طلیعه سال ۱۳۶۱ سالروز عملیات فتح المبین است و نام فرماندهان شهیدی همچون سردار شهید جعفر حیدریان در آن عملیات میدرخشد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، شهید جعفرحیدریان فرزند رضا متولد دهم خرداد سال ۱۳۳۵ در روستای فردو بخش کهک قم بود. این شهید بزرگوار در ۱۰ سالگی پدرش را از دست داد و مسئولیت سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت. او در اوقات فراغت از کار و تحصیل، درس اخلاق آیتالله مشکینی شرکت میکرد.
شهید حیدریان، چون از کودکی با نام امام خمینی (ره) و مبارزات سیاسی ایشان آشنا بود، در راه اندازی تظاهرات مردم قم در دوران انقلاب، نقش مؤثری داشت و با سخنرانیهای آتشین، جوانان قم را به کوه انفجار علیه سلطنت پهلوی مبدّل ساخت. او که در تظاهرات قم دستش شکسته بود، شب و روز نداشت. هر جا حرکت جدیدی علیه رژیم ستمشاهی بوجود میآمد، جعفر از جمله طراحان آن بود.
پس از پیروزی انقلاب، در زمره تیپ حفاظت از بیت امام خمینی (ره) قرار گرفت و پس از تشکیل سپاه به عضویت این نهاد مقدّس درآمد و در واحد عملیات، در کشف خانههای تیمی منافقین در قم تلاش کرد. سپس در واحد آموزش نظامی، به تعلیم و آموزش پاسداران همّت گماشت.
وقتی سنندج میدان تاخت و تاز ضدانقلاب قرار گرفت، گروهی از پاسداران قم به فرماندهی جعفر به آن منطقه اعزام شدند. شهر در دست ضدانقلاب بود و در باشگاه افسران جمعی از برادران ارتشی در محاصره بودند، جعفر توانست با یک مدیریت قوی محاصره را شکسته و وارد باشگاه شوند. اما چیزی نمیگذرد که با حمله مجدد ضدانقلاب، باشگاه بار دیگر به محاصره درمی آید و به مدت نوزده روز آنها در محاصره میمانند. آنان در این مدّت از کمبود غذا و آب در رنج بودند و برای رهایی از محاصره تمام تدابیرشان را به کار میبندند.
بالأخره با استقامت نیروهای تحت امر و تدبیر صحیح جعفر محاصره باشگاه شکسته میشود و با کمک نیروهای دیگر به تعقیب ضدانقلاب در شهر میپردازند و به فرماندهی شهید، محمد بروجردی از سپاه، شهید صیاد شیرازی از ارتش و دلاوریهای جعفر و همرزمان او، سنندج و سپس جاده سنندج- مریوان از لوث وجود ضدانقلاب پاکسازی میشود و جعفر و همرزمانش بعد از پاکسازی سنندج، به قم مراجعت مینمایند. تعدادی از دوستان و نیروهای او در سنندج شهید شد. این داغ بزرگ قلبش را میسوزانَد و همیشه زانوی غم به بغل میگیرد.
در سال ۱۳۶۰ جعفر مأموریت پیدا میکند این بار در جبهه جنوب در مقابل متجاوزان عراقی بایستد. قبل از اعزام در زادگاهش سخنرانی میکند و با بیان شیوا و پرصلابتش از انقلاب دفاع میکند و اهداف تجاوز عراق را به کشور اسلامی تبیین مینماید. بعد از سخنرانی ۱۵۰ نفر از جوانان غیور روستای «فردو» به همراهی جعفر به جبهه اعزام میشوند و در محور تپه چشمه در کنار او با متجاوزان بعثی میجنگند.
دوکوهه شاهد سخنرانی حیدریان در سال ۱۳۶۰ بود که جعفر در حضور شهید صیاد شیرازی و جمعی از نیروهای مسلح با خدای خود عهد و پیمان بست که برای بیرون راندن متجاوزان از کشور اسلامی، تا آخرین نفس بجنگد.
به ادعیه و مناجات مخصوصاً دعای فرج امام زمان (عج) علاقه زیادی داشت، هر موقع از کار خسته میشد یک گوشهای مینشست و با یک حالت غریبانه و انقطاع از همهچیز، به دعا و مناجات مشغول میشد و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) را از خدا میخواست؛ همچنین نام پرآوازه شهید جعفر حیدریان در زمره جوانان فوتبالیست قم و بر بالای بزرگترین ورزشگاه استان دیده میشود.
شهید بروجردی با شنیدن خیر شهادت جعفر میگوید: «جعفر در کردستان چه حماسهها آفرید و چه رشادتها از خود نشان داد، چطور میشود او را نشناخت؟»
شهید جعفر حیدریان در عملیات فتح المبین فرماندهی محور تپه چشمه را به عهده داشت، اما در این عملیات تیری به پایش اصابت کرد و در راه انتقال به پشت جبهه، به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد.
برادرش ابوالفضل حیدریان که ۱۰ سال از جعفر کوچکتر بود در بهمن ماه همان سال در منطقه عملیاتی رقابیه در والفجر مقدماتی بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
عملیات فتحالمبین از جمله عملیاتهای دفاع مقدس بود که به طور مشترک توسط سپاه و ارتش انجام شد؛ رزمندگان قمی در قالب گردان اباذر از تیپ هفت، ولی عصر (عج) دزفول از لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهدا (ع) در منطقه تپه چشمه به انجام این عملیات مبادرت ورزیدند و فرماندهی این گردان را شهید حیدریان بر عهده داشت.
