وصیت نامه شهدی:پرویز اسفندیاری

در طول عمرم،جایی بهتر از جبهه نیافتم

پدر و مادر عزیز و مهربانم! در این دم مرگ از شما به پاس زحمت‌هایی که برای من کشیده‌اید قدردانی و تشکر می‌کنم.
کد خبر: ۸۶۲۱۶۸۳
|
۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۲

به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین، پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.

شهید پرویز اسفندیاری 25/2/1350 در شهر تهران به دنیا آمد، پدرش علی، کارگری می‌کرد و مادرش آسیه نام داشت، دانش آموز سوم راهنمائی بود.

این شهید در همان اوان جوانی از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و در نهایت چهارم دی ماه 1365 در ام الرصاص عراق به شهادت رسید، پیکرش مدت ها درمنطقه برجا ماند و سال 1376 پس از تفحص در گلزاری شهدای شهر قزوین به خاک سپرده شد.

«وصیت نامه شهید»

پدر و مادر عزیز و مهربانم! در این دم مرگ از شما به پاس زحمت‌هایی که برای من کشیده‌اید قدردانی و تشکر می‌کنم.

من که نتوانستم حق فرزندی را نسبت به شما ادا کنم؛ اما باید شما مرا به خاطر نافرمانی‌هایم ببخشید و عفو کنید و من مانند بعضی از شهدا نمی گویم که گریه نکنید،ولی برای حسین(ع) و فاطمه(ع) و برای زینب(ع)برادر از دست داده و برای طفلان اسیر حسین(ع) بگریید.اگر بتوانید خود را طوری بسازید که نیت گریستن تان برای آنها باشد، من به شما قول می دهم که درآخرت دست شما را خواهند گرفت، سعی کنید خود را با خوی حسین بپرورانید.

برادر  خوب و مهربانم! امیدوارم که هربدی از من دیده ای به صافی دل خودت ببخشی، از تو به عنوان یک برادر می خواهم که سعی خود را برای شرکت در نماز جمعه ها و نماز جماعت ها و تشیع جنازه ی شهدا و مجالس آنها بکنی که محیط های بسیار دلگشا و با صفایی است، من در طول عمرم جایی بهتر از جبهه نیافتم،سعی کن نمازهایت را ترک نشود و دعا برای سلامتی و طول عمر امام و پیروزی هر چه زودتر اسلام را فراموش نکن.

حقیر؛پرویز اسفندیاری

27/6/65

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار