به گزارش خبرگزاری بسیج، «هر که با محسن چشم تو چشم می‌شد، محسن سریع نگاهش را می‌دزدید. این موضوع او را خیلی ناراحت کرده بود. بالاخره به محسن گفت: خاله جون چرا چشمای قشنگت را از من می‌دزدی؟ از دستم ناراحتی؟ کار اشتباهی کردم؟ سید محسن با همان وقار و متانت آمیخته به شوخی‌اش گفت: نه خاله جون! از خودم می‌ترسم، می‌ترسم نگاه کردن برام عادی بشود. اون وقت خیلی راحت به نامحرم نگاه می‌کنم....»
کتاب «امانتی» نیم نگاهی است به زندگی و اوج بندگی سردار شهید سیدمحسن موسوی که به همت سمانه قائدامینی و پریسا اباذری به نگارش در آمده و در قالب مجموعه «اوج بندگی» توسط موسسه شهید کاظمی و موسسه میقات انصار به‌چاپ رسیده است.
شهیدسیدمحسن‌موسوی از جمله شهدایی بود که در دوران رژیم طاغوت نیز فعالیت داشت و با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه‌های حق علیه باطل شد و با توجه به نسبت فامیلی که با شهیدخرازی، فرمانده گردان خود داشته، این موضوع را پنهان می‌کند تا همچون بسیجی خالص و بدون در نظر گرفتن این امتیاز با بقیه تفاوتی نداشته باشد.
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: «آمد و آمد تا کنارش ایستاد. دید سید محسن با لباسی از جنس نور و حریر در کنارش ایستاده. سید محسن گفت: بابا یادتون می‌آید گفتم همسرم رو انتخاب کردم؟ می‌خواین نشونتون بدم؟ پرده‌ای از نور بینشان حائل شد. پرده کنار رفت. پشت پرده.....»
این رزمنده در سحرگاه روز جمعه 13 بهمن 1365 در عملیات کربلای 5 در خاک شلمچه با اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل آمد. در پایان این کتاب وصیت‌نامه شهید نیز آورده شده است. این کتاب در 120 صفحه با قیمت 6000تومان به چاپ رسیده است. علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب می‌توانند به سایت من‌و‌کتاب مراجعه کنند.
