ابابیلها و سجیلهای ایران و سقوط ابرهه زمان در افکار عمومی جهان

خبرگزاری بسیج _ سلسله عملیاتهای نظامی و تروریستی صهیونیستها در ایران و قلمرو نفوذ ایران و متعاقب آن تبلیغات کرکننده در فضاهای رسانه ای و مجازی و تسلسل تهدیدهای امنیتی و تخریب های روانی، شرایط منطقه را به سمت بحرانهای بغرنج سوق داده و با یکه تازی های به ظاهر خودسرانه صهیونیستها و به واقع هماهنگ شده با غرب به رهبری آمریکا، غرب آسیا را ملتهب تر از همیشه، مستعد جنگی شدن و ناامنی ناشی از وحشی گری های نظامی و امنیتی رژیم جعلی صهیونیستی نمود.

قدرتهای نظامی و سیاسی جهان در این وحشی گیری، نه تنها ایفاگر نقش بازدارندگی نبودند، بلکه مشوق ابرتروریست جهان در اجرای موبه موی برنامه ها و نقشه های شوم و پلیدش بوده و با شومنی های فریبنده مبنی بر بی خبری و ناهماهنگی و خودسر دانستن رژیم اشغالگر قدس، نه تنها از پشتیبانی نظامی و روانی و حقوقی و رسانه ای این رژیم منحوس انصراف نداده و نمی دهند، بلکه مصمم تر از همیشه، مشوق این رژیم جعلی با عنوان دفاع مشروع و عناوین مشابه دیگر بوده و خودشان را موظف به دفاع و حفاظت از آن می دانستند.

ترور دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران، نتیجه بارز غلط پردازی های غربی ها و پیام واضح عبری ها به ایران اسلامی مبنی بر استمرار ناامنی فزاینده منطقه از جمله حوزه نفوذ و حتی قلمرو سرزمینی ایران عزیز بوده و با دیپلماسی های فریبنده و پوشالی غربی ها که با وعده های دلگرم کننده ای مثل برقراری آتش بس در غزه نیز همراه میشد، عملا در تکاپوی تبدیل نهضت مقاومت و حتی ایران اسلامی، به یک کتک خور به درد نخور بوده اند.

در این میان نه تنها آتش بسی در غزه برقرار نمی شد، بلکه شاهد روند فزاینده جنایتهای وحشیانه صهیونیستها در غزه و گشایش جبهه دیگری از تجاوزات در جنوب لبنان با حجم بالای آتش از طریق بکارگیری تکنولوژی های نوین شامل انفجار پیجرها، مبایل ها و بی سیم ها و لبتاب ها و استفاده از هواپیماهای امریکایی رادارگریزF35 و بمب های ممنوعه یک تنی و حتی دوتنی برای هدف قراردادن مقر مرکزی حزب الله در ضاحیه بیروت نیز بوده ایم.

رژیم صهیونیستی در روند رو به تزاید توسعه جغرافیای تجاوز و جنایت، اقدام به تهدید ایران به شمولیت این ناامنی ها در روزهای پیش رو و حتی ترور رهبران و مقامات نظام نموده و از مردم ایران خواهان جدایی از نظام و مخالفت با آن شده و با شایعاتی مثل انتقال رهبری معظم به جای امن، در صدد بهم ریختن ثبات روانی جامعه و ایجاد ارعاب در افکار عمومی و نیز سقوط باورهای احساس امنیت مردم بوده اند.

ترور ناجوانمردانه شهید مجاهد سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان که تجلی کامل اراده جمهوری اسلامی ایران در منطقه و تقویت و هدایت نهضت مقاومت اسلامی بوده به همراه سرداران بزرگی مثل شهید عباس نیلفروشان، نه تنها بوی آتش بس و احساس امنیت به مشام نمی رسید، بلکه موجب اعتراض افکار عمومی به عدم انتقام و بی عملی ایران در بازدارندگی ماشین ترور و جنگ طلبی رژیم غاصب صهیونیستی شده و فضای مجازی و رسانه ای القاءکننده اتخاذ استراتژی غلط ایران در مماشات با این ابرتروریست بوده اند.

بنابراین راه ثالثی برای توقف این روند دستاوردسوز وجود نداشت و ایران با موشک باران تل آویو، غربی ها را در بهت تحلیل های غلط از مهار ایران در انصراف از حق انتقام نظامی و خونخواهی و مقابله به مثل در خصوص ترور اسماعیل هنیه به عنوان میهمان نظام فرو برده است.

گزافه گویی ها و لاف ها و تهدیدهای افسارگسیخته امریکا و جبهه غرب که صرفا کاربرد تسلی بخشانه برای صهیونیست ها دارد، ناشی از همین احساس شکست مضاعف و دوسویه در دو جبهه دیپلماسی و میدان می باشد.

عملیات وعده صادق ۲ را می توان شجاعانه ترین و در عین حال هوشمندانه ترین اقدام جمهوری اسلامی در بازپس گیری عزت مدارانه افکار عمومی منطقه و جهان و به دست گرفتن ابتکار عمل امنیتی و سیاسی منطقه پس از ترورها و جنایتهای اخیر تلقی کرد که موجب آچمز شدن نظام سلطه و بهم ریختگی محاسبات شطرنج گونه سیاسی و امنیتی آنها شد.

پیام واضح انتقام قانونی و حقوقی ایران اسلامی از رژیم غاصب صهیونیستی به جرم عبور از خط قرمزهای ایران به عنوان یک کشور مقتدر و نظام مردمی و ذی نفوذ در منطقه، تنبیه مضاعف متجاوز و متعدی به حریم قانونی ایران در هر حوزه اعم از حریم جغرافیایی و سیاسی و حقوقی و منابع انسانی و مادی و غیره است.

