مبنا و منابع حقوق بشر اسلامی، اراده خداوند و دستورات خداوند است
وی افزود: درحالی که در اسلام مبنا اراده خداوند است و سایر ارادهها در طول اراده خداوند قرار دارند و منبع حقوق بشر اسلامی نیز، وحی و دستورات خداوند است که در قرآن آمده است.
پروین خاطرنشان کرد: از نظر حقوق بشر بینالمللی این حقوق برخاسته از حقوق طبیعی و ذات انسان است که همراه انسان بوده است و دولتها آن را کشف کردهاند و در نگاهی دیگر حقوق بشر، حقوقی تسلیمی است که دولتها آن را وضع کردهاند و خودشان ضامن اجرای آن هستند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: از نظر اسلام حقوق بشر از طرف خداوند به انسان اعطا شده است؛ چنانکه در قرآن میفرماید: ما به بنیآدم کرامت بخشیدیم که در اینجا کرامت اعطایی است و فارغ از نژاد، رنگ و قبیله، کرامت ذاتی به انسان اعطا کرده است.
وی افزود: به دنبال این آیه آمده است؛ انسان را بر زمین و آسمان و دریا حاکم کردیم و این عزتی است که به انسان دادیم و درجایی دیگر میفرماید: ما انسان را خلیفه و جانشین خود قرار دادیم و سایر ملائک و فرشتگان باید به انسان سجده کنند و از اینجا روشن میشود که مبنا و منابع حقوق بشر در اسلام با نظام بینالمللی متفاوت است.
پروین گفت: با وجود تفاوت مبنا و منابع ممکن است اشتراکاتی بین حقوق بشر اسلامی و بینالمللی وجود داشته باشد که قابل انکار نیست.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بحث کرامت و اعطای آن به انسان را یکی از اختلافات حقوق بشر اسلامی و بینالمللی برشمرد و گفت: این کرامت به هیچ شکل خدشهپذیر نیست، اما کرامتی به نام کرامت اکتسابی نیز وجود دارد که حقوق بشر بینالمللی آن را نمیپذیرد؛ یعنی انسانها با رفتار پسندیده و اخلاق نیکو کرامت خود را افزایش داده و بر سایر انسانها برتری مییابند.
وی تفاوت دیگر را موضوع حق حیات دانست و تصریح کرد: حق حیات، حقی است که خداوند به انسان به شکل مطلق اعطا کرده است، اما اگر فردی حق حیات دیگری را از او بگیرد، اسلام قصاص را برای وی تعیین کرده است که این در حقوق بشر بینالمللی پذیرفته نیست.
پروین افزود: در رابطه با دین و عقیده نیز اسلام میفرماید که انسان تا زمانی که جستجو نکرده میتواند هر دینی را بپذیرد، اما وقتی دینی را پذیرفت دیگر آزاد نیست که دین خود را تغییر دهد، ولی از نظر حقوق بشر بینالملل فقط میتواند دین خود را تغییر دهد.