انتهای پیام/
شهید حیدریان، چون از کودکی با نام امام خمینی (ره) و مبارزات سیاسی ایشان آشنا بود، در راه اندازی تظاهرات مردم قم در دوران انقلاب، نقش مؤثری داشت و با سخنرانیهای آتشین، جوانان قم را به کوه انفجار علیه سلطنت پهلوی مبدّل ساخت. او که در تظاهرات قم دستش شکسته بود، شب و روز نداشت. هر جا حرکت جدیدی علیه رژیم ستمشاهی بوجود میآمد، جعفر از جمله طراحان آن بود.
پس از پیروزی انقلاب، در زمره تیپ حفاظت از بیت امام خمینی (ره) قرار گرفت و پس از تشکیل سپاه به عضویت این نهاد مقدّس درآمد و در واحد عملیات، در کشف خانههای تیمی منافقین در قم تلاش کرد. سپس در واحد آموزش نظامی، به تعلیم و آموزش پاسداران همّت گماشت.
وقتی سنندج میدان تاخت و تاز ضدانقلاب قرار گرفت، گروهی از پاسداران قم به فرماندهی جعفر به آن منطقه اعزام شدند. شهر در دست ضدانقلاب بود و در باشگاه افسران جمعی از برادران ارتشی در محاصره بودند، جعفر توانست با یک مدیریت قوی محاصره را شکسته و وارد باشگاه شوند. اما چیزی نمیگذرد که با حمله مجدد ضدانقلاب، باشگاه بار دیگر به محاصره درمی آید و به مدت نوزده روز آنها در محاصره میمانند. آنان در این مدّت از کمبود غذا و آب در رنج بودند و برای رهایی از محاصره تمام تدابیرشان را به کار میبندند.
بالأخره با استقامت نیروهای تحت امر و تدبیر صحیح جعفر محاصره باشگاه شکسته میشود و با کمک نیروهای دیگر به تعقیب ضدانقلاب در شهر میپردازند و به فرماندهی شهید، محمد بروجردی از سپاه، شهید صیاد شیرازی از ارتش و دلاوریهای جعفر و همرزمان او، سنندج و سپس جاده سنندج- مریوان از لوث وجود ضدانقلاب پاکسازی میشود و جعفر و همرزمانش بعد از پاکسازی سنندج، به قم مراجعت مینمایند. تعدادی از دوستان و نیروهای او در سنندج شهید شد. این داغ بزرگ قلبش را میسوزانَد و همیشه زانوی غم به بغل میگیرد.
در سال ۱۳۶۰ جعفر مأموریت پیدا میکند این بار در جبهه جنوب در مقابل متجاوزان عراقی بایستد. قبل از اعزام در زادگاهش سخنرانی میکند و با بیان شیوا و پرصلابتش از انقلاب دفاع میکند و اهداف تجاوز عراق را به کشور اسلامی تبیین مینماید. بعد از سخنرانی ۱۵۰ نفر از جوانان غیور روستای «فردو» به همراهی جعفر به جبهه اعزام میشوند و در محور تپه چشمه در کنار او با متجاوزان بعثی میجنگند.
دوکوهه شاهد سخنرانی حیدریان در سال ۱۳۶۰ بود که جعفر در حضور شهید صیاد شیرازی و جمعی از نیروهای مسلح با خدای خود عهد و پیمان بست که برای بیرون راندن متجاوزان از کشور اسلامی، تا آخرین نفس بجنگد.
به ادعیه و مناجات مخصوصاً دعای فرج امام زمان (عج) علاقه زیادی داشت، هر موقع از کار خسته میشد یک گوشهای مینشست و با یک حالت غریبانه و انقطاع از همهچیز، به دعا و مناجات مشغول میشد و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) را از خدا میخواست؛ همچنین نام پرآوازه شهید جعفر حیدریان در زمره جوانان فوتبالیست قم و بر بالای بزرگترین ورزشگاه استان دیده میشود.
شهید بروجردی با شنیدن خیر شهادت جعفر میگوید: «جعفر در کردستان چه حماسهها آفرید و چه رشادتها از خود نشان داد، چطور میشود او را نشناخت؟»
شهید جعفر حیدریان در عملیات فتح المبین فرماندهی محور تپه چشمه را به عهده داشت، اما در این عملیات تیری به پایش اصابت کرد و در راه انتقال به پشت جبهه، به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد.
برادرش ابوالفضل حیدریان که ۱۰ سال از جعفر کوچکتر بود در بهمن ماه همان سال در منطقه عملیاتی رقابیه در والفجر مقدماتی بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
عملیات فتحالمبین از جمله عملیاتهای دفاع مقدس بود که به طور مشترک توسط سپاه و ارتش انجام شد؛ رزمندگان قمی در قالب گردان اباذر از تیپ هفت، ولی عصر (عج) دزفول از لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهدا (ع) در منطقه تپه چشمه به انجام این عملیات مبادرت ورزیدند و فرماندهی این گردان را شهید حیدریان بر عهده داشت.
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار