به گزارش خبرگزاری بسیج، عبدالمجید فرائی شاعر آیینی کشورمان سروده ای با مضمون عرفانی در اختیار خبرگزاری بسیج قرار داده است که در ادامه با هم می خوانیم:
"می کشم ناز تو ای دوست، زگهواره خویش"
نذر تو کرده ام، این شعر غزلواره ی خویش
بلکه چاره بکند عشق تو ، آواره ی خویش
من پناهنده شدم بر تو، در این شهر خراب
بازکن لب ، ز لب تو شنوم، چاره ی خویش
چشم شوخ تو کشیده، به اسارت دل من
کشته این شاعر دیوانه، به نظاره ی خویش
دل هر جائی من ، زخم فراوان خورده
می کشم همره خود، این دل صدپاره خویش
طعنه و ناز رقیبان، شکند طاقت من
می کشم ناز تو ای دوست، زگهواره خویش
دم به دم، سیلی و این صورت پژمرده ی من
لاله گون می کندم، گونه و رخساره خویش
من که تقدیم تو کردم، همه ی عمر عزیز
حال تقدیم کنم بر تو ، غزلواره ی خویش