به گزارش خبرگزاری بسیج از سپاه تهران بزرگ، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت محمد رسول ا...(ص) تهران بزرگ پیرامون اغتشاشات اخیر در کشور، طی یادداشتی با عنوان "محاکمه عاملان اغتشاشات اخیر در محکمه وجدان!" آورده است:
وجدان آدمی بهترین محکمه برای محک مواضع و بی راهه رفتن های بویژه چهره‌ها و خواص و آدم های نام و نشان داری است که به جای ایمان به عالم الغیب و الشهاده و باور داشت آخرت و قیامتی که باید پاسخگوی عملکرد ها بود، ژشت میهنی و روشنفکری به خود گرفته و اتو کشیده و با ملاحظات گوناگون در منظر و مرعای مردم ظاهر می گردند. زیرا وجدان تنها محکمه و عنصری است که در وجود آدمی هیچگاه دروغ نمی گوید و بدون دوز و کلک، انسان را رهنمون بوده و در خلوت های فردی و درونی نیز موعظه و ارشاد می نماید.
هرچند متاسفانه اغوا های ابلیس لعین با دو حربه ی مرموز هواهای نفسانی و باورها و ادراکات باطلی که ریشه در جهل مرکب دارد و چه بسا مانع اثربخشی و میدان‌داری وجدان و به تبع آن عقل و خرد آدمی می گردد و از انسان مختار و آزاده، عاملی کت بسته برای شیطان می سازد، تا جایی که دیگر امیدی به آن نیست " لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم آذان لا یسمعون بها و لهم اعین لا یبصرون بها اولئک کالانعام بل هم اضل و اولئک هم الغافلون" حال که علیرغم خاستگاه عمومی، مسئولان قضایی در حال استخاره گرفتن پیرامون محاکمه سریع و برخورد قاطع با دانه درشت های اصلی اغتشاشات بویژه قاتلان شهدای عزیز امنیت هستند و مسئولان اجرایی نیز هرچند سرگرم عبور از تحریم ها و در تکاپوی باز کردن گره از معیشت و رفاه حال مردم و نهادهای فرهنگی وابسته به ایشان نیز هنوز در ارزیابی مقصرین این وضع موجود که دامن فرهنگ عمومی و کوچه و خیابان و بازار را آلوده کرده است، همچون عالمان و شخصیت‌های دینی و تقنینی و اساتید و معلمانی که همچون پاسبان و چوپان خواب رفته، تنها در جلسات، به فلسفه بافی و لحیه جنباندن، بجای یافتن راهی برای احیای امر به معروف و نهی از منکر که سلامت و پاکی و تمیزی حیات اجتماعی و قوام دین و اخلاق و کرامت و شرافت انسانی به این دو فریضه الهی که از شئون حاکمیت و دولت اسلامی است بستگی دارد، متاسفانه به چنگ انداختن و به سخره گرفتن این دو فریضه الهی می پردازند تا شاید با جلب نظر عامه و قشر خاکستری جامعه که فعلاً زیر بمباران شدید تهاجمات رسانه‌ای پلشت و کثیف دست و پا می زنند و در بیت الکذب و یا بهتر بگوییم سجن الکذب امپریالیسم رسانه ای و تور شیطانی فضای مجازی دست و پا می زنند، همنوا با ولنگاران و ترویج کنندگان بی حجابی اجباری و ترک امر به معروف و نهی از منکر، بناحق سخن بر زبان جاری می سازند و در حالی که صدا و سیما و رسانه‌های خودی که باید ارگان و تابلو ارزشهای ملی باشند متاسفانه گرفتار اما و اگرها و در انتظار معجزه از صاحبان خرد و عقل نشسته‌اند و البته دشمن نیز که حال همه را رصد می نماید، شب و روز نمی شناسد و جنگ تمام عیار احزابی را علیه همه هستی نظام و انقلاب و ملت و رهبر مظلوم ما به راه انداخته است و بی مهابا با شیوه‌های گوبلزی جنگ روانی و شیطانی و غیر انسانی برای تشویش افکار عمومی و توده‌ای بویژه جوانان وطن را به بازی گرفته است و به امید فروپاشی میراث امام و شهدا به خیال خامش بر طبل تو خالی پیروزی می کوبد و البته که ره به جایی نخواهد برد جز گرفتن پاس گل هایی از آقای گل ها و برخی پابه توپ ها و هنرمند نماهای بی فرهنگ و ادب به نفع دشمنان ملت و میهن ...
