به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از فارس_ امین صبحی: وزیر خارجه عربستان درخواست ظریف برای دیدار را رد کرد، واکنش غیرمحترمانه عربستان به سخنان روحانی، عدم صدور روادید برای نمایندگان ایرانی توسط آل سعود، زانو زدن ظریف در مقابل دیکتاتور کویت، اخراج کاردار ایرانی توسط بحرین و بازداشت 9 معلم ایرانی در امارات تنها چند تیتر از مجموعه اخبار مرتبط با عملکرد وزارت امور خارجه است که در روزهای گذشته توسط رسانههای مختلف منعکس شده است.
با مطالعه مشروح اخبار مرتبط با این رویدادها و نگاهی کلی به وضعیت موجود در سیاست خارجی کشور این طور نتیجهگیری میشود که گویا وزارت امورخارجه تنها وظیفه و رسالت خود را سر و سامان دادن به پرونده هستهای و برجام میداند البته ذکر این مطلب نافی اهمیت موضوع هستهای نیست چراکه امکانات مادی و معنوی زیادی صرف این راه شده اما متاسفانه تمرکز بر این مسئله توسط دستگاه دیپلماسی غفلت از حوزههای دیگر را به دنبال داشته است.
تیم مذاکره کننده و در راس آن آقای ظریف تا حدی به این گفتوگوها حساس شدهاند که گویا همه آرمان جمهوری اسلامی در رسیدن به توافق خلاصه شده است و موضوعات و مباحث مختلف کشور تحتالشعاع مسئله هستهای هستند اما در واقع موضوع هستهای تنها بخشی از مسایل کشور است و مردم انتظار دارند دستگاه دیپلماسی نسبت به سایر مشکلات و مسائلی که مستقیماً با منافع و حیثیت ملی در رابطه است نیز به همان شدت حساس بوده و ایفای نقش کند و به سادگی از کنار آنها نگذرد.
موضوعات طرح شده در ابتدای این یادداشت تنها برخی از مسایل مهم این روزهاست که از سوی مسولان وزارت امور خارجه نادیده گرفته شده و متاسفانه تبعات منفی آن در جامعه و روابط بینالملل قابل مشاهده است. این غفلت و سهل انگاری تا حدی ادامه یافت که مقام معظم رهبری در قبال بیتفاوتی دولت سعودی نسبت به جنایت صورت گرفته در جریان فاجعه منا هشدار دادند؛ موضعی که باید توسط دولت به ویژه وزیر امور خارجه و مجموعه متبوعش پیش از فرمایشات ایشان اتخاذ میشد.
گویی وزارتخارجه در پاسخ به منتقدان داخلی نیز استراتژی بیتفاوتی را چاشنی دیپلماسی لبخند کرده و درخصوص انتقادات صورت گرفته نسبت به کوتاهی این وزارتخانه در قبال حادثه منا اقدامات انجام شده را خوب ارزیابی میکند در صورتی که مجموع این اقدامات محدود به سفر وزیر بهداشت در سطح کلان و آقای قشقاوی به عربستان و احضار چند باره سفیر آل سعود بود که ثمری نداشت و با گذشت بیش از 20 روز از واقعه منا ابعاد این فاجعه و وضعیت بیش از 60 ایرانی در هالهای از ابهام قرار دارد.
در صورتی که انتظار میرفت وزارتامور خارجه با تحرکات به موقع خویش سازمان کنفرانس اسلامی و کشورهای اسلامی را در این باره فعال کرده و آل سعود را ملزم به پاسخگویی میکرد اما در عمل چنین اتفاقی نیفتاد تا اینکه خبر رسید حاکمان بحرین که دست نشانده خاندان آل سعود هستند با اخراج کاردار ایران گستاخی را به اوج رسانده اند.
اکنون نیز دولت امارات با بازداشت معلمان ایرانی و اهانت به آنها بحران دیگری را علیه کشورمان ایجاد کرده است که پیامد آن اعتراض خانوادههای معلمان، نمایندگان مجلس و فرهنگیان به این کارشکنی دولت امارات، عدم پاسخگویی وزارت امور خارجه و طولانی شدن زمان بازداشت این افراد است که قرار بود پس از یک روز آزاد شوند در همین راستا معاون کنسولی و پارلمانی وزارت امور خارجه یکشنبه 19 مهرماه در پاسخ به اقدامات انجام شده در این خصوص، ضمن خرسندی از فرجام برجام از نمایندگان قدردانی کرده و گفت پیگیری آزادی معلمان هستیم از پاسخ قشقاوی چنین برداشت می شود که این مسئله مهم نیز ذیل موضوع هستهای قرار گرفته است.
مروری بر وقایع اخیر و حوادثی که پیش از این رخ داده است مبین این مطلب است که مردم و خانوادههای چشم انتظار، تنها قربانیان این بحرانها هستند و حق دارند از شخص وزیر انتظار مساعدتی بیش از نصب سمبل سوگواری، ارایه توضیح و اظهار همدردی فیسبوکی و ... داشته باشند به ویژه که دولت تدبیر و امید داعیهدار بازگشت احترام به پاسپورت ایرانی بود، ادعایی که متاسفانه تاکنون محقق نشده است.
به نظر میرسد حمایت کامل رییس جمهور از وزیر امور خارجه که شاه کلید کابینه نامیده میشد بر شدت انتقادات و انتظارات میافزاید؛ مردم خواستار تحرک بیشتر این وزیر محبوب لبخند به لب در حوزههای مختلف هستند تا با تلاش دیپلماتیک و مهارتهای مختلف خود مروج عزت ایرانی و آرمانهای جمهوری اسلامی باشد و منافع ملی را در گرو جلب رضایت دول اروپایی و آمریکایی ندانسته و با دشمن شناسی به خنثی سازی توطئههای معاندان نظام اسلامی به ویژه شیطان بزرگ بپردازد.
شیوهای که تاکنون در وزارت خارجه مرسوم نبوده و کارگزاران آن با اظهار خرسندی بیش از حد در خصوص تعامل با کشورهای اروپایی - که در سیاستهای گذشته خود هیچ حسن نیتی در مقابل جمهوری اسلامی ایران نداشته و همواره چه در زمان جنگ تحمیلی و چه اعمال تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران فعالانه در صف دشمنان کشور حضور داشتند - شرایطی را فراهم کرده اند که آنها به خودشان اجازه می دهند برای تداوم این تعامل شرطی نظیر به رسمیت شناختن رژیم جعلی صهیونیست را بگذارند و ضمن دیدار با فعالان فتنه و تقدیر از آنها به نقد وضعیت حقوق بشر در ایران بپردازند.
هیاتهای اروپایی پا را از این فراتر گذاشته و در ملاقاتهای دیپلماتیک با وزیر امور خارجه و سایر دولتمردان کشورمان نیز قواعد بین المللی و اسلامی را تعمداً رعایت نکرده و با پوشش نامناسب و رفتارهای غیرمتعارف به اصول نظام اسلامی دهن کجی میکنند بنابراین لازم است دستگاه دیپلماسی با تبعیت از مقام معظم رهبری به این باور برسد که اتکا بر سیاست تنش زدایی تنها لازمه تعامل با کشورها نیست و پایبندی بر اقتدار ایران اسلامی در بسیاری از موارد ضروری و راهگشاست.