ویژه نامه شهید حسین بصیر/ گفتگو با خواهر سردار شهید بصیر:

برادرم می گفت که برایش دعای شهادت کنم/بزرگترین آرزویش،شهادت بود

خدیجه بصیر گفت: برادرم از اينكه هنوز شهادت نصیبش نشده بود، احساس گناه می کرد و بارها از من خواست تا برایش دعا کنم تا هرچه زودتر شهید شود.
کد خبر: ۸۸۵۸۹۶۶
|
۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۲:۲۷
به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج به نقل از کوله بار؛ خدیجه بصیر خواهر شهید حسین بصیر با اشاره به اینکه برادرش آرزوی شهادت داشت و در نهایت به این آرزویش رسید، گفت: بزرگترین آرزوی برادرم شهادت بود؛ او برای رسیدن به این خواسته، لحظه شماری می کرد. همیشه سر سجاده نماز دستهایش را رو به آسمان بلند می کرد و زیرلب شهادت را زمزمه می کرد.
خواهر شهید ادامه داد: روزهاي دوشنبه و چهارشنبه دعاي توسل مي خواند که یکبار او را مشغول خواندن دعاي توسل دیدم که چنان ضجه مي زد كه گویی ما را دور و برش نمی بیند. ما از گریه و ناله او نگران شده بودیم؛ به خصوص مادرم که تاب دیدن همین صحنه را نداشت. مدام از ما می پرسید: «چه اتفاقی افتاده که حسینم اینقدر بی تابی می کند؟!»
وی دلیل گریه های برادرش را این گونه شرح می داد: یکبار از او پرسیدم که دلیل این همه بی قراری  چیست؟ گفت: من از روي  شهدا، ‌فرزندان آنها وهمینطور  مادران و همسران شهدا خجالت می کشم. باز من به خانه آمدم و به خانواده ام سر زدم در صورتي خانواده های شهدا همچنان چشم به راهند.
او از اينكه تا آن روز  لياقت شهادت را نداشت، ناراحت بود و احساس گناه می کرد. آن روز حاجی از من خواست تا برایش دعا کنم تا هرچه زودتر شهید شود.
خواهر شهید ادامه داد: حاج حسين بعد از شهادت برادر کوچکترمان، "اصغر" ديگر آرام و قرار نداشت؛ چرا كه مي خواست هرچه زودتر به ديدار معبود بپيوندد.هنوز گل های لاله ای که روی مزار اصغر گذاشته بودیم تازه بود  كه  حاجي به سوی آسمان پر کشید.
وی در پایان خطاب به نسل های امروزی گفت: از جوانان عزیز کشورم می خواهم که حرمت خون شهدا را حفظ کنند و خدای نکرده کاری نکنند که در آن دنیا شرمنده این عزیزان باشند. اميدوارم تمامي ما بتوانيم جوابگوي قطره اي از خون شهدا باشيم.
ارسال نظرات