ظهور سردار سلیمانی؛ اقتدار محور مقاومت، شکست امریکا

به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، سلیمان غفاری از فعالان فرهنگی و اساتید بسیجی در مقاله ای در آستانه سالگرد سردار سلیمانی نوشت؛

مقاومت اسلامی، دو مفهوم عام و خاص را در بر دارد؛ در مفهوم عام، شامل هر نوع مقاومتی که بر اساس آموزه ها و احکام دین توسط یک مسلمان و یا گروهی از مسلمانان در مقابله با تهاجم دشمنان اسلام و مسلمانان در هر مکان و هر زمان شکل می گیرد.

 اما در مفهوم خاص که شامل عبارت «محور مقاومت اسلامی» می باشد، عبارت است از مقاومت کشورها، سازمان ها، گروه ها و افراد، بر اساس اسلام در برابر تهاجم نظام سلطه و متحدان آن که به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و هم سو با این انقلاب، در سطح منطقه و با محوریت مسئله فلسطین و مقاومت در برابر تجاوزات اسرائیل تبلور یافت.

 در سال های بعد نیز مقاومت در برابر تجاوزات آمریکا و متحدان آن نیز بر آن افزوده شد. اینجا منظور ما از محورمقاومت، همان «محور مقاومت اسلامی» در اصطلاح خاص می باشد.

امریکایی‌ها با تدوین راهبرد ۱۰۰ ساله خود تحت عنوان «استراتژی امنیت ملی امریکا در قرن ۲۱» در چارچوب نظم نوین جهانی در سال ۲۰۰۰ برنامه حمله به کشور‌های منطقه غرب آسیا با هدف تکرار اقدام ۱۰۰ سال پیش انگلیسی‌ها و تجزیه کشور‌های منطقه و تشکیل خاورمیانه جدید را آغاز کرده و بنا بود با اشغال افغانستان، عراق، سوریه برنامه حمله به ایران را عملیاتی کرده و ضمن تجزیه سرزمین ایران به هفت کشور مستقل و همچنین تجزیه سایر کشور‌های منطقه، حداکثر تا سال ۲۰۱۰ خاورمیانه جدید را شکل داده و با سرکوب قطعی مقاومت و نابودی انقلاب اسلامی برای حداقل ۱۰۰ سال دیگر هژمون خود را بر منطقه غرب آسیا مسلط و منافع استعماری خود را در این منطقه و سایر مناطق مورد علاقه تضمین کنند، اما با فرماندهی بی همتای سردار سلیمانی همه نقشه‌های غرب خنثی و به کابوس وحشتناک  و خواب پریشان و تعبیرنشدنی برای آنان تبدیل شد.

آمریکا که مهاجم‌ترین کشور دنیا در یک قرن اخیر است، از ابتدای انقلاب اسلامی به‌دنبال کنترل و محدودسازی انقلاب و در صورت امکان تغییر نظام در ایران بوده و پس از امتحان کردن روش‌های مختلف از جنگ سخت تا نفوذ نرم برای مقابله با ایران، به این نوع از جنگ ترکیبی یا هیبریدی روی آورده و در مدت اخیر با استفاده از اکثر عوامل سازنده این نوع از جنگ، این نبرد را علیه ایران به راه انداخته است.ایران نیز برای مواجه با این نوع از جنگ‌ها، با انتخاب استراتژی‌های سیال و تغییرات تاکتیکی در عرصه نبردهای نظامی و دیپلماتیک، توان خود را برای دفاع پرقدرت هیبریدی افزایش داده تا این تهدیدات را خنثی کند. ایران همچنین با فعال کردن نیروهای مردمی در یمن، عراق و سوریه و کمک مستشاری به دولت‌های عراق و سوریه و به کارگیری توان روسیه در سوریه، به دفاع هیبریدی پرداخته است.

به نظر می‌رسد افکار عمومی، اصلی‌ترین میدان نبرد در کارزار جنگ‌های هیبریدی است که به دنبال آن تلاش‌هایی چند لایه برای قطبی کردن جامعه هدف و نهایتا تحقق بی‌ثباتی در آن کشور صورت می‌گیرد.

منطقه غرب آسیا، حداقل در یک سده اخیر همواره محل منازعه و درگیری بین استعمارگران با عدالت خواهان و آزادی طلبان و مبارزان مسلمان بوده است.

در این میان کشور ایران به دلیل موقعیت مطرح «ژئوپلتیکی»، «ژئواستراتژیکی» و دارا بودن ذخائر و ظرفیت‌های عظیم معدنی و نیروی انسانی ارزشمند و توانمند و ... بیش از دیگر کشور‌ها در معرض طمع‌ورزی و دخالت‌های دول استعمارگر و بیگانه بوده و از بزرگ‌ترین قربانیان سلطه جویی قدرت‌های غربی بوده و همین امر (مقابله به اجانب سلطه‌گر و رژیم طاغوت پهلوی به عنوان دست نشانده داخلی آنان) علت اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و برافراشته شدن پرچم «استقلال‌طلبی» و «مقاومت» در برابر سلطه‌جویی غرب شد و اکنون پس از چهار دهه، جمهوری اسلامی ایران در قاب و قالب مکتب امام خمینی به عنوان الگوی موفق «مقاومت» در جهان اسلام شناخته شده و مقاومت حداکثری با نام امام خمینی عجین شده است.

بیانات مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام که در ترکیب برگزاری جلسه کم سابقه به نظر می رسید، بیان گر ضرورت استفاده از فرصت های برآمده از مجاهدت و شهادت آن فرمانده محور مقاومت است.

سخنان ایشان در این دیدار را می‌توان چارچوب شفاف «انتقام سخت» و حتی به نوعی آخرین سطح ساختاری طراحی ایران برای انتقام خون شهید سلیمانی برآورد کرد.

معظم له درباره انتقام از عوامل و آمران شهادت سردار سلیمانی، به دو وجه انتقام نظر داشتند؛ انتقام نرم و انتقام سخت. پرواضح است که هر دو وجه این انتقام مهم است ولی باید در نظر داشت که انتقام سخت‌تر همان انتقام نرم افزاری است که جوشش و جریان خون شهید سلیمانی باید عامل محرکه «اخراج امریکا از منطقه» و در نهایت «غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار» شود.

طبیعی است که تحقق هر دو هدف بزرگ «سیلی سخت» مدنظر رهبری باید با مکمل‌های نرم افزاری از جنس فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و دیپلماسی فعال سیاست خارجی همراه شود و صرفا بر پایه روش‌های سخت افزاری نیست.

غلبه نرم‌افزاری بر هیمنه پوچ استکبار بار اصلی آن بر عهده فرهیختگان علمی انقلابی در داخل ایران است و پیش شرط «اخراج آمریکا از منطقه» نیز ایجاد انگیزه، همت و اجماع در میان ملت‌های منطقه و تقویت سیاست‌های جبهه مقاومت از طریق دیپلماسی فعال انقلابی است.

با نزدیک شدن به سالروز شهادت مظلومانه و قهرمانانه سردار محور مقاومت و هم رزمان او تلاش های  بی وقفه برای بزرگداشت این واقعه منحصر به فرد در میان بخش های مختلف روز به روز افزایش می یابد. هفته ها است که فعالان فرهنگی و مدنی در فضای حقیقی و مجازی برنامه هایی را با نام و یاد شهید سلیمانی و یاران او آغاز کرده اند و حتی بزرگترین پیمایش سلامت در کشور برای پیشگیری و مقابله با کرونا بنام طرح شهید سلیمانی در حال اجراست.

شواهد و پیگیری ها نشان می دهد این وضعیت در کشور عراق هم در حال تبدیل شدن به یک پیمایش ملی است و فعالیت ها و فراخوان های متعددی از ناحیه گروه های مقاومت عراق و شخصیت ها و فعالان دینی و فرهنگی برای بزرگداشت ایام شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس صورت گرفته است(الایران و العراق ، لایمکن الفراق). این فرآورده های مقاومت تأکیدی است بر بیان چندی قبل رهبر انقلاب که فرماندهان سلیمانی و ابومهدی المهندس را شهیدان امت اسلامی خواندند.