لذا این شرایط تلخ و سخت، ما را بر آن داشت تا محکمه‌ای به پهنای وجدان های بیدار به راه انداخته تا در گام نخست به عنوان نمونه سه نفر از مجرمان را به محکمه وجدانهای بیدار کشانده تا دیگران نیز حساب کار خویش بنمایند و تا فرصت هست از خواب بیدار شده و ظلمی که به انقلاب و مردم و نظام اسلامی کردند را جبران کنند. انشالله
۱- جناب آقای آقای گل، حضرت مستطاب علی دایی؛ از شما که البته افتخاری برای ما بوده اید و بارها زیر سایه پرچم وطن برای کشور افتخار آفرینی کردید آغاز می‌کنیم که ذاتی پاک و زلال دارید؛ شنیدیم در جلسه ای برای توجیه آنچه که در خصوص دختر خانم اردبیلی و یا حتی مهسا امینی ادعا کرده‌اید با وجود عدم اطلاع از اصل واقعه و کذب بودن ادعای رسانه‌های بیگانه و اجنبی، علیرغم آگاهی رسانی صدا و سیما و رسانه‌های داخلی، اظهار داشته اید که سالهاست تلویزیون جمهوری اسلامی را ندیده اید تا اطلاع صحیح را دریافت کرده باشید!
گذشته از صدق و کذب کلامتان کافیست در محکمه وجدان پاسخ دهید آیا انصاف است صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای ملیاردی پول درآوردن و حتی تبلیغات های تجاری آقای گل و پاس گل شما مطلوب باشد و یا بازاری پر رونق تلقی گردد ولی برای دریافت اطلاعات و اخبار غیر قابل اعتماد بوده باشد تا جایی که چشم به قاب ماهواره و رسانه‌های بیگانه داشته باشید و به آنها اعتماد کنید!؟ به راستی پاس گلی که در فتنه اخیر به دشمنان قسم خورده ملت و کشور دادید فاتحه پاس گل ها و آقای گلی خویش را نیز خواندید و لذا شما را در محکمه وجدان خودتان محکوم به جبران نموده و تا هنوز وقت است با زبان و کلامی شفاف و البته صادقانه و مخلصانه به زلالی ذات و سرشتتان نسبت به محکوم نمودن جریان فتنه ای که ریشه در توطئه های آمریکایی دارد، غیرتمندانه ظاهر گردید و این بار گل خلاص را به جبهه نفاق و دوز و کلک استکباری بزنید.
این کمترین انتظاری است که از شما می رود.
۲- آقای مهران خان مدیری، خالق اثر های هنری و سینمایی نسبتاً زیادی که شما را کمی از خالق هستی غافل و نسبت به جوهره تربیتی و اخلاقی و اعتقادی و حتی رافت و رحمت نظام اسلامی و جامعه ی انقلابی، بی مهر ساخته است. هرچند ممکن است غرور کاذب شما، مانع از دریافت حقایق و نصایح باشد اما از باب هم میهنی که چه بسا مقاطعی از عمرش را پای آثار شما هزینه نموده است، گذشته از همه اما و اگرها و گلایه ها تنها اشارتی به قطعه کلیپ اخیرتان می نماییم.
