دیدار بسیجیان حوزه 712 حضرت زینب (س) و 711 عمار یاسر با خانواده شهید ((حسین شعبانی))+تصاویر

 به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، نیمتاج قورچیان (مادر شهید روحانی حسین شعبانی) ضمن گرامیداشت یاد و خاطره دفاع مقدس و با اشاره به زندگی پر غرور و با خلوص شهید گرانقدر، اظهار داشت: پسرم حسین در سن ۱۳ سالگی عازم جبهه های جنگ شد و در آن زمان چون کم سن و سال بود و افراد کم سن و سال را اعزام نمی کردند، شناسنامه خودش را تغییر داد و از شهرستان نظرآباد و آبیک نتوانست برود، به ناچار از قزوین اعزام شد.

مادر شهید شعبانی با بیان اینکه در پادگان دوکوهه به "حسین گفته بودند؛ شما برای چی به جبهه آمدید، او گفته بود شما برای چه آمدید؟"، افزود: ما در آن زمان گفتیم حسین آقا شما فقط ۱۳ سال دارید و هیچ آموزشی ندیدید، گفت مادر من  ۱۳ سالگی مسئله ای نیست،  مگر حضرت قاسم ۱۳ ساله نبودند.

وی با اشاره به روز اعزام شهید به جبهه های حق علیه باطل، بیان کرد: صبح روزی که به جبهه رفتن به من نگفته بود که می خواهد اعزام شود، گفت که به مدرسه می روم و من حتی ۵ تومان هم پول دادم گفتم که در راه برگشت برای ما نان هم بگیرد، بعدها متوجه شدیم به جبهه رفته و در پادگان دوکوهه مستقر شدند، بعد از بازگشت از جبهه درسش را خواند و هم در استان قزوین برای طلبگی ثبت نام کرد و پس از ادامه تحصیل در قزوین به قم رفت و دو سال در آن جا بود.                             

مادر شهید شعبانی با بیان نحوه شهادت این شهید، عنوان کرد: پسرم در جزیره مجنون عملیات کربلای ۵، برای خنثی کردن مین ها رفته بود، ترکش به سرش اصابت کرد و در سن ۱۹ سالگی شهید شد .

قورچیان با اشاره به دوران کودکی این شهید والامقام، ابراز کرد:  حسین در کلاس های اول و دوم همراه پدرش به مسجد محل برای اقامه نماز جماعت می رفت و در کلاس های قرآن نیز شرکت می کرد، نماز و قرآن را از سن ۹ سالگی ترک نکرد، همواره در حالت تکاپو و هیجان و همواره قرآن و دین را تبلیغ می کرد.

وی یادآور شد: همسر من در زمان انقلاب اعلامیه‌ها و سخنرانی های امام خمینی (ره) را منتشر می‌کرد و ما در آن زمان یعنی سال ۵۶ از تهران به نظرآباد آمدیم، همسر من هم کارهای انقلابی انجام می‌داد و پایه‌های انقلاب را گذاشت و دفتر مبارزین طالقانی را راه اندازی کرد و ۷۰ تا شاگرد داشت که از این تعداد شاگرد چهار نفر در قید حیات هستند و بقیه به فیض شهادت نائل شدند.

وی با اشاره به حس و حال پشت جبهه هاو نقش آفرینی زنان در  دوران دفاع مقدس، گفت: ما زنان پشت جبهه های جنگ هشت سال در مسجد غدیریه از احمد آباد مستوفی(مصدق) تا پل کردان وسایل مورد نیاز جبهه را جمع آوری می‌کردیم و به گدایان طالقان معروف بودیم، آن وسایل را در مسجد بسته بندی می کردیم، ما در سری اول ۱۷ کامیون کمک مردمی به جبهه ها فرستادیم، در مسجد نیز برای رزمندگان کردستان دستکش و لباس های پشمی می بافتیم، کمک ما برای رزمندگان شب و روز نداشت، حتی منافقین شب ها می آمدند و زنگ ما را می زدند، بچه هایمان را می ترساندند.

مادر شهید روحانی حسین شعبانی در پایان خاطر نشان کرد: الان هم مردم ما خیلی کمک می کنند، ما هنوز دست از  کارهایمان نکشیدیم، خدا ان‌ شاء الله به مسئولین انصاف و معرفت بدهد، خدا به حق پنج تن جوانان و نوجوانان را پایدار و سربلند کند و به آن ها سلامتی بدهد و صبر داشته باشند، به امید خدا صاحب مملکت امام زمان (عج) می آید و همه چیز درست می شود.