ظهور و بروز سردار سلیمانی در جغرافیای مقاومت، از یک سو موجب انسجام، اقتدار و هم افزایی و همگرایی محور مقاومت شده و از سوی دیگر سبب شکست‌های پی در پی غرب و تبدیل منطقه به گورستان آرزو‌های خام امریکایی‌ها برای تقسیم و تجزیه منطقه شد.

پیامد این ظهور و حضور سردار سلیمانی در جغرافیای مقاومت، او را به مکتب مقاومت مبدل کرده و گستره اسلامی مقاومت را در میزان سردار سلیمانی عیارسنجی می‌کنند.

برای مردم ایران شهید سلیمانی الگوی «مقاومت حداکثری»، «ما می‌توانیم»، «عزت ملی»، «اتحاد حول محور ولایت» و ... است و برای مستکبران و جنگ‌افروزان سلطه‌گر غربی نام سلیمانی شهید(به مراتب بیشتر از سلیمانی زنده) معادل شکست، تحقیر، ذلت‌پذیری و فرار از منطقه است.

اینک شهید سلیمانی عزم خود را جزم کرده تا در کنار مدافعان حرم منطقه غرب آسیا را از لوث وجود پلید و کثیف محور اشرار غربی پاک و فلسطین عزیز را از لوث غده سرطانی صهیونیزم پاک سازی کند.

این وضعیت ایران و محور مقاومت را در مسیر دفع این هجمه تاریخی و شکست نقشه فشار وارد مرحله تازه ای از راهبردها کرد تا بتوان از دستاورهای مقاومت امت اسلامی صیانت نمود که با عنوان اخراج آمریکا از منطقه شهرت یافت.

مطابق اسناد و گزارش ها، پس از اشغال افغانستان و عراق، نوبت ایران بود تا در آتش کینه و جنگ محور غربی-عربی بسوزد و کار ایران اسلامی یک سره شود.

سال های بعد از اشغال عراق مقامات آمریکایی تصریح کردند هدف آنها ایجاد خاورمیانه جدید است که طبعا با حذف قطعی مقاومت و الگوی ایران اسلامی تعریف شده بود.

با روی کار آمدن دولت شرور و خودشیفته ترامپ و تغییر راهبرد آمریکا در قبال ایران و آغاز فشار حداکثری برای حذف مؤلفه های قدرت ایران در منطقه حملات اقتصادی و سیاسی و نظامی بی سابقه ای علیه جمهوری اسلامی شروع شد که با خروج آمریکا از برجام آغاز شد و با شهادت سردار سلیمانی به  نقطه اوج خود رسید.

نفوذ فرهنگی و اجتماعی آمریکا و غرب در جهان اسلام بخصوص کشورهای منطقه برجسته ترین نماد حضور و اشغال گری نرم افزاری آمریکا است که در ماه های اخیر با عادی سازی و علنی سازی روابط برخی همسایگان با رژیم صهیونیستی در  ماه های اخیر وارد مرحله جدیدی شده است.

هرچند محور مقاومت در استفاده از راهبرد مقاومت، هزینه‌های زیادی پرداخت کرده است، اما هزینه‌اش در مقابل سازش در برابر قلدمآبانی که لحظه‌ای از برنامه‌ریزی برای شکست این محور درنگ نمی‌کنند، به مراتب کاهنده تر است.

محور مقاومت با پرچم داری جمهوری اسلامی ایران چندین ده سال است که با تمام توان در مقابل آتش افروزی های آمریکا در منطقه غرب آسیا مقاومت می‌کند. دستاورد منحصربه‌فرد این محور در «لبنان»، «سوریه» و «عراق» در مقابل تروریست‌های دست‌پرورده آمریکا که تا بن دندان مسلح به آخرین فناوری های تسلیحاتی و تجهیزاتی جهان غربی بودند، بهترین شاهد موثق بر این مدعاست.