آنجا که از میهن و وطن چه پررنگ یاد کردید و گفتید هر ایرانی هرگز راضی به تیکه پاره شدن وطنش نیست، (هر چند فرزند شما نقل قول دیگری کرد) امیدواریم از سر صدق و وفا گفته باشید و البته سزاوار است که به طور روشن بفرمایید مرادتان کدامین وطن می باشد؟ آیا منظور شما از وطن، وطنی هست که ربع پهلوی (میراث دار غارتگران ثروت ملت و نظام دیکتاتوری طاغوت ستمشاهی) از آن یاد می کند؟ و یا آنچه که سلطنت‌طلبان بی سر و پا و منافقان مزدوری که دستشان به خون بیش از ۱۷ هزار زن و مرد بیگناه ایران اسلامی آلوده است و یا مرادتان از وطن همان است که کعبه و آمال وطن فروشان دور از وطن و پرسه زنان کوچه و پس کوچه‌های دریوزی و ماله کشی غرب و اروپا است و یا آنکه مراد و منظورتان از وطن همان است که تحت سایه پرچم خوش رنگ و خوش یمنش، شما نام و نشان گرفتید؟ اگر مراد و منظورتان وطنی است که پرچم سه رنگ سبز و سفید و سرخی که نام الله در وسط آن است، که این نماد و گواه رادمردی و راست قامتی مردان مرد این مرز و بوم است و البته شایسته بود تا کمی هم از اسلام و ارزشهای اخلاقی و دینی و البته انقلابی که برای وجب به وجب خاک و سرزمینش حماسه‌ها خلق نموده است نیز نامی می بردید!
برادر عزیز برای شما که نباید یادآوری کرد که این وطنی که شما در سایه‌اش دنیایی برای خویش بهم زدید، میراث ایثارگری و جانفشانی یل های میادین رزم و پیکاری است که وجب به وجب آن را از زیر چکمه های گرگان گرسنه و حامیان ظالم شان از جمله آمریکا با قدرت و غیرت بیرون کشیدند و برای اولین بار در تاریخ این مرز و بوم اجازه ندادند حتی یک متر از آن از پیکرش جدا گردد تا چه رسد به تکه پاره شدن آن که آرزوی همیشگی اهالی خیانت و جنایت و فتنه پس از پیروزی انقلاب تاکنون به ویژه در جریان فتنه مرموز و چندلایه اخیر بوده است.
۳- جناب آقای علی کریمی شما که تمام هستی و زندگی لاکچری و کاخ لواسان و دیگر اعتبارات مادی خود را مدیون مردم و کشور اسلامی و انقلابی ایران هستید اگر از همان روز که در میادین ورزشی با بستن مچ بند سبز به دستتان حریم پاک و تمیز ورزش را با سیاستی پلشت و فتنه گون آلوده ساختید، با شما برخورد می‌شد اکنون در پناه دشمنان این ملت منافقانه دم از مردم نمی زدید.
به راستی چه شده است شما را که ثروت و نام و نشانتان را از مردم و سرزمین پاکیزه و قوی ایران مظلوم به چنگ آورده اید و حال در جبهه شیطانی دشمنان این مرز و بوم علیه مملکت خویش زبان درازی می کنید؟ آیا نمی‌شنوید زوزه های گرگان گرسنه ای که نه فقط برای تکه پاره کردن میراث با عظمت این ملت بزرگ چنگ و دندان نشان می دهند و با حقد و کینه در کمین فرزندان معصوم این دیار منتظر خوش‌خدمتی ها و غفلت های عناصری همچون شما نشسته‌اند؟
متاسفانه در جریان فتنه اخیر که پر از درس و عبرت است کرکس ها و گرگانی سرک کشیدند و آسیب ها و خسارت های غیر قابل جبرانی بر ملت و کشور تحمیل نمودند. به راستی جواب این خسارت‌ها را چه کسی خواهد داد؟ شما که از اهالی ورزش بودید، خوب معنا و مفهوم پاس گل به دشمن و در نهایت گل به خودی را می فهمید.
