به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، ناخودآگاه هنگ کردم ، جایی که عقل حاکم نبود، فقط دویدم و خودم را به کودک رساندم ولی همه چیز خواست خداوند بود تا محاسباتی انجام دهم فقط اراده خداوند بود، اینها حرف‌های جوانی است که روز انتخابات مسوول نگهبانی از صندوق بود و توانست کودکی را نجات دهد، اینجاست که می‌گوییم تقديرها رقم می‌خورد يا حتي تغيير می‌یابد فقط و فقط به خواست او...
ماجرا از این قرار بود اسماعیل شکری‌زاده حین مأموریت نگهبانی از صندوق رای در روستای سیاهرودسر شهرستان محمودآباد توانست در اقدامی شجاعانه کودک ۵ ساله‌ای که در حال غرق شدن در رودخانه بود را نجات دهد.
اسماعیل شکری‌زاده از آن لحظات می‌گوید: ماجرا مربوط به ۱۱ اسفند، روز انتخابات بود البته همان ابتدا بگویم که قرار نبود در حوزه روستای سیاهرودسر باشم، قرار بود در منطقه دیگری حاضر شوم ولی در آخرین لحظه به بنده اعلام شد. شنیده‌اید همه اتفاقاتی که برای انسان رخ می‌دهد قسمت و تقدیر دخیل است که برای من همین موضوع اتفاق افتاد. عصر روز جمعه حوالی ساعت ۱۶:۳۰ بود در حسینیه روستای سیاهرودسر محمودآباد حضور داشتم که ناخودآگاه و خیلی غیر ارادی به سمت پنجره مسجد رفتم، جالب اینکه مسجد حدود ۱۰ یا ۱۲ پنجره داشت ولی در مستقیما سر همان پنجره رفتم نه اینکه بدانم اتفاقی افتاده است.
وی می‌گوید: از پنجره دو کودکی را مشاهده کردم که دارند بازی می‌کنند به خیال خودم و در افکار خودم داشتم این دو کودک را نظاره می‌کردم که سطح بالای رودخانه نظرم را جلب کرد.این دو کودک درحال گرفتن وسیله‌ای در آب بودند که دست یکدیگر را هم گرفته بودند که بار اول موفق نشدند ولی بار دوم تلاش کردند که یک کودک در آب افتاد نمی‌دانم خودم را چطور به کودکان رساندم فقط می‌خواستم به این دو کودک برسم.
به گفته شکری‌زاده، شاید باورتان نشود در همان ثانیه‌هایی که نظاره‌گر این دو کودک بودم به خودم که آمدم دیدم در آب هستم، اطرافم کسی را نمی‌دیدم باوجود اینکه چند نفری از اطراف هم خودشان را به کودکان رسانوه بودند.این رودخانه بعد از طی مسیری به سد می رسید خواست و اراده در کار بود. در مراسمی استاندار مازندران و فرمانده سپاه کربلا حتی از بنده تجلیل هم کردند که خودم را سزاوار این تجلیل نمی‌دانم، آنچه برای من مهم است نظری که خداوند به من داشت و اینکه چرا من تنها آنجا حضور داشتم؟!بعد از این ماجرا افرادی که در اطرافم بودند به من گفتند حالت‌تان خیلی عجیب بود زمانی‌که ناگهانی از مکان خارج شدید ولی باید بگویم اگر اتفاق خوبی افتاد اجر و پاداش آن نزد خداوند است..
وی می‌گوید: خانواده کودک هم از من تشکر کردند اما موضوع جالب اینکه مادر کودک می‌گفت دایی همان کودکی که نجاتش دادم دقیقا در همین سن و سال در همین مکان از رودخانه غرق شدند و اکنون مادرم هم به خاطر یادآوری این ماجرا در بیمارستان بستری است.خودم را در این ماجرا وسیله می‌دانم، وسیله‌ای که به خواست و اراده خدا در این مکان حضور داشتم و هرکسی جای من بود همین کار را می‌کرده است بحثم این است چرا من؟!
سیدمحمود حسینی‌پور استاندار مازندران و سردار سیاوش مسلمی هم در پی این اقدام نوع‌دوستانه و شجاعانه با صدور لوح تقدیر از رشادت این پاسدار محمودآبادی قدردانی کردند.
انتهای پیام/به نقل از خبرگزاری فارس
