خبرهای داغ:
شاه امیریان

نامه بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز به ریاست سازمان سینمایی درخصوص اکران فیلم رستاخیز/خروش عقل از مسیر حق ظاهرتر از این؟ و کج فهمی در سینمای دینی از این واضح تر؟

خبرگزاری بسیج: نامه تفصیلی کانون رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز به ریاست سازمان سینمایی کشور درخصوص اکران فیلم رستاخیز
کد خبر: ۸۵۴۱۷۵۴
|
۲۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۵
به گزارش خبرگزاری بسیج از فارس، کانون رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز نامه تفصیلی به ریاست سازمان سینمایی کشور درخصوص اکران فیلم رستاخیز ارسال نمود.

متن کامل این نامه به شرح زیر می باشد:


بسم الله الرحمن الرحیم

" من میخواهم این را عرض بکنم که هنر دینی به هیچ وجه به معنای قشریگری و تظاهر ریاکارانه ی دینی نیست و این هنر لزوما با واژگان دینی به وجود نمی آید. ای بسا هنری صد در صد دینی باشد اما در آن از واژگان عرفی و غیر دینی استفاده شده باشد. نباید تصور کرد که هنر دینی آن است که حتما یک داستان دینی را به تصویر بکشد یا از یک مقوله ی دینی صحبت کند.

مقام معظم رهبری 1/5/80


جناب آقای حجت الله ایوبی؛ ریاست محترم سازمان سینمایی

سلام علیکم

امروز بعد از گذشت 37 سال از برپایی نظام معتقد و استوار بر تعالیم اسلامی و بعد از سخنان و نگرانی های پیر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و رهنمون های مقام معظم رهبری کم کم به این نظر یقین پیدا میکنیم که انقلاب هنوز کامل وارد هنر و سینمای ما نشده است. و اساسا مسئله هنر برای تعالیم دینی و اسلامی دچار کج فهمی شده است. نتیجه این کج فهمی این میشود که رختی جدید بر تن اسباب و لوازم و ملزومات هنر غرب که تقیدی به دین ندارد میکشند و منادی دینی بودن میشوند و ادعا میکنند ندای دین را سر میدهند. این کج فهمی اگر سریع جلویش گرفته نشود تا آنجا ادامه پیدا میکند که ابتدا در خویشتن مینگرد و وقتی به این باور غلط و وهمی رسید که گویا میتواند به تصویر کشنده ی دین باشد به یقین میرسد که میتواند معارف بلند بشری که هر عاقل و هر متفکر و هر فیلسوف و انسان باهوش و هر عارف سالک را به زانو در می آورد و تا قرن ها و سالها در تمامی فرهنگ ها و دین ها دلها را آگاه و ضمیر ها را روشن و عقل ها را به جنبش و جسم ها را به خروش در می آورد و هر کس رو به سوی حق دارد وامدار آن است و هر کس از حق چیزی میداند در آن می یابد را می تواند به نمایش در بیاورد. چرا که از جهل و نادانی و خودپسندی غیر از این لاف و گزاف انتظار دیگری نمیرود. که به فرموده قرآن انسان گمراه و جهول است.

اما حتی کار به این جا هم ختم نمیشود و این تفکر کج تا آنجا میرود که در رویای به عرصه ی به مشاهده در آوردن دین و برداشت های شخصی اش از دین ناگاه به مقامی که لایدرکه الابصار و لا یدرکه الافهام( چشم ها و فهم ها آنرا درک نمیکنند). ناگهان مینگرد به مقامی که آنرا وارث، موضع سرالله، دلیل علی الله، حجت الله، سفیر الله، ثار الله، وترالله، وصی الله، آل الله، سفینه النجاه، سید الشباب اهل الجنه، خازن کتاب المسطور، ابوالاحرار، ابوالمجاهدین، حضرت اباعبدالله (ع) مینگرد. و ادعا میکند که میتواند حرکتی که که سالها و قرن ها و زمان ها و مکان ها و قلب ها و عقل ها و خشکی و دریا و فرهنگ ها و سنت ها و ملت ها را در نوردید و در همه جا گسترش یافت را در قاب کوچک تصویر یک اثر هنری پیاده کند.

