۰۳ / ارديبهشت / ۱۴۰۴ - 23 April 2025
15:59
کد خبر : 8815678
۱۲:۵۵

۱۳۹۵/۱۱/۱۱

دیدار با خانواده شهید عشایری در شهرستان کیار

مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه مقاومت بسیج عشایری استان چهارمحال و بختیاری با حضور در منزل خانواده شهید عشایری از مقام والای اسوه های ایثار و حماسه تجلیل کرد.

مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه مقاومت بسیج عشایری استان به همراه جمعی از مدیران این مجموعه و فرمانده حوزه مقاومت بسیج امام رضا (علیه السلام) مشایخ با خانواده شهید بازیار مالکی در روستای سَررُک مشایخ دیدار و گفتگو کرد.

حجت الاسلام سید مهران کریم پور در این دیدار، گفت: همۀ ما مدیون خون شهدا هستیم و این امنیت و آسایش که امروز در جامعه حاکم است به برکت خون شهداست و برهمه ما لازم است قدردان ایثارگریها و رشادتهای شهدای والا مقام و خانواده معظم ایثارگران باشیم.

گفتنی است؛ شهید بازیار مالکی در تاریخ 2/مهرماه/1335 در روستای قدیمی سونک از توابع شهرستان اردل و در حال و هوای کوچ پاییزی و فصل برداشت برنج، درمیان خانواده ای مذهبی و مستضعف چشم به جهان گشود .

وی در سن 2 سالگی پدر خود را از دست داد. دوران كودكی خود را كه شاید تنها دوره آرام زندگیش می توان بحساب آورد درمحیط آرام خانه پشت سرگذاشت و بدلیل کمبود امکانات آموزشی و مخالفتهای ناپدری اش موفق به کسب علم و دانش نشد و در دامان مادر، کم و بیش خواندن و نوشتن را یاد گرفت و با احکام و مسائل دینی آشنا شد.

این شهید عزیز، با توجه به موقعیت و شرایط زمانی از همان سن پایین مشغول به کار چوپانی شد و به مدت 3سال این شغل را ادامه داد و در کنار شبانی، که شغل اکثر پیامبران بوده و به این شغل نیز افتخار می کردند، تیر اندازی و شکار را فرا گرفت و تمرین می کرد.

شهید بازیار مالکی با کمال اخلاص و فقط برای رضای خداوند تبارک و تعالی پا به عرصه میدان جهاد گذاشت و پاداش آنرا با قیمت اخلاصش که معامله با خدا بود گرفت.

بدرقه مادر

شهید مالکی، در حد فاصل عملیات کربلای 4و قبل از شروع عملیات کربلای5 به اتفاق همرزمان محلی خود آقای شاه میرزای قربانی از روستای معدن و حاج اقا سید رضا ظاهری از روستای آبشاران سفلی که جهت تبلیغ و جمع آوری نیرو به روستا آمده بود، با بدرقه مردم بالاخص مادر مهربانش با قصد حضور در جبهه های نور علیه شیطان پرستان جهان بابصیرتی کامل و آگاه، از زن و بچه ها خداحافظی کرد و همراه دوستان عاشقانه از آن زندگی بی آلایش روستایی دل کند و از ابتدا با اعلام حرکت جهاد و تلاش برای رضای خداوند گامهای اول را یکی پس از دیگری به آرامی برمی داشت، گویی که این رزمنده سبک بال می داند این اخرین نگاه او به روستا است کیف سبک خود را که لوازم شخصی او در آن جا داشت وگویی در دستان مظلومش سنگینی میکرد برداشت و با مادرش آرام آرام حرف میزد با گوشهای خودم شنیدم و باچشمان خودم دیدم که با کمال آرامش به مادرش در آخرین خداحافظی گفت یکی از ما برادران باید در راه اسلام و رضای خداوند قربانی شود. تصمیم خودش را گرفته بود. آگاهانه اعلام کرده بود اما آخرین سفارش به مادر از نظر عاطفی خبر از کمال آگاهی و بصیرت او میداد.

شهید مالکی

در سال 1361به عضویت بسیج شهرستان بروجن در آمد و در تاریخ5/9/63موفق به کسب گواهینامه پایان دوره آموزشی اعزام به جبهه می شوند که در سال 1363 اولین حضور خود در جبهه حق علیه باطل را تجربه کرد. این حضور او 6 ماه طول کشید و وظیفه او در عملیات بدر تک تیر انداز بود و بعلت اینکه ترکش به صورتش اصابت می کند جهت مداوا به روستا برمی گردد. چند ماهی را در کانون گرم خانواده سپری کرد. هر چند در خانه و کنار خانواده بود؛ ولی دلش پیش همرزمانش بود وگویی تحمل دوری از جبهه و جنگ را نداشت و همین که زخم صورتش بهبود یافت دوباره راهی جبهه شد.

دومین حضور او مصادف با سال1364 بود، که متاسفانه این بار شیمیایی می شود و دوباره به خانه برمی گردد و با وجودگرمای شدید فصل تابستان، ایشان بر اثر مواد شیمایی تب و لرز می کرد و هر روز می بایست به حمام میرفت و زجر زیادی می کشید؛ بنابراین جهت مداوا تصمیم گرفت که به مشهد برود و از امام رضا(علیه السلام) شفاء بخواهد.

پاییز سال 1365 به همراه یکی از دوستانش به مشهد سفر کرد که بعد از بازگشت از مشهد بطور معجزه آسایی مجروحیت شیمیایی او خوب می شود و باز شوق جبهه ذهن او را مشغول کرده بود وانگار قسمت او شهادت بود و برای بار سوم و آخرین بار در زمستان 1365عازم جبهه شد، که در عملیات کربلای 5 در تاریخ 15/12/65طعم شیرین شهادت را چشید و روحش به آسمانها پرواز کرد.

روحش شاد و یادش گرامی


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید