مسابقات انتخابی تیم کشتی بسیج استان قزوین برگزار شد

به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، این حکایت، قصه دلاوریهای علیرضا بنیادی، پسر مرحوم شادروان پاشا بنیادی، از بچههای باصفای صالحآباد همدان است؛ آقا علیرضا در یکی از یگانهای ارتش جمهوری اسلامی خدمت میکرد اما این خدمت سربازی برای او پر از سلحشوری و مردانگی بود.
علیرضا بنیادی که از رزمندههای قدیمی و پیشکسوت بود، آن موقع مسئول تدارکات یگانشان بود. یک روز که رفته بود برای دیدهبانها آذوقه ببرد، با دوربین نگاه میکند و میبیند بولدوزرهای بعثیها پشت خط، برای خودشان خاکریز میزنند.
یک لحظه همه رانندهها برای استراحت به سنگر میروند. علیرضا فرصت را غنیمت میشمارد، به سمت خاکریز میدود و خودش را به یکی از بولدوزرها میرساند. سریع پشت فرمان میپرد، از خاکریز عراقیها رد میشود، گازش را محکم با چفیه میبندد، فرمان رو قفل میکند سمت خط خودی، و با یک شیرجه سریع از روی آن پایین میپرد.
عراقیهای بعثی که تازه متوجه ماجرا شده بودند، شروع به تیراندازی کور میکنند. اما دیگر دیر شده بود! بولدوزر بی راننده، انگار که جان گرفته باشد، داشت سمت ما میآمد! آقا علیرضا هم کنارش، سینهخیز و با احتیاط، خود را به نیروهای خودی سپاه پاسداران میرساند.
و اینگونه شد که یک بولدوزر نو، شد غنیمت جبهه خودمان. این فقط یک گوشه از دلیریها و شجاعتهای سربازان ارتش ما است.
افتخار هشت سال دفاع مقدس، برای همه ملت بزرگ ایران است.
انتهای پیام/