۰۸ / خرداد / ۱۴۰۴ - 29 May 2025
09:37
کد خبر : 8871273
۰۸:۲۴

۱۳۹۶/۰۳/۲۱
جانباز شیمیایی و نویسنده دفاع مقدس :

هنوز اکثر داروها و روش های درمانی جانبازان شیمیایی به روز نیست

بنی فاطمی گفت: اکثر روش های درمانی جانبازان شیمیایی هنوز به روز نیست، مثلا کسانی که سال 65 در شلمچه شیمیایی شدند، هنوز هم داروهای همان سال ها را استفاده می کنند.
به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج، "سعید بنی فاطمی" جانباز شیمیایی و نویسنده دفاع مقدس است. وقتی برای درمان از گلستان به تهران آمده بود، با او تماس گرفتیم و قرار گذاشتیم تا یک جا قراری برای گفتگو بگذاریم. وقتی همدیگر را دیدیم، بی اختیار این سوال در ذهنم خطور کرد که چگونه می شود یک جانباز شیمیایی مدام برای درمان از شهرش به تهران بیاید و سختی را بکشد و در این حال، عاشق دوران حضورش در جبهه ها باشد. این عشق را می شود در کتاب هایی که تا کنون به چاپ رسانده فهمید. آنچه در زیر می خوانید، گفتگوی ما با اوست.
در جبهه چه مسئولیتی داشتید؟
سال 61 در دوره راهنمایی درس می خواندم که همرزمان با آن، در بسیج مسجدمان ثبت نام کردم؛ تا اینکه همان سال به جبهه رفتم و در لشگر 25 کربلا، تک تیراندازی و گاهی بیسیم چی بودم.
 
در کجا شیمیایی شدید؟
سال 64 درعملیات والفجر8 در فاو شیمیایی شدم. در آنجا دشمن یک خمپاره های که صدای خفیفی داشت به طرفمان می زد. اتفاقا یکی از گلوله های در نزدیکی ام اصابت کرد. من نمی دانستم که آنها شیمیایی هستند که بعد از دود و بوی خاصی که داشت، متوجه شدم. بالافاصله دوستانم را خبر دادم و همه ماسک به صورت بستیم.
 
ماسک ها در برابر شیمیایی کارایی داشت؟
بعد از بمباران شیمیایی، گروه (ش.م.ر) برای پاکسازی به منطقه آمدند، اما فایده چندانی نداشت. عراق مدام به کارش ادامه می داد. ما تا 6ساعت می توانستیم از ماسک هایمان استفاده کنیم و بعد از این زمان، کارایی اولیه خودش را از دست می داد. به همین دلیل، چفیه مان را خیس می کردیم و به دور دهانمان می بستیم تا کمتر اثراتش در ما نفوذ کند.
 
مجروحیتتان تا چه حد بود؟
در آنجا شیمیایی شدم اما نه به اندازه عملیات کربلای 5 در شلمچه. در این عملیات حتی شنیدم که دشمن در مناطقی از سیانور هم استفاده کرد و خیلی ها را به کشتن داد. در آنجا شیمیایی روی پوست، ریه و اعصاب و روانم تاثیر گذاشت. مرا به بیمارستان صحرایی بردند و تحت درمان بودم. در هر وضع درمانی، بلافاصله آمپول آتروفین به ما تزریق می کردند تا مقاومت بدنمان بیشتر شود.
 
عوارض جسمانی تان الان چگونه است؟
در حال حاضر، بیشتر مشکلات پوستی و ریه ای دارم. روزگای سالم به جبهه رفتم اما حالا مشکل ریه دارم. در لحظه ای که می خواهم برای لحظه های خوش زندگی ام  لذت ببرم، نمی توانم، چون مردن ریه ام را حس می کنم.  
 
پزشکان برای مشکل ریه تان، چه کاری انجام دادند؟
ریه حساس ترین عضو بدن است که شیمیایی روی آن تاثیر زیادی می گذارد، چون از طریق تنفس واردش می شود. اکثر روش های درمانی جانبازان شیمیایی هنوز به روز نیست، مثلا کسانی که سال 65 در شلمچه شیمیایی شدند، هنوز هم داروهای همان سال ها را استفاده می کنند. یعنی پس از گذشت20سال و اندی هنوز بعضی داروها تغییر نکرده است. باید روش ها و داروهای درمانی مان به روز باشد که این گونه نیست...
 
وقتی ریه ای شیمیایی می شود، چه مشکلی پیش می آورد؟
ضایعه شیمیایی که بیشترین تاثیرش روی ریه هاست، باعث پیری زودرس این عضو از بدن می شود و کارایی اولیه آن را می گیرد. باید به زبان ساده تر بگویم که ضایعه شیمیایی ریوی باعث می شود که تنفس به مشکل روبرو شود و این گونه زجر بکشیم و احساس کنیم که پیر و فرسوده شده ایم.
 
چه سالی مجروحیتتان حاد شد؟
سال 70 ضایعه شیمیایی ام حاد شد و از آن روز به بعد، موضوع درمانم را جدی تر دنبال کردم. خوشبختانه جزو جانبازانی بودند که از سیستم های درمانی بنیاد شهید گلستان، استفاده خوبی کردم. گاهی برای درمان پیش دکتر قانعی می روم و گاهی هم در بیمارستان های بقیه الله و ساسان بستری می شوم.
عمده ترین مشکلم، مشکل ریوی است که به شکل های مختلف بروز می کند. سرماخوردگی ساده که افراد سالم می توانند سریع درمانش کنند، برای ما خیلی حاد است.
 
چه چیزهای دیگری باعث تشدید مشکل ریه تان می شود؟
گاهی که برای درمان به تهران می آیم، آلودگی هوایش وضعیت ریه هایم را مشکل سازی می کند. به همین دلیل سعی می کنم که از ماسک استفاده کنم.
اگر خودم شیمیایی نبودم، همیشه با خود عهد می بستم که جلوی یک جانباز شیمیایی هرگز سیگار نکشم و بگذارم خوب تنفس بکشد و هرگز در اماکن و وسایل عمومی از این وسیله دود زا استفاده نکنم.
چیزی که اکثر جانبازان با آن مشکل دارند، بوی ادکلن است.
 به قول معروف، هر نفسی که بر می آید، ممد حیات است و مفرح ذات که این نقش ریه را خیلی خوب نشان می دهد.
هوای گلستان برایتان مناسب است؟
بله، خوشبختانه شهرمان برای زندگی افرادی همچون ما که از ناحیه ریه زجر می کشیم، مناسب ترین جاست. هر چند زمستان هایش کمی با سختی روبرو می شویم.  گلستان پزشکان متخصص خوبی هم دارد اما با این حال، گاهی برای درمان به تهران می آیم. از نظر درمانی تا حالا مشکلی نداشتم.
 
فکر می کنید چه چیزها و کارهایی برای جانبازان شیمیایی مفید است؟
رژیم غذایی و پیاده روی برای این افراد خیلی مفید است. من به د فعات فهمیدم که خوردن یک لیوان شیرو یک قاشق عسل در صبح ها برای سلامتی مان خیلی خوب است، همچنین خوردن انجیر خشک و افزودن زردچوبه در غذا.
نرمش صبحگاهی در هوای آزاد مثل پارک ها تا حد زیادی در  سلامتی جانبازان شیمیایی موثر است.
 
اگر در پایان حرفی دارید، بگویید؟
گاهی اوقات احساس می کنم، شیمیایی شدن جانبازان به انحراف کشیده می شود. در جامعه ای هستیم که جانبازان در آن، هر لحظه ممکن است به فراموشی سپرده شوند. به همین دلیل محدود کسانی که به دنبالمان هستند را باید قدر بدانیم، چون کار آنها خیلی ارزش دارد. من تلاشم را کردم و جنگم را کردم اما معنای واقعی را کسانی به آن می دهند که آن را به نسل های امروزی برسانند و این تکلیف مهمتر است. بیاییم به این فکر کنیم که آیا  من که شیمیایی شدم و حالا در کنار خبرنگار کوله بار هستم، ضایعه شیمیایی ام برایم سنگین است یا چیزی که در جامعه می بینم؟


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید