خبرهای داغ:

خاطرات خواندنی یک زائر از پیاده روی اربعین

حامد طالبی یکی از زائرانی است که سه سال توفیق پیاده روی اربعین و زیارت امام حسین (ع) را داشته است و لحظات دلنشینی را تجربه کرده است.
کد خبر: ۸۵۹۶۹۲۴
|
۳۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۰
به گزارش خبرگزاری بسیج، حامد طالبی یکی از کسانی که از ابتدای حضور ایرانی ها در پیاده روی اربعین در این راهپیمایی عظیم جهان حضور داشته است. به همین بهانه به سراغ وی رفتیم و به گفت و گو نشستیم. که در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید.

-آقای طالبی توضیحی در خصوص پیاده روی اربعین در گذشته بدهید.

در اربعین از گذشته به عزاداری می پرداختند ولی به این صورت که در مسافتی 70-80 کیلومتری پیاده روی کنند و  با این عظمت مردم به عزاداری بپردازند کمتر دیده شده و ماجراهایی از این شکل در گذشته های دور وجود داشته ولی با توجه به اینکه در گذشته وسایل نقلیه امروزی نبوده این سفر با دشواری انجام می شد و  در زمان هایی این سنت بوده ولی حکومت ها اجازه نمی دادند که مردم به پیاده روی اربعین بروند و دستور داده بودند که هر کسی به این پیاده روی برود دستش را قطع می کنیم و در همان زمان هم مردمی بودند که به خاطر امام حسین(ع) و اهل بیت به این پیاده روی می رفتند و می گفتند که اشکالی ندارد دست ما را قطع کنید.

خاطرات

-شما چطور با این سفر معنوی آشنا شدید؟

- من خودم در سال 86 یا 87 در سفری که به کربلا رفته بودم در آن زمان اربعین حسینی تازه تمام شده بود و وقتی مسیر را دیدم پرچم ها و موکب ها هنوز برپا بودند و آن زمان پرس و جو کردم و گفتند که این پرچم ها و موکب ها برای پیاده روی اربعین است و آن موقع خیلی ایرانی ها شرکت نمی کردند و کمتر از پیاده روی اربعین می دانستند که چند سال بعد خود بنده برای اولین بار در پیاده روی اربعین شرکت کردم و تا الان توفیق داشتم که سه سال در این اجتماع حسینی حضور پیدا کنم.

-در خصوص اولین سفر خود به ما بگوببد.

- سال 91 برای اولین بار با یک کاروان دانشجویی به این سفر رفتم درآن سال پیاده روی اربعین برای من خیلی جذاب بود و باید بگویم که در آن سال هم زیاد ایرانی ها با این سفر آشنایی پیدا نکرده بودند و شاید در سال 93 ایرانی ها با این سفر آشنا شدند. در سفر اول برای من مسیر پیاده روی برایم بسیار جذاب بود و لحظه به لحظه چیزهایی که ما می دیدیم برای ما درسی بود و جذابیت داشت. خیلی ها در ایران این سفر را از تلویزیون می دیدند که یک جمعیتی به سمت کربلا می رود و در روز اربعین مه به کربلا می رسند اما برای ما که در سفر بودیم این حضور و این جمعیت غیر قابل وصف است. ما نگاه می کردیم که همینطور جمعیتی می آید و گویا این جمعیت تمامی ندارد. دیگر جذابیت این سفر خدمتگزاری آدم های مختلف در این مسیر برای زائران امام حسین (ع) بود که هر کس هر چی دارد می خواهد به زائران امام حسین(ع) بدهد و اگر چیزی نداشت که به زائران بدهد خانه خود را برای آن ها می کرد و همه این موارد باعث می شد میل و رغبت ما در سفر افزایش یابد و گویا که یک مرکزیتی وجود دارد و همه را از همه جا به صورت یک مغناطیس به سمت خودش می کشاند و در این خصوص مقام معظم رهبری فرموده اند که اربعین آغاز جاذبه مغناطیس امام حسین(ع) است.


خاطرات

به نظر شما در این سفر به فکر حاجت خود هستندو یا دلیل دیگری دارد که این جماعت عظیم پا در این سفر معنوی می گذارند؟

- این یک فکر عامیانه است که هر کسی به پیاده روی اربعین می آید به خاطر حاجتی است که دارد. امروزه بحث حاجت در میان نیست و یا بسیار کمرنگ است. پیاده روی اربعین پیام های مختلف از جمله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی دارد و این اجتماع عظیم ابعاد بسیار مختلفی دارد و ملیت های مختلف و مذهب های گوناگون از همه جای دنیا با هر رنگ و هر نژادی در این اجتماع شرکت می کنند و کوچکترین مشکلی در طول این سفر بوجود نمی آید و خود این می تواند یک پیام اجتماعی باشد.

از نظر من قسمتی از پیام سیاسی پیاده روی اربعین برای گروه های تکفیری است که می بینند اگر تعدادی از شیعه ها جمع بشوند به 20 میلیون نفر می رسند و اگر همین مقدار شیعه به سمت تکفیری ها حرکت کنند سیل شیعه ها آنها را می برد و نکته جالبتر اینکه علی رغم تهدیدی که وجود دارد و علی رغم وجود داعش در عراق این تعداد زیادی از جمعیت به این سفر می آیند و همین پیام بسیار بزرگی را به جهانیان می رساند.

- در خصوص ارتباط بین زائران ایرانی و مردم عراق برای ما بگویید.

- ایرانی ها در مسیر پیاده روی با عراقی ها و مردمان کشورهای دیگر صحبت می کنند و دیدگاه های مثبتشان را با یکدیگر به اشتراک می گذارند و جالبتر این است که در دو سالی که در سفر اربعین در ایران رایج تر از گذشته شده است کارهای فرهنگی ایرانی ها هم قوی تر شده مثلاَ در ایران جزوه هایی منتشر می شود که در آن جملاتی که در مواجهه با یک عراقی باید استفاده کرد را نوشته اند.

-ایرانی ها در این مسیر چه فعالیت فرهنگی انجام می  دهند؟

-یکی از ملیت هایی که در مسیر پیاده روی کار فرهنگی را به خوبی گسترش داده است ایرانی ها هستند. به عنوان مثال در هر وعده از نماز مخصوصاَ نماز ظهر یکسری از روحانیون مشهور مانند حجت الاسلام پناهیان شروع به سخنرانی می کنند و جالب این است که برای سخنرانی بعدی قرارشان را می گذارند و مثلاَ می گویند عمود 500 نماز ظهر فردا را می خوانیم و سخنرانی داریم و نکته دیگر این است که این مسیر طولانی یک جایی مناسب برای تبادل نظر و مباحثه است. یعنی با دوست خود به این پیاده روی می روید می شود درباره یک موضوع ساعت ها بحث کرد و به یک نتیجه مطلوب رسید و به غیر از این ها خود مسیر آنقدر جذابیت دارد و انواع و اقسام موکب ها را در این مسیر می بینیم مثلا یک موکب چای می دهد و موکب دیگر کباب ترکی و یا ماهی می دهد و یا انواع اقسام بنرها و یا اطلاعیه هایی که در مسیر وجود دارد ما را سرگرم می کند. باید همین جا بگویم که هر کدام از این موکب ها و یا بخشی از آنها برای یک قبیله و یا اجتماعی از عرب ها هستند که در آن عکس بزرگ قبیله را گذاشته اند و توضیحاتی درباره آن فرد می نویسند و یا پیام هایی که از سوی مراجع تقلید عراقی ها به صورت زبان عربی نوشته شده در طول مسیر مشاهده می شود و همه اینها در کنار جذابیت باعث می شود که زبان عربی هم تقویت شود. مردم عراق در این مسیر خدمت های زیادی به زائران امام حسین(ع) می کنند مثلا یک نفر با دست به ماساژدادن افراد مشغول است و یا در طرفی دستگاهی تهیه کرده و ماساژ می دهند و یا برای خود من یک بار اتفاق افتاد که صاحب خانه عراقی جورابم را خواست تا برایم بشوید.

خاطرات

به طور طبیعی چند روز این مسیر پیاده روی طول می کشد تا زائران به کربلا برسند؟

-این مسیر حدود 80-90 کیلومتر راه است و این مسیر بستگی دارد که چطور پیاده روی کنیم یک موقع دو روزه به کربلا می رسیم ولی نرمال این است که این مسیر سه روز طی شود. بعد از ظهر سه روز مانده به اربعین اصولاَ از نجف به کربلا حرکت می کنیم و شب را در موکب هایی که در راه است می خوابیم. در کل این مسیر دو طرف آن چادر و ایستگاه های صلواتی وجود دارد و پشت این موکب ها روستاهایی هستند که عراقی ها درآن زندگی می کنند. برای خوابیدن در مسیر دو جا را می شود انتخاب کرد. یکی خانه های اطراف است که صاحب خانه ها در لب جاده می ایستند و به اندازه جایی که دارند زائران را با خود به خانه می برند و جایی دیگر حسینیه ها و چادرهایی است که در راه وجود دارد و می توان در آن اسکان گرفت و نکته ای که در خصوص حسینیه ها وجود دارد این است که قبل از غروب آفتاب برای اسکان گرفتن باید اقدام کرد در غیر این صورت حسینیه ها و چادرها پر می شود و سخت می شود که جایی را پیدا کرد.


خاطرات
ارسال نظرات
پر بیننده ها