حالا دیگر تقریبا همه مردم خبر را شنیدهاند؛ بمبگذاری و عملیات تروریستی در پاریس و کشته شدن حدود 200 نفر در جریان این عملیات آن هم در شهری که قلب اروپاست و به شبهای رویاییاش معروف است؛ شبهایی که حالا به کابوس تبدیل شدهاند.
به گزارش خبرگزاری بسیج، اما ویژگی جالب این عملیات تروریستی، همزمانی آن با روز سفر رئیسجمهور کشورمان به دو کشور اروپایی فرانسه و ایتالیاست که نهایتا به دلیل این مساله، لغو شد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرد که با هماهنگیهای انجامشده با طرفهای اروپایی قرار شده است که سفر رئیسجمهوری اسلامی ایران به دو کشور ایتالیا و فرانسه به زمانی مناسبتر در آینده موکول شود.
قطعا ماجرای انفجارها در پاریس را میتوان از جنبههای گوناگون بررسی کرد اما شاید یکی از مهمترین زوایایی که قابل طرح در این زمینه هست را باید ذوقزدگی افراطی حامیان دولت از سفر اروپایی آقای روحانی دانست؛ تا جایی که حتی دست به دامان توهم توطئه شوند و این عملیات تروریستی را به سفر رئیسجمهور مرتبط بدانند. حجتالله ایوبی، معاون وزیر ارشاد و رایزن فرهنگی سابق ایران در فرانسه در گفتگو با بخش خبری ساعت 21 سیما گفت: «شاید یکی از دلایل حمله تروریست های داعش و تکفیری به فرانسه، لغو کردن سفر دکتر روحانی به آن کشور بوده؛ چون آنها دوست ندارند ارتباطات ایران با کشورهای دنیا گسترده شود.»
نگاهی به تیتر اول روزنامههای امروز نیز مشخص میکند که یک سفر بسیار عادی و معمولی در عرف دیپلماتیک تا چه اندازه برای رسانههای نزدیک به دولت اهمیت داشته است؛ اهمیتی که نه ناشی از ارتقای روابط و تامین منافع ملی کشورمان بلکه به دلیل نام بزرگ این کشورها در سابقه ذهنی مردم ایران است. قطعا این حس خودکمبینی و تحقیر مردم ایران یکی از عوامل عدم تکیه بر مردم برای هدایت کشور و نادیده گرفتن نقش آنها در اداره امور است.
بد نیست در این زمینه به بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره «اروپاییهای شیکپوش» ولی جنایتکار بپردازیم تا مشخص شود این ذوقزدگی عجیب رسانههای نزدیک به دولت تا چه اندازه خیالبافانه و غیرواقعی است: «... آن روز من در جمع آقایان محترمی گفتم، اینی که گفته میشود ما با قدرتهای بزرگ یا با آمریکا تفاهم نداریم، اشتباه است. عدم تفاهمی در کار نیست؛ آنها کاملاً ما را میشناسند، کما اینکه ما آنها را کاملاً میشناسیم. ما طبیعت و خوی استکبار را میشناسیم؛ میدانیم که آنها زیر ظاهر مخملینی که بر روی پنجههای خشن خود، بر روی چنگالهای خونین خود کشیدهاند، چیست؛ این را ما میدانیم، میبینیم. ما به ادکلن و کراوات و ظاهر شیک آقایان هرگز فریب نخوردهایم؛ باطنشان را دیدهایم. خودشان هم باطنشان را نشان دادهاند؛ در گوانتانامو، در ابوغریب، در عراق، در افغانستان، در این بمبارانها، در این زورگوئیها، در این دخالت کردنِ در همه چیز، در این دستهبندیها برای غارت ثروت حتّی از ملتهای خودشان و نه از ملتهای دیگر - ملتهای دیگر که هستند. آنها از ملت خودشان هم غارت میکنند. کمپانیها اینجوریاند دیگر - اینها را ما شناختهایم، آنها هم ما را شناختهاند؛ آنها هم میدانند آن جمهوری اسلامیای که با انقلاب آمد و امام آورد و سندهای جمهوری اسلامی بر آن پافشاری میکنند، یعنی جمهوری ضد ظلم، ضد استکبار، ضد زیادهخواهی، ضد تجاوز، ضد کنز ثروت و همین چیزهائی که در قرآن هست. آنها این را میدانند، به همین جهت مخالفند.»