خروش عقل از مسیر حق ظاهرتر از این؟ و کج فهمی در سینمای دینی از این واضح تر؟

آنها را چه شده است که گمان برده اند می توانند همان گونه که غرب در بازیابی هویت جعلی و وهمی اش متوسل به سینما شد و برای قدرت یافتنش از آن و از ادیسه ها استفاده کرد و نتیجه اش شد تروا و سیصد و گلادیاتور و مانند که آن را در مقابل چشمان مردم دنیا گذاشت تصمیم میگیرند ما نیز برای نشان دادن هویت واقعی و حق خود از همان تکنیک و فرم و ساخت و روایت و با آن نگاه به مسئله حماسه و قهرمان وبا آن سبک چهره پردازی و جلوه ویژه و میزانسن و و دکور و ... بزرگترین صحنه ی دنیا که عاشورا و صحنه ی کربلا و اتفاقات آن که هر لحظه و ثانیه ای و چشم بر هم زدنی از آن عقل ها را عریان میکند و دلها را میرباید و جان را از تن خارج میکند و وآسمان میگرید و ناله میزند و ملائکه ناله کنان محضر خداوند حاضر میشوند و ضجه کنندگان تا ابد ضجه میزنند و ناله کنندگان تا ابد ناله میکنند و گریه کنندگان تا ابد گریه میکنند و گریبان ها میدرند و اشک ها جاری میشود و هر آنکس که دید جان داد و زمین تا ابد از اتفاقات آن شرمسار و خورشید خجل میشود و گویا قیامت رقم خورده است را شاید بتواند ساعاتی از آن را به تصویر بکشد تا با دلی خوش، خوش باشد به اینکه توانسته یک واقعه را به دنیا نشان دهد. غیر از این است که جسارت در لباسی نو معنا پیدا کرده است؟ و در این بین ما نیز به تماشا مینشینیم و به به میگوییم گویا این وقایع که در این قاب است همانی است که واقعا روی داده است. در حالی که با کمی تفکر می توان فهمید که آن چیزی که در این قاب نشان داده شده است در مقابل واقعیت دقیقا هیچ است.

لذا جناب آقای حجت الله ایوبی، رئیس محترم سازمان سینمایی لازم میدایم در این اثنا نکاتی را به اختصار راجع به مخالفت با این فیلم متذکر بشویم تا بار دیگر در این را بطه تأمل کنیم.

1)در اثر، آن چیزی که هر فردی که در باب تاریخی این واقعه مطالعه داشته است، متوجه آن میشود مسئله تحریف تاریخی آن است که جای هیچ غذری را باقی نگذاشته است در حالی که به طور صریح مخالف ارباب مقاتل و روایات متقن و استوار دینی رسیده است. حال این سؤال پیش می آید چگونه اثری که میخواهد مروری بر واقعه کربلا داشته باشد، آنرا تحریف کرده است و با حقیقت رسیده تفاوت زیادی دارد؟ نکند کارگردان این اثر همچون هالیوود به ماجرای های تاریخی از دید خود مینگرد نه از دید تاریخی؟ اینگونه قرار است مردم دنیا نسبت به این نهضت آگاه بشوند؟

2)به دفعات مکرر و در اثر های متفاوت در قالب های متفاوت این سؤال درباره به تصویر کشیدن حضرات معصومین و بزرگان اسلام مطرح شده است. و در هربار علمای دین نظری کاملا شفاف و صریح و دقیق داده اند که اینجا لازم میدانیم جهت اینکه مروری شود دوباره نگاهی به نظر علما بیاندازیم.

آیت‌الله مکارم‌شیرازی: در مورد حضرت قمر بنی‏هاشم (ع)،نشان دادن چهره آشکار به مصلحت نیست.

آیت‌الله مظاهری‌اصفهانی: این کار حرام است و باید نباشد.

آیت‌الله علوی‌گرگانی: شخصیت حضرت ابوالفضل (ع) در میان عموم مردم و شیعیان مخصوصاً متدینین ممتاز است وبنابراین برای جلوگیری از هتک حرمت و وهن به مقام عظمای آن بزرگوار لازم است از نشان‏دادن چهره ایشان اجتناب ‏شود.

آیت الله وحید خراسانی: نشان دادن این شخصیت با عظمت به هر طریقی موجب وهن ایشان می‌شود و لذا باید از این کار اجتناب شود.خدا نکند که چنین کاری را انجام دهند، که اگر بکنند، آن وقت هر چه پیش ‏آید و هر چه ما بگوییم معذوریم.

آیت الله علوی گرگانی: باعث حرمت شکنی عظمت امامزادگان بزرگوار خواهد شد و لذا اینجانب این عمل را محکوم می کنم.

و دیگر علمای عظام که در مجال نمیگنجد. حال دوباره این سؤال مطرح میشود که چگونه اثری قرار است در باره یک واقعه مهم در دین صحبت کند در حالی که این کار را علمای آن دین محکوم کرده اند؟ این که کسی می خواهد مسئله ای دینی را به تصویر بکشد و علمای دینی آنرا محل اشکال میدانند قابل جمعند؟

3)شما اهل هنر و سینما هستید و ما نیز. لذا سؤالی مهم از شما و عوامل فیلم داریم. اگر اثری سینمایی که برداشتی از تاریخ است روایت شود جدای از روایت صحیح یا غلط آن آیا غیر از این است که آن اتفاق و واقعه برای همیشه در ذهن بیننده با تصاویر آن فیلم گره می خورد؟ فیلمی که بی شک تا آن عظمت نورانی و فجایع کربلا به اندازه ای فاصله دارد که می توان گفت در حقیقت انعکاسی هیچ از واقعیت است در ذهن مخاطب با عنوان فجایع کربلا ثبت میشود. یعنی تقلیل و رقیق کردن و ساده نشان دادن و قبح شکنی فجایع و مصیبت های بر اهل بیت (علیهم السلام) در نظر مردم. و وای به روزی که آن فاجعه ای که قابل وصف نیست در نظر شیعیان شباهت به یک صحنه ی درگیری معمولی داشته باشد و به عنوان واقعیت کربلا نشان داده شود و خدا میداند تا کی ذهن ها در روضه ها در فکر تصاویر فیلمی است که شباهتی به واقعیت ندارد. و وای بر کنندگان آن که در پیشگاه خدا و ائمه مسئول و محکومند. در آنجا نمیدانیم که مسببان این قبح شکنی در دل شیعیان و مسلمانان، چه جوابی دارند و در حالی که می خواستند دلها را به سمت حضرت و قیام او سوق دهند آب بر آتش قلبی آنها ریختند. این مسئله بس مهم است که از شما میخواهیم بار ها و بار ها به آن فکر کنید.

نکاتی دیگر نیز قابل ذکر است مانند مسئله ی تکنیک و فرم در این اثر که بحثی تخصصی می طلبد که در این مجال نمیگنجد. این بحث را در باره تصویر برداری، گریم، صدا، میزانسن و ... میتوان ادامه داد اما همانطور که گفته شد از آن صرف نظر میکنیم.

تأمل در تمامی این موارد و همچنین تأمل در این سؤال که آیا این فیلم قرار است نماینده دین و تفکر ما و قیام و حرکت عظیم حضرت ابا عبدالله باشد؟و همچنان تأمل در روایت وتحریفات و ضرر هایش ما را به نتایج مهم و تأثیر گزاری میرساند.

این نیز نباید از نظر بیفتد که برای فیلم خرج بسیاری شده است. و این حرکت سازمان سینمایی درتخصیص همچین بودجه ای به اینگونه نیات قابل تقدیر است. وشاید این امر باعث دودلی شما در لغو اکران آن شده است وگمان میکنید که لغو اکران این فیلم نفله و تلف شدن این همه هزینه و تلاش و تجهیزات و خستگی است. ولی بی شک این همه تلاش ها در صورت اکران ضرر بار میشود که ضررش بیشتر متوجه خود شماست. جناب آقای درویش هم در سینمای ما سابقه ی خوبی دارند و گویا زحمات زیادی نیز برای این اثر کشیده اند و از امکانات زیادی استفاده کرده اند. ولی باید توجه داشت که در مراحل ساخت غلط های زیادی صورت گرفته است. لذا میبینیم که اثر تا واقعیت آنچنان فاصله دارد که میتوان کل اثر را یک تحریف و ضرر به روح واقعه خواند. که نه تنها این اثر هیچ اثر دیگری نیز یارای به تصویر کشیدن این ماجرای عظیم را ندارد و این از خصوصیات ماجرای کربلا است. چرا که اگر اثر در رابطه با ماجرایی چون قیام مختار یا ماجرای صفین و... بود می شد تا حد زیادی آنرا باور پذیر و منطبق بر واقعیت به نمایش در آورد. و ادعا در باب به تصویر کشیدن کربلا و قیام حضرت اباعبدالله(ع) بی شک ادعای دروغین و گزاف است. و همچنین ضمن توجه به نکات گفته شده میتوان فهمید که اثر با ضربه زدن بر قداست این واقعه ی بزرگ عالم امکان و قبح شکنی و ساده نشان دادن واقعه خیانت بزرگی به امام عزیز و بزرگوارمان کرده است.

و لازم است که تخریب کنندگان اعتقادات دینی ما بدانند که وای بر روزی که فردی جرأت به اهانت به مقدسات را پیدا کند و آنهم مقدساتی همچون قیام امام آزادگان و حق طلبان که تا بوده در تاریخ حرکت ایشان روشن کننده ی ضمیر ها و دفاع از دیانت و آزادگی بوده است. و بدانند که قلوب شیعیان با او آرام میگیرد و اگر کسی فکر و تنها فکر اهانت به حتی نزدیکان ایشان را در سر داشته باشد تا دنیا دنیاست و تا مادامی که در دایره ی سلطه ی خداوندی است آرام، آرامش و قرار نخواهد داشت.

و در پایان یادآور میشویم که جلوگیری از تحریف دین وظیفه همه است و چه تحریفی بزرگ تر از تحریف عاشورا که تغذیه کننده تفکر اسلامی است. وچه چیز بد تر از قبح شکنی ژرف ترین و عمیق ترین و فجیع ترین واقعه تاریخ. و بی شک قصد عامدانه در تحریف قیام حضرت ، قصد در تحریف دین و جنگ با خداست. لذا به هر کس از مسئولین که بتواند جلوی تحریف واقعه کربلا را توسط این اثر بگیرد ولی بنا بر وظیفه اسلامی و دینی خود عمل نکند آخرین تذکر را میدهیم که برای مسببان تنها اندوه و تاسف باقی خواهد ماند.

ولا حول و لا قوه الا بالله

21/4/1394

بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز


ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار