ما به «نژادبرتر» معتقدیم!
به گزارش خبرگزاری بسیج،جوان
نوشت؛حادثه تروریستی در فرانسه موجی از ابراز همدردی را به وجود آورده
است. از گوشه و کنار جهان پیامهای همدردی با مردم فرانسه صادر میشود.
هنرمندان هالیوودی و غیرهالیوودی و حتی اهالی سینمای ایران در شبکههای اجتماعی سنگتمام گذاشته و این اقدام تروریستی را محکوم کردهاند. متأسفانه بسیاری از افرادی که امروز در برابر تروریسم کور لب به اعتراض گشودهاند، در زمان کشته شدن مردم مظلوم عراق، سوریه، یمن و لبنان که عملیات تروریستی در آن با فاصله کوتاهی از پاریس انجام شد، هیچ کدام از این واکنشها صورت ندادند! آیا کشته شدن مردم این کشورها اقدام تروریستی نیست؟ کشته شدن مردم در مناطقی که داعش و دیگر تروریستهای حامی غرب فعالیت دارند، موضوع عادی و پذیرفتهای است یا اینکه بحث برتری نژادی در میان است؟
زمانی «آرین»ها خود را «نجیبزاده» نامیدند، ایده برتری نژادی رنگ و بوی
دولتی به خود گرفت. دولتهای آریننژاد در اوراسیا تفکر برتری نژادی خود را
نسبت به سایرین ترویج میکردند تا آنجا که شاه آریننژاد خود را خداوند یا
برگزیده خدا نیز عنوان میکرد. تفکر برتری نژادی در اروپا در دوران
استعمار بیشتر خودنمایی کرد. یهودیان نیز در ترویج این تفکر نقش بسزایی
داشتند. در نظرات فلاسفه غربی به خوبی میتوان ایده برتری نژاد سفید بر
دیگر نژادها را مشاهده کرد. به طوری که در قرن 18 و 19 این تفکر باعث پدید
آمدن نازیسم شد که فجایع انسانی را در قرن بیستم به بار آورد. با القای
این تفکر سایر نژادها در یک حقارت ذهنی خود را پایینتر از نژاد برتر فرض
میکنند. در اینجا است که مصائب نژاد برتر مصیبت جهانی و مصائب دیگر
نژادها امری عادی و بیاهمیت جلوه داده میشود. نگاهی دوباره به واکنشها
به حوادث تروریستی در پاریس و دیگر حوادثی که داعش مسبب آنها بوده است به
خوبی مؤید این نوع نگاه است. در مدت زمانی که داعش در سوریه و عراق متولد
شده و جنایتهای زیادی را به راه انداخته است چند پیام تسلیت و ابراز
همدردی از سوی هنرمندان دیگر کشورها با مردم رنج کشیده این کشورها صورت
گرفته است؟ در صورتی که دولتهای غربی باعث رشد و قدرتیابی گروههای
تروریستی در منطقه ما هستند، چند هنرمند در شبکههای اجتماعی نسبت به آن
اعتراض داشتهاند؟ قطعاً این آمار صفر نیست اما چندان نیز چشمگیر نبوده
است، اما در زمانی که پاریس مورد هجوم قرار میگیرد، در داخل کشورمان حتی
این موج به راه میافتد که با نشریه هتاک به رسول اکرم(ص) ابراز همدردی شود
و شعار «من یک شارلی هستم» سر داده شود و به تیتر یک روزنامه تبدیل شود.
تقبیح اعمال تروریستی در هر گوشه جهان کاری انسانی است و چه خوب است که
هنرمندان در این کار پیشقدم باشند اما چرا به صورت گزینشی و بدون در نظر
گرفتن ابعاد انسانی این کار صورت میگیرد؟ آیا هنوز ایده اینکه سفیدپوستان
اروپایی نژاد برتر هستند و شهروندان درجه یک دنیا به شمار میروند ایدهای
جاری است که تنها در زمان کشته شدن اتباع اروپایی نیاز به ابراز همدردی به
وجود میآید و در زمان کشته شدن یمنیها زیر بمباران آلسعود نیازی به
اعتراض دیده نمیشود؟
هماکنون پیامهای متعددی از افراد شناخته شده در فضای مجازی در تقبیح
تروریسم و ابراز همدردی دیده میشود که اتفاقاً در آنها به حوادث سوریه و
عراق نیز اشاره شده است، اما چرا باید یک حادثه در اروپا کلیدی باشد برای
انتقاد از تروریسم؟ آیا اتفاقاتی که در منطقه رخ میدهد ارزش یک رفتار
انسانی را ندارد؟!
قرار تجمع در مقابل سفارت فرانسه و روشن کردن شمع به یاد بازماندگان پیش
از این نیز در زمان حمله به مجله شارلی ابدو انجام شده بود، اما این مجله
فرانسوی بدون در نظر گرفتن همدردی و محکومیت آن حادثه در کشورهای مسلمان طی
اولین شماره خود با انتشار کاریکاتوری موهن به همه مسلمانان و عقاید آنها
دهن کجی و بیاعتنایی کرد. هماکنون نیز مشخص نیست فرانسویها که سابقه
نژادپرستیشان بر کسی پوشیده نیست، در برابر ابراز احساسات مسلمانان واکنشی
از جنس «شارلی» نشان ندهند. وقتی ایده نژاد برتر در روح و ذهن افراد ریشه
کند، هر اقدامی را میتوان براساس آن توجیه کرد، حتی نادیده گرفتن کشته شدن
صدها هزار مسلمان توسط تروریستهای تحت حمایت غرب! امروز آنچه در فرانسه
جریان دارد ناشی از اشتباه بزرگ سیاستمداران این کشور درباره هشدار مقام
معظم رهبری است. رهبر انقلاب بارها درباره اینکه تروریسم دامنگیر دولتهای
حامی تروریسم میشود، هشدار دادهاند. در میان ابراز احساسات برای کشته
شدگان فرانسوی باید این نکته نیز یاد آوری شود که اگر هشدار رهبر انقلاب از
سوی غربیها مورد توجه قرار میگرفت، نه خون مردم بیگناه در عراق و سوریه
بر زمین ریخته میشد نه ورزشگاهها و محل برگزاری کنسرت موسیقی در پاریس
به قتلگاه شهروندان فرانسوی تبدیل میشد.