آرزوی جانباز 70 درصد شاهین‌دژی علی رغم تحمل مشکلات و بی مهری های مسئولین:

آرزویم دفاع از حرم امام حسین و مبارزه با داعشی هاست

در گذشته، مسئولان دو سه باری به دیدنم آمده بودند اما طی این سال‌ها هیچ مسئولی سراغم را نگرفته است. کلیه‌ام از بین رفته و با وجود اینکه به دستگاه اکسیژن نیاز دارم، اما آن را با هزینه خودم خریداری کرده‌ام. وقتی برای دریافت کپسول اکسیژن به معاون بهداشت بنیاد شهید رفتار بسیار بد معاون بهداشت بنیاد واقعاً ناراحتم کرد.
کد خبر: ۸۵۴۰۹۵۹
|
۲۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۶

به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بسیج کارگری  عبدالله جوادی، جانباز 70 درصدی اهل شاهین‌دژ در مصاحبه با خبرنگار بسیج کارگری گفت: در منطقه صومار در ۳۴ کلیومتری مرز عراق، در سال ۶۲ جانباز شدم. ابتدا مدتی در سپاه ارومیه در کنار حجت‌الاسلام حسنی بودم؛ ولی بعدها به صورت داوطلبانه به ارتش رفتم و استخدام شدم و به تازگی بازنشسته شده‌ام.

وی با بیان اینکه دارای جانبازی ۷۰ درصد است، گفت: در تپه شهدا مستقر بودیم و با کشور عراق فقط ۱۵ متر فاصله داشتیم. دشمن هر صبح پاتک می‌زد. ما که ۶۰ نفر در جلو خط بودیم، دو روز بود که آب نداشتیم. فرمانده گفت: چه کسی می‌تواند برود و آب بیاورد؟

من و یکی از همرزمانم، داوطلب و آماده شدیم. از آنجا تا تانکر آب، نیم ساعت فاصله بود. به یاد لبان تشنه حضرت ابوالفضل‌العباس (ع) افتادم و رفتم. یکبار دبه را پر از آب کردم. دفعه دوم فرمانده گفت: نرو اما گفتم: بچه ها تشنه هستند. قاسم هم با اینکه تازه داماد بود، با من آمد؛ اما در اثر پاتک دشمن، قاسم شهید شد و من نیز جانباز شدم.

این جانباز شاهین دژی یادآور شد: در کردستان نیز در محضر حجت‌الاسلام حسنی، قریشی و قره‌باغی خدمت کرده‌ام. بعد از جانبازی، در امر به معروف سپاه خدمت کردم. سه سال در خدمت نیروی انتظامی بودم و چون چشمم ضعیف بود و یکی از چشم‌هایم ۹۸ درصد از بین رفته بود، دیگر نتوانستم ادامه دهم.

وی با بیان اینکه در حال حاضر چهار ماه است که به شدت بیمار هستم، افزود: در بیمارستان گفتند شیمیایی شده‌ام ولی تاکنون این موضوع را نمی‌دانستم.

وی با بیان اینکه در گذشته، مسئولان دو سه باری به دیدنم آمده بودند، افزود: طی این سال‌ها هیچ مسئولی سراغم را نگرفته است. کلیه‌ام از بین رفته و با وجود اینکه به دستگاه اکسیژن نیاز دارم، اما آن را با هزینه خودم خریداری کرده‌ام.

این ایثارگر دوران دفاع مقدس با اشاره به اینکه برای دریافت کپسول اکسیژن به معاون بهداشت بنیاد شهید استان مراجعه کردم، گفت: رفتار بسیار بد معاون بهداشت بنیاد، واقعاً ناراحتم کرد. وی نه تنها هزینه را متقبل نشد، بلکه بر سر من، منت هم گذاشت.

جوادی گفت: ۲۰ روز در یکی از بیمارستان‌های ارومیه بستری بودم؛ اما تنها یک شب و آن هم با کمک رئیس بنیاد شاهین‌دژ، به همسرم اقامت دادند.

وی با بیان اینکه طبق مصوب مجلس برای اعزام جانبازان به سایر شهرستان‌ها، باید نهاد یا ارگان مربوطه، آمبولانس در اختیار جانبازان بگذراند، گفت: ولی هیچ گونه خدماتی به من که 30 سال است جانبازم ندادند. حتی ۲۰ روزی که به خاطر بیماری شیمیایی به مرکز استان اعزام شده بودم، متأسفانه هیچ نهاد مرتبطی، حتی به خانواده‌ام اسکان ندادند.

جوادی با تعریف خاطره حضور خود در کردستان گفت: زمانی که تنها ۱۶ سال داشتم، در پادگان ارتش بودم. فرمانده به مرخصی رفته بود. یک شب که نگهبانی می‌دادم، در حالی که عکس امام در یک جیبم بود و قرآن در جیب دیگرم، به همرزمم گفتم: بیا پایین من بروم بالا. گفت: می‌ترسم! در آن طرف حیاط چند نفر دیده می‌شوند، بالا رفتم و مشاهده کردم که چند نفر حرکت می‌کنند، تیربار را آماده کردم و می‌خواستم قرآن را ببوسم که در ۱۵ متری ما آرپیچی زدند. چهار تا آرپیچی زدند؛ اما به سنگر من نخورد.

وی ادامه داد: آن شب از ساعت یک تا سه درگیر بودیم. هیچ کس شهید نشد و همه سالم بودند و تنها یک نفر مجروح شد و از آنها نیز یک نفر کشته شد. اگر چه آنها حتی می‌خواستند وسایل ما را نیز به غارت ببرند، اما اقدام به موقع اجازه نداد و آنها عقب‌نشینی کردند.

این جانباز شاهین‌دژی  با یادآوری همرزمان دیگری از جمله حجت‌الاسلام حسنی، حجت‌الاسلام قریشی، قره باغی و تیسمار شیرازی گفت: در هر مأموریت عشق به امام و قرآن موجب می‌شد تا رزمندگان مبارزه کنند.

وی با بیان اینکه سلام مرا به امام خامنه‌ای برسانید، افزود: چندین سال بیماری را با امیدم به خدا، رهبری و انقلاب تحمل کرده‌ام.

عبدالله جوادی با بیان اینکه آرزو دارم با لباس مقدس نظامی، مدافع حرم امام حسین (ع) باشم، گفت: مبارزه با داعش و گروه‌های تکفیری را که به نام اسلام، جنایت‌های مختلفی انجام می‌دهند و برای ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی می‌کوشند، وظیفه خود می‌دانم.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار