به گزارش سرویس راهیان نور
خبرگزاری بسیج، کرامت الله نظری با ارائه بیوگرافی خود گفت: سال 1348 در شهرستان کهنوج استان کرمان به دنیا آمدم و در سال 1364 در سن 16 سالگی از طرف بسیج عازم جبهه های جنگ شدم و هم اکنون کارشناس علوم تربیت بدنی هستم و همسرم نیز مهندس زراعت است که برای کارشناسی ارشد درس می خواند.
این جانباز شیمیایی درباره اولین مصدومیتش در فاو گفت: ملوان نیروی دریایی بودم، دشمن در عملیات والفجر8 بمباران شیمیایی وسیعی انجام داد. کل منطقه عملیاتی فاو پر از گازهای سمی شده بود. ما آن موقع در حال استراحت در یگان دریایی ویژه ملوانان بودیم. یکی از بمب ها در نزدیک ما اصابت کرد و من نیز در موج گاز قرار گرفته بودم و نتوانستم فرار کنم. ماسک بسته بودم و لباس ضد گاز بر تن کرده بودم . بمب درست در پنج متری ام اصابت کرده بود و از ناحیه سر و دست مصدوم شدم و دو ساعت عوارض شیمیایی خودش را به صورت حالت تهوع و تاول در قسمت های مختلف بدنم نشان داد. اما مشکل اصلی مصدومیت شدید چشم هایم بود که به شدت می سوخت و هیچ جا را نمی دیدم. ابتدا به بیمارستان صحرایی منتقل شدم و سپس از آنجا به بیمارستان لبافی نژاد تهران اعزام شدم.
وی ادامه داد: چند روز در بیمارستان بستری بودم تا اینکه با نظر پزشکان به اتریش اعزام شدم. یک ماه در اتریش در "آی سی یو" بودم و بعد از حدود دو ماه با کسب بهبودی نسبی به کشور بازگشتم.
نظری در ادامه به نحوه با خبر شدن خانواده اش از مجروحیتش گفت: خانواده ام از طریق روزنامه ها که به موضوع بمباران شیمیایی فاو پرداخته بودند، فهمیدند که من مصدوم شده ام. من هم به خاطر اینکه در حال بیهوشی به سر می بردم در این مدت نتوانسته بودم خبری از خودم به آنها بدهم.
این جانباز 60 درصد اضافه کرد: مدتی را در آسایشگاه جانبازان تهران تحت نظر بودم تا اینکه بعد ازمدتی به کرمان رفتم و به آغوش خانواده ام بازگشتم. هر چند در کرمان هم تحت مراقبت بودم.
این رزمنده دوران هشت سال دفاع مقدس در مورد نحوه ازدواجش در سال 1375 بیان داشت: خانواده همسرم می دانستند، که من جانباز شیمیایی هستم و ممکن است در آینده مشکل جسمی برایم پیش بیاید. اما چون خودشان خانواده شهید بودند شرایط من را بیشتر درک می کردند و موافق با این وصلت بودند. پدر همسرم نیز "خدا مراد لری جعفرآبادی" در سال 1360 به شهادت رسیده بود.
وی گفت: مشکلات جسمی ام خیلی زود شروع شد و در حال حاضر و پس از گذشت سال ها هنوز مشکل تنفسی و ریوی در بدنم وجود دارد. گاهی که ریه ام عفونت می کند، در شرایط سختی قرار می گیرم و مجبور به استفاده از دستگاه اکسیژن ساز می شوم.
این جانباز شیمیایی اظهار داشت: اگر کار مهمی در مرکز شهر نداشته باشم، هرگز به آنجا نمی روم. محل زندگی ام در منطقه سوهانک است و به دلیل اینکه این منطقه آب و هوای نسبتا خوبی دارد بیشتر در خانه می مانم. از این گذشته سعی می کنم در زندگی استرس نداشته باشم، استرس و ناراحتی برای جانبازان شیمیایی مانند سم است و ضررهای خاص خودش را دارد.
نظری با بیان اینکه علاقه زیادی به شنا دارد در توصیه ای به جانبازان ابراز داشت: جانبازان نباید زیاد از کپسول های اکسیژن زا استفاده کنند، چون ممکن است در طول زمان به آن عادت کنند و نتوانند در هوای سالم به خوبی اکسیژن جذب بدن کنند.
این رزمنده در پایان گقت: در رفتارهای اجتماعی باید فرهنگ سازی شود که رفتاری مثل سیگار کشیدن در اماکن عمومی کنار گذاشته شود. هر چند در زمان خروج از خانه از ماسک استفاده می کنم، اما این کار چه برای جانبازن و دیگر افراد ایجاد مزاحمت می کند.