جوانی که با شنیدن فرمان امام (ره) مبنی بر حضور در جبهه ها خود را برای شرکت در عملیت آزاد سازی بستان به مناطق عملیاتی رساند و سرنوشت او طوری رقم خورد که در شلمچه اسیر شد .
کد خبر: ۸۹۰۴۳۳۱
|
۲۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۰
به گزارش خبرگزاری بسیج در کرمان ،  جوانی که با شنیدن فرمان امام (ره) مبنی بر حضور در جبهه ها خود را برای شرکت در عملیت آزاد سازی بستان به مناطق عملیاتی رساند و سرنوشت او طوری رقم خورد که در شلمچه اسیر شد .
دو سال و سه ماه آزادی و زندگی در کنار سایر دوستان و همرزمان حرفها و خاطرات زیادی را رقم زد که برای خواندن آن ساعتها وقت نیاز است سردار محمد مطهری بخش هایی از دوران آزادگی را برایمان بازگو می کند که بیشتر در حال و هوای ان دوران قرار بگیریم.
سردار درچه مقطعی از جنگ پای شما به عنوان  رزمنده به جبهه باز شد؟
عرض تبریک دارم خدمت همه آزادگان سرافراز میهن ،ورود آزادگان در سال 1369 اتفاق افتاد ،ما بنا بود با هم کلاسی های خود  برای ثبت نام درسال چهارم مقطع تحصیلی خودمان را اغاز کنیم  و  اوایل مهرماه همان سال بود  که تصمیم گرفتیم به جبهه برویم و این مقدمه ای شد که در دوران دفاع مقدس در سال 60 حضور پیدا کنیم  و پس از چند روز آموزش نهایتا به جبهه رفتیم و در عملیات آزاد سازی بستان حضور پیدا کردیم.

با عراقی های خاطی که هم بندتان بودند صحبتی داشتید؟
عراقی ها هم بند ما نبودند بلکه نگهبانان ما بودند اما ما برای اینکه صلابت و عزت ایرانی را حفظ کنیم معمولا به عراقی ها رو نمیدادیم علی رغم اینکه عراقی ها به شدت بچه ها را شکنجه می کردند ما برای اینکه بچه های خودمان را حفظ کنیم یک تشکیلاتی را به وجود آوردیم ، بچه هایی که از ارتش ،بسیج و سپاه بودند مشخص کردیم که به اسراء مسائل عبادی و شرعی را یاد بدهند.
خدا رحمت کند سردار شهید محب پارسی و سردار معرفی و تعدادی دیگر از دوستان که در این تشکیلات چند کار را انجام دادیم گروهی کار ارشادی را انجام  می دادند ، جمعی گروه ضربت  بودند ، گروه مالی، گروه ارشادی فعالیت می کردند 
سردار مطهری ادامه داد : خداوند حفظ کند حاج آقا محمدی روحانی گردان مابود و حاج آقا بزاز را که خوزستانی بود ،این دو بزرگوار و هر کدام ازاین بچه ها موظف بودند بعد از یادگیری با هشت نفر دیگر این ارتباط را به وجود آورند در این بین یکی از برادران بنام  علی عزیز آبادی بچه هایی که نسبت به تکالیف و عبادات بی توجه بودند و می آمد بچه ها را ارشاد می کرد و قریب به 100 نفر را نمازخوان کردند.

ارسال نظرات