«محلات» در خانواده ای مومن و متدین دیده به جهان گشود. کودکی که از ابتدای زندگی اش در خانواده مهربانی و غیرت را آموخته بود و مهر و محبت در وجودش نهادینه شد. او با نان حلال استخوان ترکانده بود و تاثیر این نان حلال در تمام زندگی اش مشخص شد. او روزهای کودکی اش را در کانون پر مهر خانواده مهربانش پشت سر گذاشت و در شش سالگی وارد دبستان شد. به درس خواندن علاقه زیادی داشت و با اشتیاق به سوی دبستان رفت. دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت با اینکه درسش خوب بود و درس خواندن را دوست داشت اما بنابر شرایط پیش آمده در زمان جنگ ادامه تحصیل نداد. و از آنجایی که روح بزرگ و طبع بلندی داشت و بسیار مهربان و با محبت بود. همچنین به دین اسلام و پایداری آن اهمیت زیادی می داد با شروع جنگ تحمیلی لباس مقدس بسیج درگردان ولی عصر (عج)از لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع)را به تن کرد و برای دفاع از مردم و سرزمینش به جبهه های نبرد شتافت به مدت11 ماه دلاورانه در جبهه های نبرد بود تا اینکه در 13/12/1364 در فاو با اصابت ترکش خمپاره به سرش به درجه رفیع شهادت رسید و پیکرش در زادگاهش-محلات- به خاک سپرده شد.
؛