درست در زمانی که دولتمردان دولت سیزدهم با اراده‌ای جهادی برای کاستن از درد و رنج و مشکلات اقتصادی و معیشتی توده مردم در تکاپوی خنثی کردن توطئه‌های تحریمی دشمن شب و روز نمی شناسند و بارقه های امیدی برای روزهای بهتر در دل ها بوجود آورده اند؛
معرکه گیری شما و دوستان بی‌بصیرتتان به بهانه های واهی و دروغین و ادعاهای ظالمانه و منافقانه، همچون حجاب اجباری و مرگ بانو مهسا، دشمنان سیلی خورده و کینه توز را بار دیگر به جان مردم و کشورمان ایران انداختید و خود نیز ملت را رها کرده و در جبهه خصم به دروغ از دلسوزی ملت دم می زنید.
آیا مرگ یک بانو که دل رهبر و ملت را نیز سوزاند و یا برداشتن چند روسری از سر اندک دختران و بانوان گول خورده که در گذشته نیز حجاب مطلوب و درخور فرهنگ دینی و ملی را نیز آزادانه رعایت نمی‌کردند و یا اختلاط اندک دختران و پسرانی که در سلف برخی دانشگاه ها، آنقدر برایتان با اهمیت بوده است که باید کف خیابان ها را به آتش کشیده و جامعه را ناامن و مزاحمت برای کسب و کار و زندگی مردم به وجود آورید و عناصر خدوم امنیتی را به زحمت انداخته و در نهایت تنی چند از فرزندان ملت را از دم تیغ و قمه و وحشی گری اراذل و اوباش بگذرانید؟
آیا هیچ اندیشیده اید تنها جوان ۱۹ ساله کارگر شهید حسین تقی پور، با از دست دادن پشتوانه خویش چگونه با گرد یتیمی بر چهره نشسته، از این پس زندگی خواهد کرد؟ و یا دو دختر نوجوان و جوان یتیم شده شهید احمدی از این پس چگونه در فراغ پدر باید زانوی غم در بغل بگیرند. در حالی که هیچ چیزی حتی زندگی لاکچری مانند شما و اقامت در کشور بیگانه ای، جبران گرمی آغوش و سایه سار پدر را برایشان نخواهد کرد.
و آیا احساس به غارت رفته و نابود شده دو طفل معصوم ۷ و دوساله امیر احمدی را که جز خدمت به محروم‌ترین اقشار جامعه در سر نداشت و این شما بودید که در مستی دنیای خیالی و برای خوش خدمتی به دشمنان ملت، این خسارت ها و بلکه جنایتها را مرتکب شدید.
چه سخت و سخیف و به دور از وجدان است دیدن صحنه هایی از این دست که برای کیف و حال نفسانی اندک شماری از طالبان بی حجابی و اختلاط دختر و پسر، نه فقط حریم پرچم میهن که به امام و رهبر و میراث شهیدان و عزت و اقتدار یک ملت و از همه مهمتر به حریم پاک و منزه جامعه به بهانه‌هایی واهی هجمه وارد بشود تا جایی که از جان و حق حیات و زندگی و فرهنگ دینی مردم نیز ناجوانمردانه و در اوج بی فرهنگی و بی ادبی عبور گردد.
هرچند زهی خیال باطل که درخت عزت و اقتدار ملت ایران و پایه های نظام اسلامی به کوری چشم همه بدخواهان و دشمنان، با خون پاک شهیدانی همچون سردار دلها حاج قاسم سلیمانی آبیاری گردیده و بگونه ای تنومند و ریشه دار شده است که با این بادهای گذرای نامردی و بی غیرتی و بی حیایی هرگز صدمه ای نخواهد دید، بلکه مستحکم تر و آبدیده تر رو به سوی فتح قله‌های سربلندی و پیشرفت ادامه حیات خواهد داد و البته گذر زمان همه چیز را حتی برای گول خوردگان حوادث اخیر نیز روشن خواهد کرد. انشالله
والسلام/ ابوالقاسم علیزاده
۴ آبان ۱۴۰۱
