خودکشی در کهگیلویه و بویراحمد مصیبتی عظما / چرا خودکشی؟
محمد که از فرهنگیان آموزش و پرورش می باشد و وضعیت مالی مطلوبی هم دارد از ماشین و خانه و زمین و فرزند سالم و خانواده سالم، اما می گوید خیلی وقت که با تمام وجود شاد نبوده است. وقتی از او پرسیدم چرا شاد نیستی دلایل متفاوتی برایش وجود داشت که در ادامه مطلب به آنها خواهیم رسید.
اصولا کشور ایران که کشوری مسلمان نشین در وهله اول و شیعه مذهب با اکثریت قاطع در وهله دوم می باشد در سال2016میلادی توانسته است در بین157کشوری که مورد مطالعه قرار گرفته اند رتبه105را از نظر شادکامی بدست آورد (شاخص های شاد بودن عبارتند از شادی یک حالت ذهنی یا احساسی خوب بودن توسط احساسات مثبت یا لذت بخش تعریف می شود، که البته انواع روش های فلسفی، دینی، روان شناسی و ... سعی در تعریف شادی و علت های آن کرده اند). ما معتقدیم که اسلام یک دین کامل از همه نظر می باشد و نزد خداوند هم چنین است«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» (آل عمران، 19) و واقعا هم همینطور می باشد. اما سوالی که پیش می آید این است که چرا در کشوری که بالای90%آن جامعه به چنین دین کاملی اعتقاد دارند مردم آن در این درجه از افسردگی بسر می برند؟ آیا دین اسلام به خوبی پیاده نشده است؟ آیا مردم به معنای واقعی به اسلام اعتقاد ندارند؟ آیا در اجرای دین اسلام در جامعه گزینشی عمل می شود؟ اینها تنها چند سوالی است که به ذهن مخاطب متبادر می شود.
باید در جواب گفت که بله، دین نه خوب اجرا می شود و نه به طرز یکسان مردم جامعه را در بر میگرد و علت آن هم گزینشی شدن دین اسلام در جامعه ایران است. یعنی خیلی ها دین را طبق سلیقه خود تفسیر و اجرا می کنند و نتیجه آن هم می شود فساد، دزدی، رانت، افسردگی، ناامیدی، عدم رضایت از وضعیت زندگی و هزاران اما و اگر دیگر.
اگر دین به معنای واقعی خود در جامعه اجرا و پیاده میشد رتبه فساد اداری در ایران طبق گزارش سازمان شفافیت بین المللی ایران در بین175کشور، رتبه130 را بدست نمی آرود. اما اینجا شبهه ای پیش می آید و آن هم این است که کشورهای حوزه اسکاندیناوی(دانمارک،سوئد، نروژ و...) چطور با وجودی اصلا دین را در امور اجرایی خود دخالت نمی دهند جزو 10کشور برتر در مبارزه با فساد هستند؟ باید گفت این کشورها به اخلاق معتقدند، وقتی دین را دخیل نمی کنند. اما آیا اخلاق از دین بالاتر است؟ پاسخ منفی است و باید گفت اخلاق از اصول دین می باشد.
وقتی چندین شاخص دیگر در مورد امید به زندگی را بررسی می کنیم مشاهده می کنیم که متاسفانه باز ایران رتبه خوبی ندارد. طبق گزارشی که موسسه گالوپ در سال2014 مبنی بر بررسی وضعیت خشنودی و خوشحالی در بین 138 کشور منتشر کرد، عراق نخستین کشور غمگین جهان معرفی شده است. بعد از عراق، کشورهای ایران، مصر، یونان و سوریه به ترتیب به عنوان ناشادترین کشورهای جهان معرفی شدند. این مهم دوباره ما را متوجه این مطلب می کند که آیا در دین اسلام به شاد زیستن و مبارزه با ناراحتی نسخه ای تجویز نشده است؟ آیا در دین اسلام و عالم تشیع لذت بردن از زندگی گناه محسوب می شود؟ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ«بگو به فضل و رحمتخداست که [مۆمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است .(یونس/58) » دوم اینکه حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: فرح و شادمانی باعث بهجت و انبساط روح و مایه ی تهییج وجد و نشاط است. سوم اینکه حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: مخلوق خداوند عموماً عیالات خدا هستند و محبوب ترین فرد نزد خداوند کسی است که به عیالات خدا نفعی برساند و خانواده ای را شاد نماید.
