به گزارش
خبرگزاری بسیج، عبدالمجید فرائی، شاعر آیینی معاصر کشورمان اشعاری با مضامین مختلف در باب کرم و بزرگواری امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) به مناسبت سال روز شهادت آن امام رئوف سروده است.
این اشعار که برای انتشار در اختیار خبرگزاری بسیج قرار گرفته است را در ادامه با هم می خوانیم:
" کتیبه ی عشق "
تو حاکم دل هرشیعه ای، امام رضا"ع"
کلید هر گره بسته است، نام رضا"ع"
چنان عزیز و گرانقدر، هستی ای مولا
خدا نهاده ترا، نام تو، امام رضا "ع"
نوشته نام قشنگ تو، درکتیبه ی عشق
منقش است، در آن جایگه، مقام رضا"ع"
تو در زمین به ملائک، امیر و سالاری
به عرش و فرش بلند است، بس مقام رضا"ع"
به نام پاک رضا، دل سپرده شاه و گدا
زنند چنگ گدایان به اعتصام رضا"ع"
عنایت تو به ایران، زکوی تو جاری است
کرامت است وکرم می کند مدام رضا"ع"
تو مشق عشق نوشتی، به سینه ی پاکان
گزیده ملت ایران زمین، مرام رضا"ع"
می محبت تو، مرد و زن کند سیراب
می طهور بود، در میان جام رضا "ع"
به ما نوید دهد، عطر و بوی مشهد تو
قسم دهیم خد ا را، به احترام رضا "ع"
به شیعه، منزلت و عزتی عطا فرما
شویم، لایق الطاف مستدام رضا "ع"
بدون واسطه زائر، برو برس به حضور
همیشه درحرمش هست، بار و عام رضا
به افتخار " فرائی "بگو: ز عمق وجود
به شاعرانه ترین واژه ام، غلام رضا"ع"
***
" آینه ی جمال حق "
عشق رضای فاطمه، مرا رها نمی کند
از در پر محبت اش، دمی جدا نمی کند
دل شده دیوانه او، روی به مشهدآورد
آینه ی جمال حق ، هیچ خطا نمی کند
عاشق دلشکسته را، کسی صلا نمی زند
هیچ کسی به جز رضا، جود و عطا نمی کند
بنده ی پاکباخته، رو به کسی نمی برد
به شهرطوس جز رضا، غمی دوا نمی کند
عاشق بینوا بیا، چنگ به دامنش بزنش
هرکه بریده از خدا، رضا رضانمی کند
شیعه معتقد چرا، ضجه به شب نمی زند؟
روی به مشهد رضا، خدا خدا نمی کند
معرفتی می طلبد، خاک نشین در او
پیروی او حقیقتا، رنگ و ریا نمی کند
ز درد و رنج دوستان، چرا نشسته ای خموش
مکتب شیعه پس چرا؟ شور به پا نمی کند
آتش جور ظالمان، زبانه می کشد هنوز
خصم زبون و فتنه گر، دمی حیا نمی کند
امام ر استین ما، مدد رسان اگر شود
دشمن دین احمدی، دگر بقا نمی کند
جان به فدای او کند، فرائی ازصمیم دل
عاشق کوی آشنا، چون و چرا نمی کند
***
"دخیل بسته دلم"
بیا و نیمه نگاهی بکن، که خسته دلم
یواش گویمت: ای آشنا، شکسته دلم
دل شکسته امام رضا"ع"،خریداری؟
به سلسله ذهبت، دخیل بسته دلم
***
"دعوت"
کسی که دعوت او می کند، امام رضا"ع"
به گوش جان شنود، زان طرف، بیا و بیا
بگو: که سد ره عاشقان او نشوید
رئوف هست امام رضا "ع" به جان شما
***
نیازمند رضایم، ز بسکه کرده کرم
پناه از در او، به هیچ در نبرم
به جان خواهر معصومه اش، قسم بدهم
دعای خویشتن،خویش معتبر شمرم
***
از آن زمان خدا، گل من آفریده است
دل نام اهل بیت، زفطرت شنیده است
در قطعه ای که، نام خراسان نهاده اند
از های و هو گریخته، درآن، آرمیده است
آن جا پناه دلشدگان ،مشهدالرضاست
در آن بلاد، روح الهی دمیده است
***
قطعه ای ازبهشت، کوی رضاست
نور مه تابشی، ز روی رضاست
آن که در نزد حق، بها دارد
آزمودم، که آبروی رضاست