اگر چه نظام سلطه جهانی و خود صهیونیستها خیلی مذبوحانه دست و پا زدند تا حجم موفقیت بزرگ و محیرالعقول ایران را در عملیات موشکی انکار کرده و با ارائه آمارهای غلط در رهگیری و خنثی سازی از طریق گنبد آهنین و سایر توانمندی های نظامی در ناوها و پایگاههای نظامی امریکا و اروپا در منطقه، آن را کوچک نشان دهند، اما واقعیت همانی بود که مردم منطقه در پخش زنده شبکه های متنوع تلویزیونی کشورهای مختلف دیدند که اسرائیلی ها و حامیان آنها حتی موفق به رهگیری ۱۰درصد موشکهای هایپرسونیک و رادارگریز ایران نشده و به واسطه رؤیت مستقیم اصابت موشکها، جشن و سرور فراگیری را برپا نمودند.

اصابت ۱۸۰موشک از ۲۰۰موشک شلیک شده، آمار بسیار تأمل برانگیزی است که در عملیات وعده صادق اتفاق افتاد و در محاسبات کارشناسان نظامی، بسیار معنادار بوده و طبعا آنها را به فکر فرو خواهد برد.

اما مهمتر از تعداد موشکهای شلیک شده و اصابت کرده و یا حتی مهمتر از شجاعت ایران اسلامی در تحقق این انتقام در فضای سیاه پر تهدید و پر وعده و وعید امریکا و سایر غربی ها، اقبال گسترده مردم بخصوص جوانان کشورهای منطقه و حتی فرامنطقه از این اقدام و شلیک موشکها بود که همزمان دو پیام واضح دارد که اولی میزان نفرتی است که در منطقه نسبت به رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی فراگیر است و دیگری جایگاه و عمق نفوذ راهبردی ایران در بین ملتهای منطقه است که قطعا برخی از ملتها هم بخاطر عناد و سرسپردگی دولتهای وابسته، از این توفیق محروم شدند.

و اما ضمن امتنان از استقبال و همراهی غالب طیف های سیاسی داخل کشور که در ابراز خوشحالی از خود مایه گذاشتند، باید یادآور شوم که عده ای از قلم به مزدها و قلم های اجاره که برای امریکا و رژیم صهیونیستی پادوگری کرده و اغلب هم در داخل کشور نیستند، مرموزانه کوشیدند تا موجبات نگرانی مردم از شروع جنگ را فراهم آورند غافل از آنکه اولا ما شروع کننده نبوده ایم و‌عملیات ما انتقام و در پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی به حریم ایران عزیز انجام شد و ادامه عملیات، منوط به عکس العمل نظامی رژیم صهیونیستی و حامیانش شد و علاوه بر آن علیرغم تأخیر هوشمندانه در عملیات انتقام، همین چند روز پیش در سخنرانی سالانه در سازمان ملل، ایران را به همراه سه کشور دیگر محور شرارت خوانده و تهدید به جنگ کرد و ثانیا استیصال و انفعال و اهمال در نشان دادن مشت آهنین به دشمن صهیونیستی و به تعبیر مقام معظم رهبری، سگ هار منطقه، موجب تجری و جسارت افزایی دشمن شده و قطعا جنگ در شرایطی آغاز می شود که دشمن برداشت منفی از بی عملی ما داشته و آن را به ترس ما تعبیر کند.

بی تردید، امنیت زائیده اقتدار است و اقتدار، نتیجه ی زیرساختها و جلوه های عینی آن در فرصتهای پیش روست و دشمن صهیونیستی زمانی متوقف می شود که در برابر ادعاهای خود مبنی بر برخورداری از نرده آهنین، گنبد آهنین و دبوار آهنین، مشت آهنینی را نظاره کند که گیجگاهش را هدف قرار داده و تعادلش را بهم بریزد تا جائیکه قضاوت عمومی مردم منطقه از گنبد آهنین، واژه نشاط انگیز “آبکش آهنین” باشد.
 
در فراز پایانی شایسته می دانم تا از نیروهای مسلح کشور بخصوص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برای دفاع مشروع و با عزمی راسخ این عملیات غرورآفرین را با موفقیت به انجام رساندند و موجب تجدید روح نشاط و امیدآفرینی در جهان اسلام و در دل تمامی آزادی‌خواهان جهان شده اند قدردانی کرده و از اهتمام‌ رسانه ملی در اجرای عملیات رسانه ای آن با منش جهادی خود منعکس کننده شبانه روزی احساسات و عواطف مردم در شهرهای مختلف بوده و در تنظیم رسانه ای افکار عمومی، تلاش مضاعفی به عمل آورده و از جان مایه گذاشته اند وبا اهتمام بی بدیل خود و تجلی شفافیت و حذف واسطه ها، مستقیما مردم را در متن و بطن حوادث نشانده و می نشانند، امتنان به عمل آورم و به یکایک مجاهدان جبهه تبیین در این همراه نگه داشتن، دست مریزاد عرض کنم.

در پایان باید از مردم عزیزمازندران که همانند همه اقصی نقاط کشور از خانه ها بیرون زده و تا صبح در میادین و خیابانهای مرکزی شهر ضمن اعلام همراهی جشن و سرور ملی و مردمی را به نمایش گذاشته و به رزمندگان اسلام و مردم منطقه قوت قلب داده اند، تقدیر و تشکر داشته باشم که اینگونه و جان برکفانه برای نظام آبرو و اعتبار می خرند و در سربلندی ایران اسلامی، ایفای نقش و انجام وظیفه مجاهدانه می کنند.

هادی ابراهیمی کیاپی دانشیار علوم‌ سیاسی دانشگاه