با ورود روسیه و چین به معادله دایره تنش از حالت منطقه ای آن خارج و بین المللی شده است.می توان گفت که شرایط نزاع کنونی در منطقه، گواه ترسیم نقشه جدید برای تقسیم نفوذ و ثروت در منطقه است.عراق در متن بحران واقع شده و متاثر از تحولات منطقه ای است.
اما موضوعی که قابل توجه است تلاش آمریکایی ها برای ترسیم نقشه منطقه با کمک سعودی ها و دیگر کشورهای منطقه از جمله ترکیه است به ویژه که ترکیه به دنبال بسط نفوذ خود در چارچوب نقشه جدید منطقه است.
آمریکایی ها به مشکلات فرقه ای و مذهبی دامن می زنند و این گونه به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس القا می کنند که نبرد در واقع نبرد سنی ها با شیعیان است.آنها به سنی ها این گونه وانمود می کنند که باید با شیعیان بجنگند و مانع از نفوذ آنها در یمن، سوریه و عراق شوند.
سیاست واشنگتن این است که یا باید منطقه مطابق با اراده و میل ما باشد یا در آتش جنگ بسوزد.آنچه آمریکایی ها در عراق به دنبال آن هستند فشار به بغداد برای تغییر سیاست هایش است.آنها به دنبال این هستند که عراق را مجبور به قبول خواسته آنها برای احداث پایگاه نظامی کنند و بر روند سیاسی عراق تاثیر گذار باشند.
بازنگری در نقشه خاورمیانه و تجزیه کشورهای این منطقه شامل سواحل دریای مدیترانه تا سوریه و عراق،بخشی از طرح انگلیس و آمریکا با همکاری رژیم صهیونیستی برای تحقق اهداف اقتصادی و نظامی است.
در واقع ایجاد اختلاف و دشمنی میان مردم خاورمیانه بخشی از طرح برنامه ریزی شده و محرمانه است.آمریکایی ها به دنبال دامن زدن به مشکلات در منطقه هستند.
جنگ افروزی بهترین وسیله برای تجزیه یک کشور به اقلیم ها و تکه های کوچک تر است سناریویی که آمریکایی ها در عراق سخت به دنبال آن هستند.علاوه بر این سیاست آمریکایی ها در حمایت از گروهک تروریستی داعش بر کسی پوشیده نیست.آنها شرایط را برای بسط نفوذ خود در عراق هموار می کننند.
این سناریو را می توان در اقدام نظامی اخیر در الحویجه در جنوب کرکوک مشاهده کرد که چگونه آمریکایی ها که همواره اعلام می کردند نظامیان آنها فقط نقش مستشار دارند به یکباره در متن یک عملیات نظامی عمل کردند.
کاملا مشخص است که آمریکایی ها با هدف بازگشت به عراق آمده اند آنها خیال ندارند که از عراق که هزینه های زیادی برای آن صرف کرده اند، چشم پوشی کنند و از همین راه داعش را ابزاری برای تحقق این سناریوی شوم خود قرار داده اند.
آمریکایی ها با تنگ تر شدن حلقه محاصره داعش به ویژه با توجه به پیروزی های اخیر نیروهای مردمی در استان صلاح الدین و فرار سرکرده های داعش به الحویجه کوشیدند که با هلی برن، تعدادی از سرکرده های داعش که احتمالا اسرار زیادی دارند را از بین ببرند و برخی دیگر را بازداشت کنند و آنها را در کنترل خود داشته باشند که مبادا این افراد برای واشنگتن و اسرار همکاری میان طرفین مشکل ساز شوند.
نقش مخرب آمریکا در عراق زمانی بیشتر آشکار می شود که مد نظر داشته باشیم واشنگتن به دنبال ادامه بحران در عراق است.علاوه بر مواضع مقامات آمریکایی به ویژه مسئولان ارشد نظامی که از به درازا انجامیدن جنگ در عراق سخن می گویند نحوه عملکرد آمریکایی ها نیز قابل تامل است.
آنها از یک سو تلاش می کنند که به دولت عراق سلاح بفروشند و از سوی دیگر به شکل پنهانی به داعش کمک می کنند.سلاح های پیشرفته آمریکایی که در اختیار داعش است به طور اتفاقی به دست این تکفیری ها نرسیده، بلکه در راستای اهداف برنامه ریزی شده آمریکاست.
اهدف آمریکایی ها در کشورهای منطقه به ویژه عراق ایجاد جنگ های داخلی و بی ثباتی امنیتی است زیرا در سایه نبود امنیت، واشنگتن می تواند به اهداف خود برسد.
آنچه آمریکایی به دنبال انجام آن در منطقه و عراق هستند را می توان به این شکل برشمرد؛
-ایجاد بی ثباتی در منطقه برای بهره برداری از آن.
-بی ثبات نگه داشتن عراق با هدف تحقق سناریوهای بعدی شامل تجزیه عراق. آمریکایی به دنبال این هستند که وانمود کنند امکان همزیستی میان عراقی ها با توجه به شرایط کنونی وجود ندارد.
-دامن زدن به مشکلات فرقه ای و مذهبی با هدف ضعیف نگه داشتن عراق و تامین امنیت رژیم صهیونیستی.این یکی از اهداف دائمی آمریکایی ها در عراق بوده است و به طور کلی لشکر کشی به عراق هم در این راستا انجام شد.
-آمریکایی ها به دنبال این است که به عراقی و مردم منطقه بفهمانند که یا باید تابع اراده و میل آنها باشند یا هرگز رنگ ثبات نمی بینند.در واقع واشنگتن به دنبال القای این مفهوم نزد کشورهای منطقه است که نظامیان آمریکایی حافظ امنیت آنها هستند.
-فروش تسلیحات شرکت های اسلحه سازی آمریکا به کشورها منطقه و رونق بخشیدن به صنایع تسلیحاتی این کشور از طریق جنگ افروزی. آمریکا معمولا یا خود وارد جنگ می شود یا گروه های پرورش یافته و مزدور خود را مامور فتنه داخلی و جنگ می کند و مشابه آن در شرایط کنونی است که تکفیری ها را اجیر کرده است. آمریکا از سویی سلاح های شرکت های خود را به کشوری مانند عراق می فروشد تا از آن برای جنگ علیه داعش استفاده کند و از سوی دیگر به کشورهای همپیمان خود در منطقه که به گونه های مختلف به تکفیری ها و تروریست ها کمک می کنند، سلاح می دهد تا سلاح مورد نیاز تکفیری ها و تروریست ها را فراهم کنند.
-آمریکایی ها به دنبال تقویت طیف وابسته به خود در عراق هستند. تحرکات مشکوک و ارتباطات آنها با برخی شخصیت ها در غرب عراق و حمایت بی وقفه از اقلیم کردستان را در این راستا می توان قلمداد کرد.
-تلاش برای نگه داشتن عراق به عنوان منطقه نفوذ خود در تقابل با روسیه. فشار به دولت العبادی برای کمک نگرفتن از نیروی هوایی روسیه علیه داعش را می توان در راستای این سیاست آمریکایی ها در عراق دانست.اگر داعش سریعا از عراق رخت بربندد دیگر ابزاری در دست واشنگتن برای تحقق اهداف بلند مدت خود -که با خروج از عراق در سال 2011 میسر نشد- نمی ماند.
-آمریکا می کوشد که نیروهای مردمی را از صحنه خارج کند و حوادث جنگ با داعش گواه این مدعاست. نبردهایی که آمریکایی ها در آن مشارکتی نداشته اند از موفقیت بالایی برخوردار بوده است.آمریکایی ها به دنبال این هستند که با فشار به سیاستمداران عراقی و نمایندگان پارلمان عراق قانون گارد ملی را به تصویب برسانند تا ارتش های منطقه ای در عراق ایجاد شود.این ارتش ها به جنگ با یکدیگر می پردازند و عراق را بی ثبات نگه می دارند و به اصطلاح آمریکا به دنبال استخوان لای زخم گذاشتن از طریق تصویب قانون گارد ملی است.
