خبرگزاری بسیج: محمد ایمانی / ۱- بهمن ۹۸، موارد ابتلا به کرونا در کشور تازه شناسایی شده بود که جنجال رسانههای معارض، برای ارعاب مردم و متهم کردن نظام آغاز شد. چند روز بعد، موعد انتخابات مجلس بود و مدعیان اصلاحات، از افول مقبولیت خود -به خاطر سوءمدیریت در دولت، مجلس و شورای شهر- خبر داشتند. رئیس فراکسیون امید حاضر نشد مجددا نامزد شود و خود را به رای بگذارد. معاون حقوقی رئیسجمهور و عضو مرکزیت مجمع روحانیون هم که نامزد شده بود، فقط ۶۷ هزار رای کسب کرد. اما انتخابات برای بعضی دیگر، حکایت «دیگی که برای من نمیجوشد...» بود! تندروهای این طیف، هماهنگ با رسانههای ضد انقلاب، شروع کردند به ترساندن از اینکه پای صندوق رفتن و دست به استامپ زدن و شناسنامه دادن و برگه رای را نوشتن، موجب ابتلا به کرونا میشود. فضاسازی مسموم موجب شد میزان مشارکت که در تمام نظرسنجیها بالای ۵۳ درصد برآورد میشد، به ۴۳ درصد کاهش یابد. البته سوءمدیریت دولت و مجلس هم موثر بود. VOA ،BBC، ایران اینترنشنال و انبوه رسانههای زنجیرهای چنین القا میکردند که ایران به خاطر دشمنی با آمریکا و انگلیس، در حال غرق شدن در کروناست.
۲- مرور واقعیتها، یازده ماه پس از آن سیاهبازی، اسباب سرشکستگی سیاستبازانی است که در تراز دشمنان ملت ایران نقشآفرینی کردند. آمریکا، چهار برابر ایران جمعیت دارد و جمعیت انگلیس، بیست میلیون نفر از جمعیت ما کمتر است. در حالی که شمار قربانیان کرونا در ایران به ۷۰ تا ۸۰ نفر در روز کاهش یافته، در آمریکا به ۴۳۰۰ نفر و در انگلیس به ۱۱۰۰ نفر رسیده است. آمار قربانیان در آمریکا و انگلیس، ۱۰ برابر است و ما در مهار کرونا، بسیار موفقتر عمل کردهایم. این موفقیت در حالی به دست آمده که ایران در معرض تحریمهای ظالمانه آمریکا و انگلیس قرار دارد.
۳- آیا رسانههای بیگانه و محافل آویزان از آنها، همین واقعیت را بازگو میکنند؟ هرگز! این بار میگویند جمهوری اسلامی، زندگی مردم را گروگان گرفته و حاضر نیست از آمریکا و انگلیس واکسن وارد کند. به روی خود نمیآورند که همینها، چند سال است تعهدات برجامی برای لغو تحریمها را زیر پا نهاده و حتی غذا و دارو را هم تحریم کردهاند. شبکه رسانهای زرد، به مخاطب خود نمیگوید که آمریکای چپاولگر، به ۵۳ میلیون آمریکایی ناتوان از تامین غذا و ۲۳ میلیون بیکار جدید بیاعتنایی میکند. آنها در ساعاتی که رسانههای معتبر جهان، تسخیر کنگره توسط حامیان معترض رئیسجمهور آمریکا را گزارش میکردند، برنامههایی با مضمون خوانندگی فلان زن کابارهای، نحوه ارتباطگیری با جنس مخالف، راز بقا، و حیوانات برخی باغ وحشها را نشان میدادند!
۴- علت این وارونگی و سقوط شخصیت را یکی از فعالان طیف معارض بازگو کرده است. «اکبر- گ»، ماموریت ترور شخصیت نهادها و چهرههای منسوب به نظام را در روزنامه حجاریان و سایر نشریات همسو بر عهده داشت. وقتی هم فتنه سبز کلید خورد، به همراه مهاجرانی، سروش، بازرگان و کدیور، عضو «اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور» بود. او اسفند ۹۸، از خیانت تکاندهندهای خبر داد که همچنان توسط امثال «مصطفی-ت»، «صادق-ز»، «محمدرضا-ج» و... در حال انجام است: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند رسمی بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی (بن سلمان) هستیم. وظیفه ما وحشتافکنی است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم. ما به گونه ای عمل میکنیم که گویی کرونا فقط در ایران وجود دارد و دولت ایران پنهانکاری میکند. گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی، مدافع حقوق بشر، فمینیست و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای راست افراطی هستیم. تلویزیون مال بن سلمان است و «منبع معتبر» هم کسی جز خود او نیست... ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریمهای تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم با کروناهراسی انجام دهیم».
۵- خانم «فائزه- ه» عضو مرکزیت حزب کارگزاران، قبلا دو بار نسبت به اعضای سازمان تروریستی منافقین و سازمان انگلیسی-صهیونیستی بهائیت ابراز ارادت کرده بود. او اسفند ۹۳ به روزنامه فیگارو گفت: «زندان تجربه بسیار خوبی بود چرا که با زنان و مردان بزرگ، بهائیها و اعضای مجاهدین خلق آشنا شدم». وی ۲۰ فروردین ۹۲ در مصاحبه با روزنامه بهار گفته بود: «در میان همبندیها و دوستانم، بهاییها، تعدادی از سازمان مجاهدین و چند نفر لائیک و چپ بودند... بابا، گلههای آن طرف را منتقل کرد که چرا به مجاهدین، منافقین نمیگویم یا چرا روابط خوبی با مجاهدین و بهاییها دارم». دوستی با گروهکهایی که بیسابقهترین جنایات را در حق ملت ایران روا داشتند، چه علتی میتوانست داشته باشد؟
۶- همین عضو کارگزاران اخیرا از جنایتهای رئیسجمهور آمریکا دفاع کرده و گفت: «من یک جایی قبلا هم گفته بودم که برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. دموکراتها کمی شُل و وِل هستند. یعنی با آمدن دموکراتها، این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود». مشابه این بیماری را میتوانید در سرمقاله نشریه حزب «اتحاد ملت» پیدا کنید که نوشت «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب، همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟».
۷- شاید خیلیها یادشان نیاید که «مهدی- ه»، برادر کوچکتر همین خانم کارگزارانی، در بحبوحه فتنه ۸۸ دنبال ارتباط با محافل آمریکایی برای فشار تحریمی علیه ایران بود. چند ماه بعد، دولت اوباما با گرای همینها، از قطعنامه ۱۹۲۹ و تحریمهای شدیدی که نام آن را «فلجکننده» گذاشت، رونمایی کرد. این تحریمها ۱۰ سال است گریبانگیر مردم ماست. اوباما در کتاب خاطراتش اذعان میکند که اگر آن آشوب ۸۸ در ایران رخ نداده بود، دولت او تصمیم به اعمال تحریمهای سخت نمیگرفت. او همچنین گفت «تحریمهای دوره بوش سمبلیک بود؛ تحریمهای سخت را من اعمال کردم».
۸- «آذر ۱۳۹۱نیکآهنگ- ک» همکار نشریات زنجیرهای و یار غار «مهدی- ه» در سازمان بهینهسازی مصرف سوخت بود. او آذر ۹۱ ضمن انتشار برخی فایلهای صوتی گفت: «من و مهدی [... بارها با هم در تماس بودهایم.[ در یکی از موارد که زنگ زد، از من خواست راجع به بحث تحریم اقتصادی ایران، کسانی را در آمریکا ببینم. میخواست بداند در واشنگتن چه کسانی هستند که بشود به تحریمهای سنگینتر تشویق کرد. برای من عجیب بود که پدر و خانوادهاش در ایران باشد و او بخواهد بحث تحریم را پیگیری کند. البته با آدمهای مختلفی در این زمینه صحبت کرده بود... او در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۰ از تلفن دوبی به من زنگ زد و خواست با مقامهای وزارت خزانهداری ارتباط برقرار کنم. معتقد بود تحریمها برای ضربه به حاکمیت و دولت [احمدینژاد] بسیار موثر هستند».
۹- خواسته افراطیون مدعی اصلاحات، «واکسینه کردن» است، یا فلج کردن ملت ایران؟ پاسخ را روزنامه لس آنجلس تایمز ۲۸ مهر ۸۸ از زبان جان هانا مقام آمریکایی داده است: «مطمئناً پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم این امکان را میدهد که خودش را با وضعیت جدید تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن... برخی از آنها نگرانند که رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سبز سرکوب شود. با وجود این، پیشنهاد دادند بمباران همزمان تأسیسات هستهای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج -هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات جمع کردن بساط حکومت را تسریع خواهد کرد».
۱۰- رهبر حکیم انقلاب ۲۷ مهر ۱۳۸۹ در اجتماع مردم قم فرمودند: «بدون تردید دشمن در جدا کردن مردم از نظام اسلامی شکست خورده است. سال گذشته در انتخابات، چهل میلیون مردم کشور پای صندوقهای رأی رفتند. در واقع یک رفراندوم چهل میلیونی انجام گرفت؛ همین بود که دشمن را عصبانی کرد. خواستند با فتنه، اثر آن را از بین ببرند، اما این را هم نتوانستند انجام دهند. مردم در مقابل فتنه هم ایستادند. فتنه سال ۸۸، کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهایی که میتواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد».
۱۱- چند و چون واردات واکسن، موضوع قابل بحثی است. اما مزدوران رسانهای ناتوی فرهنگی، عاجزانه دارند رد گم میکنند. هر چه باشد رسوایی بینظیری که نظام آمریکا (کدخدای برهنه) در چند ماه اخیر بالا آورده، دنیا را تکان داده و لابد باید با برجستهسازی موضوعات انحرافی، آن افتضاح را پنهان کرد. جماعت ورشکسته، همچنانکه از نابودی پروژه هفت هزار میلیارد دلاری آمریکا در منطقه عزادارند، نگرانند که طومار حیات ننگینشان در انتخابات آینده پیچیده شود. بنابراین مرتکب تحریفهای سازمانیافته و رفتارهای رادیکال میشوند. این وطنفروشان، به خودی خود کمترین ارزش و اعتباری ندارند. اما مواضع آنها، نشتی شبکه نفوذ و خیانت است. بنابراین مراجع اطلاعاتی و قضایی باید با جدیت، سرنخها را تا زمان انهدام شبکه اصلی پیگیری کنند.
۱۲- اعضای این شبکه، از رنج ملت ما خوشحال، و از موفقیتهایش ناراحت میشوند. این واقعیت را هنگام موفقیت در تست اول واکسن کرونا، و همچنین تولید بنزین، سوخت بیست درصد، موشکهای پیشرفته و ارسال ماهواره به فضا دیدهایم. آنها مصداق منافقینی هستند که خداوند دربارهشان میفرماید «وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ. آنها دوست دارند، هر چیزی را که شما را به رنج و زحمت بیندازد. همانا دشمنی در گفتارشان آشکار است و آنچه از دشمنی در سینههای خود پنهان میکنند، بزرگتر است... چون با هم خلوت کنند، سرانگشتان خود را از خشم به دندان میگزند. بگو از خشم خود بمیرید؛ همانا خداوند به راز سینهها داناست».