استاد عبدالمجید فرائی شاعر آئینی کشورمان با بیان اینکه درگذشته درخانواده های متدین ومسلمان شیعی به مسائلی توجه می شد، اظهار داشت: متاسفانه الان بجز عده قلیلی ازانسان های اصیل و پای بند دین ومکتب؛ بشدت کمرنگ و یافراموش شده است.
فرائی افزود: برای بازکردن کام نوزاد تازه تولد یافته برای اولین قوت، مقداری تربت اصل حضرت امام حسین "ع" را درمقداری آب حل کرده وبه نوزاد می خوراندند.
وقتی تربت کربلا، دروجود آن نوزاد جذب وباجسم وجان اوعجین می شد، پیوندی ناگسستنی بین او، وعاشورا، به وجود می آمد. درشعر"اکسیرمعرفت" به این موضوع اشاره شده است. درضمن درگذشته، مادران متدینه ومعتقد ما سعی می کردند با وضو به نوزادان خود شیر بدهند.
" اکسیر معرفت "
مرا درخویش، پالائید مادر
سپس، بامعرفت زائید مادر
ازآن لحظه،که تربت ریخت کامم
لبالب از ولایت کرد ، جامم
من کودک ، هوائی کرد مادر
مرا هم ، کربلائی کرد مادر
مرا،دلداده کوی حسین کرد
اسیرخلق نیکوی حسین کرد
چه شب ها ،تاسحربیدارمیماند
بگوشم قصه عباس"ع"میخواند
به من،ازتشنگی می گفت:مادر
ز سقا ی جوانمرد و دلاور
زعباس گرانقدر و وفادار
به من می داد،درس ومشق ایثار
در آنجا بود آب ، اما ننوشید
خدابودو فرات و نورخورشید
علی اصغر ، حدیث دیگری داشت
به جانم غصه را،ازکودکی کاشت
نه شیر و آب ، تیر تیز دادند
هزاران داغ ، بردل هانهادند
ز زینب گفت:مادر،بیخ گوشم
خداوندا: ز سرمی برد هوشم
زنی که صبر،ازاوشرمگین بود
مصیبت بیش ازحد،سهمگین بود
هزاران صحنه را،می دید زینب
هزاران بار ، می رنجید زینب
ولی فرزندزهرا"س"دم نیاورد
چوفولادی ، به ابرو خم نیاورد
یزیدازاو،سئوالی کرد،جانسوز
به شام شوم ، با آهنگ پیروز
بگو:زینب، خدایت را،چه دیدی
حدیث جانگزایت را ، چه دیدی
جوابش داد ، او والاترین بود
تماشا کردمش ، زیبا ترین بود
به جز زیبائی مطلق ، ندیدم
بلایش را،به جان و دل خریدم
مرا با اشگ،مادر شیرمی داد
زعشق و معرفت اکسیرمیداد
