۰۵ / مرداد / ۱۴۰۴ - 27 July 2025
17:09
کد خبر : 9505068
۱۴:۲۵

۱۴۰۲/۰۱/۲۶
یادداشت/جواد صحرایی رستمی

رزق "رمضانیه"‌؛دیدار با خانواده شهید احمد

همه ما، آدم‌ها را در چیزی تصویر می‌کنیم و برایش استعاره می‌سازیم. تصویر و استعاره کودکی من هم از شهید احمد، یک جفت چشم‌های نجیب و باحیاییست که هنوز با گذشت سالها، از ذهن و ضمیرم بیرون نرفته.

به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران،به بهانه سفر به علی آباد کتول سفر یکشنبه به علی آباد کتول و معاشرت کوتاه، اما پر و پیمون با خانواده شهید احمد، رزق "رمضانیه"‌ من و همسرم بود.

لحظه ورود به اتاق، قاب تصویری از شهید شکی به رویمان لبخند زد و در چشم به هم زدنی، من را پرت کرد به تلخ و شیرین روز‌های حضور در شهرک پایگاه شهید بهشتی اهواز کنار خانواده‌های فرماندهان لشکر۲۵ کربلا.

همه ما، آدم‌ها را در چیزی تصویر می‌کنیم و برایش استعاره می‌سازیم. تصویر و استعاره کودکی من هم از شهید احمد، یک جفت چشم‌های نجیب و باحیاییست که هنوز با گذشت سالها، از ذهن و ضمیرم بیرون نرفته.

پایان دیدارمان با مرور یکی دو خاطره ریز و درشت از شهرک (قطعه‌ای از بهشت) همراه شد. پس از آن تصویر چهار نفره‌ای از همسر و یادگار شهید احمد همراه با من و مریم بانو در حافظه دوربین نشست.

زحمت عکس با عروس شهید احمد بود. عروس خانم سلیقه به خرج داد و طوری جورچین مان کرد که تابلوی عکس شهید در کادر بیفتد. برای همین رو به ما گفت: "کمی جمع و جورتر تا آقاجون هم توی کادر بیفتد. " لفظ آقاجون عروس خانم، طعم دیدار آن ساعت را در جان مان دوچندان نشاند و باورمان شد که شهید احمد حتی برای عروس ندیده اش هم یاد و نام محبویست.

انتهای پیام/


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید