آمریکاییها بهدنبال معامله با سوریها بودند
در تحولات سوریه نمیتوان تنها به اوضاع این کشور نگاه کرد. بنده تحولات سوریه را شرح میدهم تا ببینیم این جنگ چه زمانی تمام میشود؟ ضمن اینکه در تحولات منطقه، سوریه تنها نیست؛ این تحولات در سوریه، یمن، عراق و دور و اطراف ما در آسیا و آفریقا در جریان است.
در رصد تحولات منطقه باید ببینیم ماهیت تهدیدات عوض شده که ما راهبردمان را تغییر بدهیم یا خیر؟ باید بگویم ماهیت تهدیدات همان تهدیدات قبلی است و در این حوزه ما باید با برنامهریزی در حوزه راهبردی، بهصورت تاکتیکی در صحنه و میدان عمل کار کنیم.
** جنگ سوریه چه موقع تمام میشود؟
اگر ما بخواهیم عمیق به جنگ سوریه نگاه کنیم، آنچه مسلم است این است که جنگ زمانی پایان خواهد یافت که یکی از این ۲ اردوگاهی که در سوریه منافع دارند، کنار بکشند. یکی اردوگاهی که با مدیریت آمریکاییها، اروپایی و چند کشورهای عربی تشکیل شده است و دیگری اردوگاهی است که با رهبری ایران و روسیه از ملت سوریه دفاع میکنند. اردوگاه آمریکا و متحدانش اعتراف کرده اولین خواستهاش امنیت اسرائیل و کوتاه کردن دست ایران از منطقه است.
این برای اولینبار است که روسها با آن دیدگاهی که قبلا داشتند به میدان آمده و استقامت و پایداری میکنند. روسها در سوریه منافعی دارند و بهراحتی حاضر نیستند از این کشور دست بردارند. به قول دولتمردان سوریه، روسها خیلی برای سوریه هزینه کردهاند. ایران نیز دارد از انقلاب و امنیت ملی خود دفاع میکند. ضمن اینکه اگر سوریه سقوط کند تاثیر جدی در تحولات منطقه خواهد داشت. پس برای اتمام جنگ در سوریه یکی از اینها باید حتما کوتاه بیاید.
** راهبرد آمریکا در قبال سوریه تغییر نکرده است
تغییراتی که در سهسال و اندی در این اردوگاه دیدهایم در تاکتیک بوده است. راهبرد آمریکا هیچ تغییری نکرده است. سهسال پیش یک اتفاق معمولی و یک اعتراض صنفی تبدیل به یک موج شد و آمریکاییها سوار بر این موج شدند و با برنامهریزی سعی کردند ظرف چندماه مسئله سوریه را تمام کنند. امروز بیش از سه سال از این ماجرا گذشته و آمریکاییها دهها برنامه را پیاده کردهاند.
** معامله سوریه و آمریکا که به سرانجام نرسید
حتما دوستان به یاد دارند پیش از آغاز درگیریهای سوریه، آمریکا وارد معامله با دولتمردان سوریه شد. این دو در کمیسیونهای متعددی که برگزار شد؛ توافقاتی انجام دادند.
یکی از تصمیمات، آزاد شدن بلندیهای جولان بود و قرار شد تا ارتش اسرائیل آنجا را تخلیه کند. بازسازی ارتش سوریه، باز شدن درهای اقتصادی بر کشور سوریه نیز از توافقات بود و حتی میبینیم قراردادی مبنی بر تبادل توریسم با سوریه امضا میشود؛ چرا که سوریه یکی از منابع درآمدیش توریسم است اما در قبالش یک خواسته داشتند؛ اینکه سطح روابط با ایران کاهش یابد و از حزبالله نیز حمایت نکنند.
** آقا فرمودند بشار اسد بهتر از پدرش خواهد بود
اما سوریها بر اساس وصیت پدر بشار اسد یعنی حافظ اسد، حاضر نمیشوند چنین کاری کنند و ایران و حزبالله لبنان را بواسطه نزدیک شدن به ایالات متحده از دست بدهند. حافظ اسد که در بستر بیماری بود، این نگرانی پیش آمد که بعد از حافظ اسد مساله پشتیبانی از حزبالله لبنان چه میشود. وقتی دبیرکل حزبالله محضر مقام معظم رهبری رسیدند و اظهار نگرانی کردند، آقا فرمودند هیچ نگران نباشید و مشکلی پیش نخواهد آمد و حتی بشار بهتر از پدرش خواهد بود.
** بشار اسد همهجانبه از حزبالله حمایت کرد
سوریهی امروز نسبت به دوران حافظ اسد، تفاوت زیادی دارد و مشکلاتی که آن روز داشتیم امروز نداریم. آقای بشار حمایتهای همهجانبه از حزبالله دارد و از منافعی که ما در فلسطین و جاهای دیگر داریم، پشتیبانی کامل میکند.
** بازیگری نوبتی ترکها، قطریها و سعودیها در تحولات ترکیه
امروز بیش از ۳ سال از آغاز درگیریهای سوریه گذشته است و در این مدت سوریه فراز و نشیبهای متعددی را پشت سر گذاشته است.
در ابتدای تحولات، ترکها که بازیگر نقش اول این حوادث بودند، با پشتیبانی همه جانبه که از آنها شد، ارتش آزاد سوریه به نام جیش الحر را تشکیل دادند و امکانات فراوانی را در اختیار آنها قرار دادند. طبق آمار و ارقامی که ما داریم ارتش آزاد سوریه بیش از ۱۲۰ هزار نفر نیرو داشت و در سراسر سوریه واحدهای نظامی تشکیل داده بود. این گروه ۳۵۰ گردان داشت و به نحوی مدیریت شده بود که همه اقشار و مذاهب سوریه را در برمی گرفت. بهطوری که گردانهایی را به نام ائمه معصومین، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) نامگذاری کرده بودند.
در بخش مسیحیت گردان حضرت عیسی و حضرت مریم و در بخش دروزیها متناسب با اقشار آنها لیدرها و بزرگان و کسانی که در جمعیتها بودند گردانهایی را تشکیل داده بود تا اینگونه نیروها را جذب کنند و یک اقدام همهجانبه و کنش جمعی گسترده را علیه اسد سازماندهی کنند.
** اتاق فکری که سنیها، علویها و شیعهها را مدیریت میکرد!
یک اتاق فکر پشت صحنه بود که ۴ فرقه اهل سنت، علویها و دوازده امامیها را مدیریت میکرد. این اتاق فکر جغرافیای انسانی و مذاهب آنجا را کاملا میشناخت و براساس آن برنامهریزی کرده بود. ضمن اینکه در بین سازمانهای ارتش در آن موقع بالاترین ریزش را داشتیم؛ هرچند این رقم ریزش چندان چشمگیر و قابل توجه نبود.
طبق آخرین آمار در گروههای مسلح تروریستی سوریه همچون جبهه النصره و احرار الشام و داعش درصدی که از سوی ارتش سوریه جذب شدند زیر یک درصد است و آمار و ارقام به شدت پایین است. ترکها نتوانستند اوضاع سوریه را به خوبی مدیریت کنند و لذا آمریکاییها نقش را از ترکیه گرفتند و به قطریها دادند. آنها قول دادند در مدت کوتاهی مساله را تمام کنند، اما باز هم کارنامه ناموفقی را تحویل دادند.
سپس عربستانیها آمدند. اینجا دیگر جناح جمهوریخواه وارد صحنه شدند. آقای بندر بن سلطان که به «بندر بوش» معروف است وارد صحنه شد و قول صد در صد داد که ظرف سه ماه قضیه را تمام کند. از اینجا ما صحنه سوریه را یک دوره کاملا تحولی برای گروههای مسلح میدانیم. از اینجاست که شاهد یک جنگ تمامعیار در سوریه هستیم.
امروز مساله سلفیها و گروههای جهادی تندرو مانند جبهه النصره و داعش به عنوان یک تهدید جدی برای عراق و سوریه است. اینها در سوریه و در عراق آمدند و ظرف مدت کوتاهی کارهای زیادی کردند. در هفته گذشته اخباری پخش شد که داعش میخواهد به دمشق حمله کند و یک سری تانک از عراق جمع کردند و به ستون کردند و شبکه بیبیسی به صورت کامل از این ستونکشی فیلمبرداری کرد و چندی بعد داعش از مرز بوکمال وارد خاک سوریه شد.
بعد هم به فرودگاه نظامی حمله کردند و امکانات زیادی گرفتند. داعش برای تامین امکانات و اسلحههایش به مراکز نظامی، پادگانها و زاغه مهمات حمله کرده و نیازهایش را تامین میکند. وقتی آن دو منطقه سقوط کرد و مهماتی را به غارت بردند اثراتی در سوریه و به خصوص در پایتخت یعنی دمشق داشت که واقعا وحشتناک بود.
** نقش بندر بن سلطان در تقویت داعش و جبهه النصره
داعش پیش از حمله، عملیات روانی انجام میدهد و همین باعث میشود پیش از اینکه وارد منطقهای شود، آن منطقه سقوط کند. حتی چند روز پیش تعدادی از دوستان سوری میگفتند مهاجرت از قشر مرفه به کشورهای اروپایی شروع شده است؛ آنان هم که نمیروند مشکلاتی دارند. حتی آن دوستانی که با ما کار میکنند به شدت نگران خانوادهشان بودند.
این نشان میدهد زمانی که بندر بن سلطان آمد، صحنه عوض شد؛ به خصوص با آمدن جبهه النصره که البته از قبل بودند. ابوبکر بغدادی شاخهای از جبهه النصره را جدا کرد و داعش را ایجاد کرد و به سرعت به تصرف مناطق پرداخت. تا پیش از آن، ارتش سوریه و سازمانهای امنیتی یک سال استراحت داشتند و رفع خستگی میکردند.
** ۲۵۰ پادگان پدافند هوایی سوریه برای مواجهه با رژیم صهیونیستی
بسیاری از مناطقی که امروز در تصرف داعش است، دست گروههایی مانند جیش الحر بود، ولی داعش پیشروی میکرد و این مناطق را از دست دیگر گروهها میگرفت. داعش در کمتر از ۲۴ ساعت یک شهر را از جیش الحر میگرفت. ارتش آزاد سوریه برخی مناطق را با عملیات روانی داعش خالی میکرد. داعش به این طریق استان «رقه» را کامل گرفت، بخشی از دیر الزور را گرفت و سپس حلب را گرفت.
در رابطه با اینکه میگویند چرا اینقدر پادگانها سقوط میکند و مگر چند پادگان دارند، باید بگویم در طرح دفاعی سوریه در مقابل اسرائیل، این کشور تقریبا بیش از ۲۵۰ پادگان گردان پدافند هوایی دارد. نیروهای حاضر در هریک از این پادگانها صد نفر بود که موشک و سلاحهای ضدهوایی داشتند. البته اکثر این پادگانها قبل از سقوط کردن، تخلیه شدند.
در بخش شرقی حلب یک پادگان و فرودگاه قرار دارد که نزدیک به ۲ سال است در محاصره است و ۱۶۰۰ نفر پرسنل دارد. از این نقطه عملیاتهای هوایی انجام میشود و هواپیمای جنگی از آنجا بلند میشوند. سوریه پنج فرودگاه بینالمللی مسافربری و بیش از ۶۰-۷۰ فرودگاه نظامی دارد.
پادگانهایی که براحتی سقوط میکرند به این علت است که در آنها یا نیرویی حضور ندارد و یا امکانات ندارند. پادگان شرق حلب نیز بیش از ۲ سال است که در محاصره به سر میبرد. چند بار به آن حمله کردند، ولی نیروها مقاومت کردند و این نشان میدهد اگر پادگانها به علت جنگ روانی داعش تخلیه نمیشد این گروه نمیتوانست براحتی تا این حد پیشروی کند.
** داعش یکسال با کُردها درگیر نشد
داعش در مدت کوتاهی حاکم منطقه شد. با این حال با یک برنامهریزی قبلی، در طول سال اول فعالیتش با کردها نمیجنگید. با توجه به فعالیتشان معلوم بود دمشق اولویت اصلیشان است.
وقتی مناطقی را گرفت و جا پای خود را محکم کرد، با کردها نیز درگیر شد و سه شهر و روستای «تل عرن»، «تل حاصن» و «سوفیله» که حدود ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارند را از کردها گرفتند.
** شکلگیری نیروی دفاع وطنی با پیشروی داعش به سمت حمص
داعش به سرعت به سمت استان حمص پیشروی میکرد و از آنجا بود که عملیات مشترک نیروهای مردمی با نام دفاع وطنی که ۷۰ هزار نیرو دارد آغاز شد و نیروهای مردمی در گردان و تیپها سازماندهی شدند. ارتش ۲ عملیات بزرگ انجام داد که ناموفق بود. حلب کاملا در محاصره قرار گرفته بود. در این منطقه روستای بزرگی را داریم که خط مقدم شد و تا حلب۱۵۰ کیلومتر فاصله دارد.
** عملیات حلب؛ اولین عملیاتی که نیروهای مردمی انجام دادند
حلب از شمال یعنی از مرز ترکیه در اشغال داعش و تروریستها بود و آنها بیش از چهار پنجم حلب را در دست داشتند؛ فرودگاه حلب نیز کاملا محاصره بود. فقط حلب جدید چون پادگانهای نظامی و دانشگاه ارتش در آن منطقه قرار دارند، سقوط نکرده بود، ولی کاملا محاصره بود و میرفت که آنجا هم سقوط کند. اگر آنجا سقوط میکرد آزاد کردن حلب امکان نداشت. عملیات مشترکی انجام شد و نیروهای مردمی برای اولین بار عملیات انجام دادند.
فرودگاه حلب آزاد شد، اما شهر جدید حلب در محاصره بود. امروز اطراف حلب جدید پاکسازی شده است و از فرودگاه تا حلب جدید امکان تردد وجود دارد. فرودگاه نیز کاملا آزاد شده و هواپیماها پرواز میکنند. از شمال فرودگاه به سمت شیخ نجار و تا زندان هم رسیدهاند و نزدیک است که حلب جدید و قدیم وصل شوند.
الان تروریستها نیروهایشان را کم کردهاند. حلب بعد از دمشق اولویت دوم تروریستها بود، اما امروز تقریبا از خطر جدی رها شده است و نمایندگان مجلس ایران هم به آنجا رفته و وضعیت را از نزدیک دیدند.
** ناظران سازمان ملل جاسوس بودند!
از اینجا بود که احساس شد واقعا آمریکاییها، اروپاییها، آنهایی که به دنبال قضیه بودند و عربستانیها هم اینجا را رها نمیکنند و سرمایهگذاری سنگینی کردهاند. ما تا این موقع یک جنگ شهری و داخلی داشتیم. جنگ پارتیزانی بود اما از اینجا که داعش وارد میدان شد، دیگر تانکهای ارتش سوریه پیدایشان نمیشد و به محض اینکه از پشت مانع یا ساختمان میآمدند بیرون با موشک مورد هدف قرار میگرفتند.
در این دوره ما شاهد یک طراحی برای نفوذ در بین اقشار مختلف و کسب اطلاعات هستیم. بهخصوص در دورانی که آقای کوفی عنان آمد آنجا، اکثر آن ناظران بینالمللی که همراه ایشان بودند جاسوس بودند.
** تکفیریها پیش از اسارت خود را میکشند
اینها خیلی کم اسیر میشوند مگر اینکه خواب باشند یا مجروح بشوند و وسیلهای برای کشتن خود نداشته باشند. جوانی ۱۵- ۱۶ ساله در منطقه درعا اسیر شد. وقتی اسیر شد، ۴۸ ساعت یکی روحانی روی او کار کردند که اظهار ندامت کند، اما این نوجوان پس از ۴۸ ساعت به روحانی ما گفت تو ۴۸ ساعت ورود من را به جنت به تاخیر انداختی؛ طعام از عرش آمده و رسول الله منتظر من است! این نشان میدهد که فرایند شستوشوی مغزی توسط نیروهای تکفیری بسیار سریع و منحصر به فرد است تا جایی که یک نوجوان احساس میکند که کشته شدن بدست ارتش سوریه وی را مستقیما به سمت بهشت هدایت میکند.
این جوان بیش از ۱۰ اسیر را سر بریده بود که بازجوییهایش مکتوب است؛ میگفت برای اینکه شجاع شوم این کار را کردم. میگفتیم آزادت کنیم چه میکنی؟ میگفت باز هم همین کار را میکنم. لذا باید نیروهای اعتقادی در برابرشان قرار بدهیم.
** شیوه جذب اروپاییها توسط داعش
تا الان حدود ۱۵۰۰ نفر از اروپا به سوریه آمدهاند. اینها شیوههایی دارند که غیرمسلمانان را نیز جذب میکنند. آنها ابتدا خیلی با اینها راحت برخورد میکنند. بعضا میبینیم خانمی با مانتو و روسری برای نماز جلو میایستد و کم کم اینها را به روحیه عملیات انتحاری میرساندند.
** ۲ ویژگی عملیاتهای داعش
دولت امارت اسلامی (داعش) در انجام عملیاتها خود ۲ ویژگی دارد؛ یکی اینکه مثل مغولها قبل از اینکه وارد شوند، جنگ روانی و رعب و وحشت راه میاندازند و تصاویر را نیز به عمد منتشر میکنند. دوم هم اینکه در شخصتها و ارگانهای موثر آن شهر و روستا و ... نفوذ میکند و آنها را با خودش همراه میکند.
** محبوبیت ایرانیها در سوریه
حضرت آقا فرمودند اول کاری که در مورد دشمن میکنید این است که بروید فکر دشمن را بخوانید و بفهمید به دنبال چیست. اگر دانستید به دنبال چیست، بر اساس آن میتوانید طراحی لازم را انجام دهید.
امروز در سوریه وضعیت خوب است. در حال حاضر یک افسر گارد هم وقتی میخواهد از ایست و بازرسیها عبور کند باید کارت شناسایی معتبر همراه داشته باشد، اما همین که بفهمند شما ایرانی هستید دیگر نیازی به ارائه کارت نیست. در حلب نیز که ۵ – ۶ میلیون جمعیت سنی دارد، همچون شیعیان با ما همراه هستند.
** صد نامه دستهجمعی که سوریها برای مقام معظم رهبری نوشتند
بیش از صد نامه دسته جمعی برای حضرت آقا نوشتند و اعلام وفاداری کردهاند.
یکی از روحانیان سوریه که استاد دانشگاه هم بود به ما میگفت ما دو مشکل داریم، اگر اینها را برطرف کنید از شیعیان لبنان برای شما بهتر میشویم. یک: روحانی برای ما تربیت کنید و دوم مسجد بسازید.
ما سال گذشته یک دوره ۴۵ روزه تربیت مبلغ توسط روحانی شیعه ـ که البته آنجا لباس روحانیت به تن ندارد ـ برای برادران اهل تسنن برگزار کردیم. وقتی این دوره به پایان رسید و قرار بود اینها درمناطق مختلف تقسیم شوند، مثل شب عملیات بود و همه گریه و زاری میکردند.
یک دوره مسابقات ورزشی هم آخر این دوره برگزار شد. یکی از سوریها که دان ۵ تکواندو دارد به روحانی ما گفته بود بیاید برای مبارزه. روحانی ما چنان این فرد را زد که همه سالن هم تشویق کردند و هم صلوات فرستادند. بعد به ما گفتند یک روحانی هم مثل این فرد به ما بدهید کافی است.
** نگران شکلگیری جنگ مذهب علیه مذهب نیستیم
انقلاب اسلامی در مردم منطقه نفوذ کرده است. گزارشی که اخیرا دوستانی که از یمن آمده بودند ارائه میکردند، واقعا آدم احساس میکند همان سال ۱۳۵۷ ایران در حال تکرار شدن است. در لبنان و عراق و دیگر مناطق جاذبه انقلاب و امام ما اینقدر قوی بوده که درون قلب ملتها نفوذ کردهایم و نگرانی برای جنگ مذهب علیه مذهب نداریم. اما دشمن به دنبال این است و ما باید حواسمان جمع باشد.
** سه گروهی که در سوریه جنایت میکنند
گروههای مسلح را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اول گروههای مسلح تندرو مثل جبهه النصره، داعش، احرار الشام و ... .
بخش دوم ملیگراو لائیک هستند؛ مثل جیش الحر (ارتش آزاد) و گروههای وابسته. که به شدت هم ضعیف شده و آمریکاییها برای مقابله با داعش سعی دارند آنها را تقویت کنند.
دسته سوم که حدود ۱۵ گردان میشوند، سارقین و تبهکاران هستند. کار اینها بستن جادهها و غارت مردم است. گروههای جهادی و ملیگراها، ابتدا با هم کار میکردند اما بعد از دورهای معلوم شد اینها در کنار هم نمیتوانند فعالیت کنند.
** جهاد نکاح عامل اختلاف بین ارتش آزاد و داعش
جهادیها (داعش و جبهه النصره) پنج وعده نماز میخوانند، نماز شب میخوانند، ولی لائیکها نماز نمیخوانند و مشروب مینوشند. اما این اختلاف ریشهای نبود و در عملیاتها تقسیم کار میکردند و هر یک از محوری جدا حمله میکردند.
اما در دورهای، اینها در موضوع تقسیم غنایم با هم به مشکل برخوردند. سوریها و غیر سوریها نیز با هم درگیر شدند. چون غیرسوریها و عمدتا جهادیها پس از تصرف هر منطقه، تجهیزات و لوازم صنعتی را به سوی ترکیه میبردند، اما ارتش آزاد به اصطلاح میخواست مملکت را آزاد کند و آن را اداره کند. و این موجب اختلاف بینشان شد.
سعودیها و ترکها یکی دوبار اینها را خواستند و اختلافات برطرف شد ولی باز هم در صحنه عمل درگیریهایی بین این دو رخ داد. اما باز هم این اختلاف اساسی نبود.
از وقتی که حکم جهاد نکاح صادر شد، این اختلافات بسیار جدی شد و این دو گروه، بین هفت تا هشت هزار نفر از همدیگر را کشتند و مقرهای یکدیگر را منهدم کردند. چون خانمها خودشان سوری بودند و عربها و بهخصوص عشایر دیرالزور و رقه روی این موارد تعصب دارند. اگر به یکی از خانمهای این عشایر تجاوز شود، افراد آن قبیله قتل عام راه میاندازند. اینجا بود که اختلاف بین تروریستهای سوری (ارتش آزاد) و خارجیها (داعش و النصره که کاملا خارجی هستند) شدت گرفت. (البته سوریها هم جذب این دو گروه شدهاند که عمدتا حنبلیها هستند که آنها هم تنها ۲ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند.) این اختلافات در مجموع هم به نفع نظام سوریه شد.
** ماجرای شکلگیری جهاد نکاح!
ماجرای جهاد نکاح نیز از آنجا آغاز شد که امام جمعه استان درعا ـ که محل آغاز درگیریهای سوریه بود ـ در یکی از خطبهها نماز جمعه آیاتی از عظمت مجاهد فی سبیلالله قرائت کردو صفات زیادی از مجاهدین را برشمرد. در ادامه هم خطاب به زنان گفت اگر شما هم میخواهید در تمام امتیازاتی که خدای متعال برای مجاهدان برشمرده است شریک شوید، با یک مجاهد همبستر شوید و عین همان صواب نصیب شما خواهد شد. او همانجا به چهار همسرش گفت شما از فردا میتوانید در این عرصه پیشتاز باشید و این کار را انجام دهید.
مدتی پیش هم فردی با ظاهر سلفی از استان حماه، به دوستان ایرانی ما در سوریه پناهند شد. گفت اگر خودم را به دستگاههای امنیتی سوریه تسلیم میکردم، من را میکشتند. من میخواهم شما کاری کنید که من انتقام بگیرم. پرسیده بودند چه اتفاقی افتاد؟ گفت من الان بیش از یکسال است که در جبهه النصره حضور دارم. وقتی حکم جهاد نکاح صادر شد ما فکر میکردیم در حد همین حکم است و عملا چنین اتفاقی نمیافتد. من مدتی با همسرم به صورت تلفنی صحبت میکردم و او تنهاییاش اظهار نگرانی میکرد. بعد از چندبار تماس تلفنی، زد زیر گریه و گفت میخواهم خودکشی کنم چون خیلی من را اذیت میکنند. گفته بود خانم من از نظر سیما، خیلی خوشچهره بود و بعضی وقتها یکشب، چندنفر با او همبستر میشدند.
ما او را آزاد کردیم و او به همراه یک تیم به میان جبهه النصره برگشت و کارهای بزرگی برای ما انجام دادند. از جمله اینکه صد زندانی ارتش سوریه را از چنگ آنها نجات دادند. همچنین ترورها و انفجارهای زیادی نیز انجام دادند و سرانجام در یکی از عملیاتها کشته شد.
درباره کاروانهای زیارتی نیز ما فعالیتهایی را انجام دادهایم. ما در هفته یک کاروان از سوریها ـ چه اهل سنت و چه شیعه ـ را برای زیارت به تهران و مشهد میآوریم.
اعتقاد داریم که کاروان زیارتی به امنیت سوریه کمک میکند. چندبار این کاروانها را به سوریه بردیم. اینها وقتی به بازار اطراف حرم حضرت رقیه بردیم، بازاریها آنقدر خوشحال شدند که بیش از ۵۰ درصد به آنها تخفیف میدادند. منتها شورای عالی امنیت ملی کشور هنوز با این موضوع موافقت نکرده است.