امروز مقاومت هم از حیث گسترش جغرافیا و هم از حیث توان مندی های نظامی و هم از حیث تسلیحات و هم از حیث چسبندگی و پیوستگی در وضعیت بسیار مطلوبی قرار دارد.

اگر آن روز اسرائیل توانست 33 روز در مقابل حزب الله دوام بیاورد این توانایی اسرائیل امروز به یک و یا دو روز تغییر پیدا کرده است و در نقطه مقابل هم اگر حزب الله توانست در آن جنگ محیط را اداره کند امروز می تواند سیصد روز این محیط را اداره کند.

 فرجام سخن:

شهید سلیمانی در چارچوب مقاومت حداکثری تنها یک الگو در عرصه نظامی و جنگاوری نیست بلکه برای همه کارگزاران و بخش‌های مختلف کشور و برای آحاد ملت عزیز ایران مخصوصاً جوانان برومند این سرزمین یک الگوی جامع اخلاقی، فکری، معرفتی، معنوی و نمونه‌ای برجسته از ایستادگی، مقاومت حداکثری و مدیریت جهادی است.

مقاومت حداکثری مردم ایران در مکتب شهید سلیمانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده تجلی عینی یافته و ضمن استیضاح خط سازش با غرب، گام دوم انقلاب را با انتخاب دولت جوان حزب‌اللهی محکم بر خواهند داشت.

در شرایط حساس کنونی و در هنگامۀ بحران‌های فزاینده جهانی و به صورت خاص تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمنان علیه بنیان‌های فکری نسل جوان سیاست، رویکرد و راهبرد محوری جمهوری اسلامی بر بازدارندگی، تقویت توان همه جانبه برای تقویت عمق راهبردی و مقابله با انواع تهدیدات احتمالی دشمنان غدار است و ملت ایران همچنان چون سال‌های دفاع مقدس با همت و تلاش قابل ستایش و عزم راسخ و جهاد کبیر از کیان اعتقادات و فرهنگ غنی ایران اسلامی دفاع می‌کنند بیش از پیش نیاز است تا با بهره گیری از ظرفیت‌های دفاع مقدس بر دشمنان غلبه کند.

وقتی در مزرعه‌‌ اقتصاد مقاومتی «گندم ری» داریم، چرا دل در گرو نان «جو» باشیم. حیوان ددمنشی مثل گرگ را از هر طرف که بخوانیم و بنویسیم،  همان گرگ خوانده و نوشته می شود.

سیاست ائتلاف غربی، عبری، عربی از بین بردن توان و ظرفیت‌های انسانی، مالی، لجستیکی، زیرساختی و ایدئولوژیک جبهه مقاومت و تضعیف و تجزیه کشورهای اسلامی در راستای تامین امنیت رژیم صهیونیستی قرار دارد تا تسلط جهان خواران، بیش از گذشته بر تمامی منابع و ثروت‌های مسلمانان حفظ شود.

«امروز ایران کربلاست حسینیان آماده باشید(جهزوا انفسکم بالصلاح و السلاح) نهراسید که نمی هراسید کمربندهاتان را محکم کنید. آزادگان و احرار به پا خیزید! قدرت های بزرگ شرق و غرب می خواهند شما را در زیر چکمه ها و چنگال های کثیف و خونین خود خرد کنند که حتی آخ هم نگویید.

امروز روز مقاومت است چنان بر صدام و آمریکا و استکبار غرب سیلی زنید که برق آن چشمان استکبار شرق را کور کند.»                 امام سید روح الله الموسوی الخمینی

می‌توان در یک نگاه کلی، سیاست آمریکا برای مقابله با جبهه مقاومت را مثلث راهبردی فشار، مذاکره و امتیازگیری برشمرد که جز با پذیرش خواسته ‌او تسلیم شدن در برابر فشارهای آمریکا در پی استقرار یک نظام مدون، نهادینه و پایدار آمریکایی در منطقه غرب آسیا محقق نمی‌شود.