یک مادر شهید گفت: با دیدن اوضاع فعلی خیلی کم بیرون می روم و اگر هم کار ضروری باشد با ماشین می روم، اما با دیدن این وضعیت بی حجابی خانم ها قلبم آتش می گیرد، گاهی جلوی عکس محمد رضا می ایستم و می گویم مادر جان! جایتان خالی است که ببینید اوضاع کشور چگونه شده است، آن موقع چگونه بود و الان چطور شده است.
کد خبر: ۸۹۲۹۵۹۸
۱۳۹۶/۰۷/۱۴
در گفتگوی خبرگزاری بسیج شاهرود با مداحان اهل بیت مطرح شد؛
پروین مرادی گفت: همسرم سالها در آرزوی ساخت حسینیهایی برای زنان روستا بود که پیش از شهادتش برآورده شد. پیش از بازگشتش به عراق نیز تمام مایحتاج حسینیه را تهیه کرد و سپس رفت.»
جهانبخش گفت: شرکت ریل ترابر سبا که افتخار جا به جایی تعداد زیادی از مسافران را در طول روز از طریق قطار دارد، تلاش کرده تا امانت دار خوبی برای مسافران عزیز کشورمان باشد.
کد خبر: ۸۹۲۰۶۵۹
۱۳۹۶/۰۶/۲۹
گفتگوی اختصاصی با خانواده شهیدان دوقلو«مجید» و «حمید شاهقلی» در خزانه :
رضا در جریان عملیات بیتالمقدس دچار موج گرفتگی شدیدی شد، به حدی که تا مدتی حافظهاش را به کلی از دست داد؛ روزنامهها او را به عنوان رزمندهای که حافظهاش پاک شده است، سوژه کرده بودند.
نجات بخش گفت:حاج حسین بعد از پایان عمليات، با ديدن شهدا در گوشه اي مي نشست با حسرت مي گفت: «چگونه اين عزيزان به شهادت مي رسند و ما هنوز در پشت اين قافله مانده ايم».
بنی فاطمی گفت: اکثر روش های درمانی جانبازان شیمیایی هنوز به روز نیست، مثلا کسانی که سال 65 در شلمچه شیمیایی شدند، هنوز هم داروهای همان سال ها را استفاده می کنند.
برزین گفت: بعد از مجروحیت شیمیایی ام، چشمانم به نور حساس شده بود و به ناچار، ماه ها در اتاق تاریک زندگی کردم چرا که اثرات شیمیایی، قرنیه چشانم را سوزانده بود.
«در این سالها تنها نبودهام و با مختار و حرفهایش زندگی میکنم، حتی پسرم میگوید مادر من هم با پدر زندگی میکنم چون آن قدر از پدر برایمان گفتهای که انگار پیش ماست.»
آقاشیری گفت: وقتی از بیمارستان اتریش به شیراز برگشتم،اهالی محله و خانواده ام به استقبالم آمده بودند و پدرم نذر کرده بود که موقع برگشتنم،برایم گوسفند قربانی کند.
کریمی گفت: زماني كه شهید کریمی فرمانده منطقه 10 سپاه تهران بود، منافقين ترور هاي زيادي را در تهران انجام مي دادند. و حاج داوود در آن شرايط، حفاظت از شخصيت هاي سياسي را به عهده گرفت.
«آقا جان این چه وضعیتی که من دارم زخمی شدم ، از زن و بچهام خبری ندارم آیا پول دارند؟ آیا آزاد میشوم؟» آن آقا با آرامش فرمودند: «روزیرسان شما نیستید این خداست که روزی را میرساند، نگران نباش، روزی مثل تولد من آزاد میشوی».
مادر این شهید مدافع حرم گفت: ابتدا با رفتن امیرعلی به سوریه مخالفت کردم اما بعد که به حضرت زینب (س)قسمم داد اجازه دادم که برود چرا که شور و عشق خاصی در چشمانش می دیدم.
مسئول سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری سپاه حضرت قمربنی هاشم علیه السلام از حضور یکهزار و 300نفر از مردم استان چهارمحال و بختیاری در مناطق عملیاتی جنوب خبر داد.
کد خبر: ۸۸۴۰۵۷۲
۱۳۹۶/۰۱/۰۱
گفتگو با جانباز60درصدی که 4 سال از عمرش را در جبهه ها گذراند