آخرین پرواز...

 خبرگزاری بسیج:زهرا میرزابابایی- قم/ ناو آمریکایی وینسنس، یک فروند هواپیمای مسافربری ‏ایران را در خلیج فارس هدف قرار داد و همه ۲۹۰ سرنشین آن را به شهادت رساند.

این تلخ‌ترین خبری بود که در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷، با بهت فراوان از سوی رسانه‌‏های جهان منتشر شد.

این جنایت از نظر میزان تلفات انسانی، هشتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است...

مروری کنیم بر جزئیات این خبر تلخ: ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه (خلیج‏ فارس) ناو آمریکایی وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویلیام راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد ۲ به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیمای مسافربری ایران از صفحه رادار‌های زمینی محو شد و در طوفانی از دود و آتش به پهنه آب‏های نیلگون خلیج‏ فارس فرو رفت...

بلافاصله پس از این جنایت جنگی، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف- ۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‏ است، پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکایی‌ها سعی کردند تا به نحوی وانمود کنند که در این مورد مرتکب اشتباه شده‏‌اند، اما شواهد بعدی، این نظر آنان را کاملاً مردود جلوه داد.

 پس از این جنایت هیچ‌کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند، حتی ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت گرفت...

چه جالب شد، اشتباه کنند و بعد از آن مدال افتخار و شجاعت...

حالا باز هم بعضی افراد میگن آمریکا دشمن ایران نیست:

بنده به عنوان یک شهروند شهر کهک باید عرض کنم که در این روز و در این جنایت فراموش نشدنی، ما پزشک مهاجر، مسلمان، دلسوز و فداکاری را بنام
شهید دکتر عزیزالحسن عرفی را به همراه خانوادشان از دست دادیم...

پزشکی که در دوران هشت سال دفاع مقدس جنگ تحمیلی با مردم کهک زندگی کرد و همراه و همدم این مردم بود و در طول خدمت در ساعات شبانه روز، در وقت و بی وقت؛ مردم شاهد اخم ایشان نبودند و با چهره شاد پذیرای بیماران و مداوای بیماران بودند.

حال نگاهی کنیم به خاطراتی از شهید عرفی از زبان مردم شهر کهک:

۱_ در اوایل جنگ به پیشنهاد شهید قرار شد تئاتری با مضمون تلاش نوجوانی برای اعزام داوطلب برای دفاع مقدس در مکان کنونی سالن درمانگاه توسط بچه بسیجی‌های کهکی به نمایش گذاشته شود وجهت اجرا نیاز به پرده سن داشتیم، بلا فاصله شهید عرفی به منزل سازمانی خود رفته وبا پرده‌های منزل بازگشتند و تئاتر با حضور پرشور مردم برگزار گردید.

۲_ درزمستان سال ۱۳۶۶ قرار بود بسیجیان روستا‌ها جهت مانور به قم ببرند، چون صبح زود مراسم برگزار می‌شد تعدادی مینی بوس شبانه به کهک اعزام شده بود، ناحیه بسیج کهک مینی بوس را به روستا ها‌ی کرمجگان و فردو اعزام کرد و بعلت یخبندان و سُر بودن جاده قبل از سرازیری و گردنه ابتدای روستای فردو دو مینی بوس با هم تصادف می‌کنند و یکی از مینی بوس‌ها لب پرتگاه متوقف می‌شود و راننده آن از ترس و وحشت دچار تشنج میشود و او را به درمانگاه کهک منتقل نمودند، آن شب شهید دکتر عرفی به مداوای او پرداختند وهر ساعت ۳ الی ۴ مرتبه به بالای سر بیمار آمدند وآن شب تا صبح نخوابیدند واحساس خستگی نکردند و شاهد چهره بَشاش و خندان او بودیم.


《 شهدا مردان راه خدا بودند؛ روحشان شاد، یادشان گرامی و راهشان پر رهرو... 》