در بالا مشخص شد که دین هم با شاد بودن مخالفتی ندارد البته شادی کنترل شده و نه عیاشی گری. که البته این دو، دو مقوله جدا از هم هستند.
در بحث میزان رضایت از زندگی و درآمد باید گفت که موسسه پژوهشی لگاتوم(Legatum)، در شاخص رفاه جهانی سال 2015 کشور ایران را در میان ۱۴۲ کشور در رتبه 106 قرار داد.(شاخص های رفاه عبارتند از گزارش انتخاب زیرشاخصها عبارتند از: اقتصاد؛ کارآفرینی و فضای کسب و کار؛ حکومت و حکمرانی؛ آموزش؛ بهداشت؛ امنیت و ایمنی؛ آزادی فردی؛ و سرمایه اجتماعی.)
بر اساس گزارش پایگاه خبری اینترنشنال بیزنس تایمزاز نظر سطح کیفیت زندگی کشور ایران در بین110کشور، رتبه87 را کسب نموده است.(شاخص های سطح کیفیت زندگی عبارتند ازبراساس سطح درآمد سرانه و هزینه های سبد خانوار، سطح دسترسی به کالاها و خدمات مناسب و با کیفیت و خدمات بهداشت و درمان).
در بین214کشوری که بانک جهانی در سال2014از نظرمیزان درآمد سرانه بررسی نموده است رتبه ایران110بوده است.
همه اینها نشان دهنده این هستند که متاسفانه جامعه ایران حال روز خوبی ندارد. نه در مبارزه با فساد و رانت، نه تامین کیفیت مطلوب زندگی و هزاران مسئله ای که باعث رفاه مردم و لذت آنها شود. خوب پر واضح است که نباید انتظار داشت این مردم شاد باشند و امیدی به آینده داشته باشند. امید و رضایت با شعار و وعده امروز و فردا محقق نمی شود. بلکه زمانی حاصل می شود که در زندگی مردم قابل لمس باشد.
در نگاهی کوچکتر اگر بخواهیم استان کهگیلویه و بویراحمد را در مقایسه با آمار بالا بسنجیم با کمال تاسف وضعیت خیلی خطرناک می شود وقتی می بینیم که طبق اطلاعات مرکز آمار ایران، این استان رتبه اول بیکاری در کشور را دارد، وقتی طبق اطلاعات سازمان پزشکی قانونی، استان مذکور در 9ماهه اول سال94رتبه اول سقط جنین را به خود اختصاص می دهد. و وقتی مشخص می شود که95% عامل سقط جنین عامل رفتاری بوده است. با همه ای این اوصاف باید منتظر بود که این استان رتبه4خودکشی در کشور را بدست آورد و هیچگونه جای شگفتی و تعجب هم ندارد.
اما اینکه چه باید کرد تا از این بحران در وهله اول ملی و در وهله دوم استانی عبور کرد؟ آیا راه حلی وجود دارد؟ آیا توطئه بیرونی این کشور و به تبع آن استان های آن را گرفتار این مصیبت کرده است؟
باید گفت؛ بله. راه حل خروج از بحران وجود دارد و آن هم در اولین اقدام اجرای عدالت اجتماعی به معنای واقعی، ساختارمند کردن ساختار کشور به معنای امروزی، شفاف کردن نظام دریافت و پرداخت در کشور، از بین بردن نظام رابطه سالاری در کشور، ایجاد مراکز تخصصی و مستقل به معنای واقعی در حوزه نظارت و قانون گذاری، سپردن مراکز مهم بدست افراد با لیاقت، هر کس به تناسب توانایی خود از مواهب کشور بهره بردن، و در دومین اقدام باید تئوری توهم توطئه را کنار بگذاریم و البته این توهم بیشتر توسط مدیران ضعیف دنبال می شود چون توانایی حل مشکل ندارند بیخود و بی جهت همه چیز را گردن دیگران می اندازند. درست است که دشمن بدنبال این است که کشور رقیب خود پیشرفت نکند اما به این شدت نیست که ما اگر دچار کمبود بارش هم می شویم فکر کنیم دشمن اقدام به این کار نموده است.